💗#رهایی_از_شب💗
#قسمت_صد_وسی_ونهم
من و او تا ساعتها کنار در نشسته بودیم و بی توجه به گذر زمان صحبت میکردیم وپرده از رازها برمیداشتیم!
نوبت او شد.
پرسید:واقعا خود الهام خاتون بهتون گفتن تسبیح و از من بگیرید؟؟
من اونچه که در خواب دیده بودم رو تعریف کردم و منتظر عکس العملش شدم!
او چشمهایش پر از اشک شد و با آهی عمیق گفت:تا چند شب کارم شده بود گریه..بدون اون تسبیح انگار یه چیزی کم داشتم.
تسبیح رو از گردنم در آوردم و در حالیکه روی سینه ام میگذاشتم گفتم:درکتون میکنم! ظاهرا یک تسبیحه ولی انگار هر دونه از این مهره ها متصل به روح الهامه.من خیلی با اون مانوسم.
راستش اون شب که نسیم اینجا اومد و اون زدو خورد پیش اومد بیشتر از اینکه اتفاقات آزارم بده پاره شدن تسبیح اذیتم میکرد.
او با تعجب پرسید:تسبیح پاره شده بود؟!
سرم رو با تاسف تکون دادم وگفتم:بله..من دوباره اونها رو به نخ وصل کردم..البته یک مهره ش کمه.
او خندید:حالا یک صلوات کمتر نفرستید!
حالا من هم میتونستم با خیال راحت او را عاشقانه نگاه کنم.
گفتم:اون شب و شب دعوا در مسجد بدترین شب زندگی من بود ولی هر دوشب پایان خوبی با شما داشت.
او پرسید:راستی شما که خونت سند داشت.پس چرا تو بازداشتگاه موندی؟! نکنه میخواستید ما رو نصفه شبی زابراه کنید؟
من بلند خندیدم و گفتم:اگر میشد حتما این کارو میکردم..ولی سند تو صندوق امانات بانک بود و در اون وقت شب بهش دسترسی نداشتم.البته واقعا از این بابت مدیون بانکم..
او آهی کشید و به نقطه ای خیره شد.انگار داشت به چیزی فکر میکرد.
پرسیدم:به جی فکر میکنید؟
گفت:به الهااام و خوابی که ازش دیدید.شما میفرمایید منظورش در خواب از کسی که سختی کشیده آقاتون بوده ولی من شک ندارم او مرادش من بودم.
با تعجب نگاهش کردم.
او لبخند رضایتمندانه ای زد و گفت: الهام برای
این دنیا نبود!! او هم یک هدیه از جانب خدا بود برای سربه راه کردن من!
چشمام از حدقه بیرون زد!!
حاج کمیل شما به این خوبی..به این پاکی..مگه میشه سر به راه نبوده باشید؟!
او آه کشید و به نقطه ای خیره شد.
دلم میخواست علت این سوالش رو بپرسم ولی میدونستم درست نیست. چون اعتراف به گناه خودش گناه بود.این چیزی بود که در این یکسال ازفاطمه آموخته بودم.
صحبتهای ما دونفرتا سحر طول کشید.
نزدیک اذان صبح باهم به مسجد محله ی قدیمی رفتیم.
نماز رو به اقامت او خواندم! همیشه پشت مردی قامت میبستم که هیچ چیز از او نمیدانستم فقط بدون هیچ توجیهی دیوانه وار دوستش داشتم اما حالا میدانستم که او بعد از خدا و ایمه معصومین تنها مقتدای من در زندگیست.
در اون لحظات اولیه ی صبح با نهایت وجودم از خدا خواستم که این عشق ومحبت رو از دلم نگیرد وشرمنده ی اعتماد حاج کمیل نشم.
دراون لحظات آرزو کردم برای تمام دختران سرزمینم که همانند من حاج کمیل های عمامه به سر و بی عمامه در سر راهشون قرار بگیرد و اونها مثل من طعم خوشبختی و امنیت رو بچشند!
و دعا کردم خدا به همه ی رقیه سادات ها، طعم مهربان و مطمئن آغوش خودش رو بچشاند.
اون روز فکر کردم دیگه تمام سختیها به پایان رسید و از حالا به بعد زندگی روی خوشش رو نشونم میده اما لحظه لحظه ی زندگی پره از اتفاقهای بد وخوب!
حالا که دارم فکر میکنم مزه ی زندگی به همین ترکیب غم ها وشادیهاو آرامش و سختیهاست.
همین معجون بی نظیره که نشون میده چقدر پای قول وقرارهامون با خدا وخودمون هستیم.
بعد از نامزدی،کم کم پچ پچ ها شروع شد.
حرفهای زیادی از جانب عده ای به گوشمون میرسید.
همه ی اونهایی که بعد از دعوای اون شب مسجد و صحبتهای حاج مهدوی در روز بعدش لاجرم سکوت کرده بودند با شنیدن این خبر دست به دامن قضاوت و تهمت شدند وحتی دیگر به مسجد نمیومدند چون حاج کمیل پاک و اهورایی من رو به امامت وبندگی قبول نداشتند!!
اون روزها دوباره روحم پرازتلاطم و نا آرومی شد. احساس گناه میکردم.چون اگر من در گذشته گناهکار نبودم هرگز این حرفها و تهمتها در مسجد نمیپیچید و قلب پاک و خدایی مرد زندگیم نمیشکست.اگرچه او برعکس من خیلی آروم بود.
چندباری به او گفتم:عقد رو فسخ کنیم تا خط بطلان بکشیم به همه ی این تهمت ها.ولی او میخندید و میگفت: اون وقت هم همان عده میگن از روی شهوات نفسانی این دختر یتیم رو گرفت و با احساساتش بازی کرد...
بعد در مقابل نگرانی من میخندید و هربار تکرار میکرد: رقیه سادات خانوم..همان که گفتم فقط رضایت خدااا.خدا داره امتحانمون میکنه.میخواد ببینه من موقعیتم برام مهم تره یا حرف مردم.بزار این جماعت هرچی دلشون میخواد بگن.همون که اون بالاسریه ازمون راضی و خشنود باشه کافیه..
و من مدام این حرفها رو در ذهنم مرور میکردم تا تمرین بندگی کنم..
🍁نویسنده : ف مقیمی 🍁
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
۱:۲۰🥀
سردار بدون واهمه… یعنی تو
محبوب قلوب ما همه... یعنی تو
گفتی بنویسند فقط سربازی...
سرباز عزیز فاطمه… یعنی تو
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
ضربانحرم - نریمانی .mp3
4.44M
•نریمانی
•عشقیعنیضربانحرم...
#حاجقاسم...💔
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
#نماز_شب
🔺 نماز و دعای شبانه
✍ #پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 يا عَليُّ، صَلِّ مِنَ اللَّيلِ ولَو قَدرَ حَلبِ شاةٍ، وبِالأَسحارِ فَادعُ، لا تُرَدٌّ لَكَ دَعوَةٌ؛فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالىٰ يَقولُ: (وَٱلْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ) .
🔹 اى على! پاسى از شب را #نماز بخوان؛ اگرچه به اندازۀ زمان دوشيدن گوسفندى باشد، و در سحرگاهان دعا كن، كه دعايت رد نمیشود؛ زيرا خداوند ـ تبارک و تعالى ـ [در وصف پرهيزگاران] میفرمايد: (و آمرزشخواهان در سحرگاهان) .
📚 مكارم الأخلاق: ج۲ ص۵۴ ح۲۱۳۴
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💙نماز شب را با مـا تجربه کنید💙
📂آیه الله فاضل:
۵۰ سال #درس خواندم تدریس کردم شاگرد تربیت کردم و #کتاب نوشتم اما به هیچ کدام از اینها در آن دنیا امید ندارم آنچه به آن #امید دارم فقط #فاطمه زهرا (س)ست وفریادی که برای ایشان زدم .
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
👨✈️فرماندهی در برزخ
✍شهید سر لشکر مهدی زین الدین به نماز #اول_وقت خیلی اهمیت می داد.
پس از شهادتش او را در عالم رؤیا دیدند که مشغول #زیارت_خانه ی خداست و عده ای هم دنبالش بودند.
از او پرسیدند شما این جا چه کاره اید؟!⁉️
گفته بود: به خاطر آن نمازهای اول وقت
که خوانده ام در این جا فرماندهی این ها را به من واگذار کرده اند.
📚اصغر آیتی نکته 50
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
♻️ #نشرحداکثری
1_718088857.mp3
3.41M
میخواے برکت زندگی داشته باشی؟؟!!
حجت السلام عالے✨
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
شهید محمد امین جبلی
دانشجوی برتر پزشکی دانشگاه تورنتو کانادا بود و در حادثه ی سقوط هواپیما به شهادت رسید🖤
پدر شهید:
یکی از اساتیدش از دانشگاه تورنتو وقتی فهمید اوهم جزء جانباختگان بود،ویدئویی از او دیدم که وقتی راجب پسرم صحبت میکرد چنان گریه میکرد که نمیتوانست به خوبی سخن بگوید.
یکی دیگر از اساتیدش در مورد او گفته بود:اگر *مسلمانان* اینگونه هستند ما باید در شناختمان از اسلام تجدید نظر بکنیم.✨🌱
روحیات فداکار ،مهربانی و مساعدت های اجتماعی او کاری کرده بود که آنها به این فکر فرو رفته بودند.
✨✨✨تا همان روز آخر میگفت:من هنوز عزادار سردار سلیمانی هستم...🖤🥀
مادرش گفت:حالا نرو ممکن است جنگ بشود.پسرم گفت:اگر جنگ شد اولین نفری که برمیگردد من هستم؛این پسر با این روحیه رفت.
فرزند من اینگونه بود...حالا اگر در شبکه های ماهواره ای عکس اورا نشان میدهند و مصادره به مطلوب میکنند،احساسات مردم را تحریک کرده و از جانباختگان این پرواز سو استفاده میکنند اگر اطلاع رسانی به موقع صورت میگرفت اجازه ی این کاررا هم نمیدادیم.
لینک مصاحبه با خانواده شهید 🥀
👇🏼👇🏾👇🏿👇
https://b2n.ir/896159
@kelidebeheshte
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
به سفارش رهبرمون می خوانیم🌹🌸
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
🍂هیچ جا بہ اندازہ غسالخانہ و هیچ زمانے بہ اندازہ زمان خواندن ڪلمات تلقین، بیدار ڪنندہ و هشدار دهندہ نیست
و مایے ڪہ همچنان عبرت نمےگیریم،
🍃گویے #مرگ تنها براے دیگران است
شب جمعه است یاد کنیم از درگذشتگان باذکر صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🌹
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
#ݐٵێ_ڪݪٵݦ_ࢪهݕࢪێ👂🏻
✨اینکه ملتی با چنین قدرت و توان روحی به یک قدرت متکبر و زورگوی عالم سیلی بزند، نشاندهنده دست قدرت الهی است، پس این روز بزرگ نیز جزو ایامالله است. ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→
@kelidebeheshte
غــم هـای دل فاطمه اســـرار حـسـن بود
شرح غمِ اســرار مفــصـل، شـدنی نیست
یککوچهویکسیلیویکمادر و یک طفل
تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست
محـشــر هـم از این داغ برای تو بگِرییم
این غصـه برای دل ما حل شدنی نيست
از ذوالفقار حیدر کرار کینه داشت
آن کس که روی چادر زهرا قدم گذاشت
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
بسمه تعالی
روایتی زیبا
❤️جانم فدای #صدیقه_طاهره سلام الله علیها
✅ﭼﺮﺍ ( ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ) ﺳﻪ ﺭﮐﻌﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ؟
ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﯾﺤﯿﯽ ﺍﻟﻌﻄﺎﺭ، ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻧﻘﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺑﻮﻣﺤﻤﺪ ﺍﻟﻌﻠﻮﯼ ﺍﻟﺪﯾﻨﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﺍﺳﻨﺎﺩﺵ،
ﺣﺪﯾﺚ ﺭﺍ ﺍﺯ #ﺍﻣﺎﻡ_ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻧﻘﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺩﻟﯿﻞ #ﻧﻤﺎﺯﻣﻐﺮﺏ ﺳﻪ ﺭﮐﻌﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ؟
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﺩﺭ ﺍﻭﻝ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﺑﻮﺩ،ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ #ﺭﺳﻮﻝ_ﺧﺪﺍ ( ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ) ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺒﺮ ﻭﻻﺩﺕ #ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﮑﺮﺍﻧﻪ ﻭﻻﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﮏ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﮑﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ،
ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺳﻪ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻭﺍﺟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺭﮐﻌﺖ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ، ﺑﺮﺧﻼﻑ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯼ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﮐﻌﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ .
📚ﻋﻠﻞ ﺍﻟﺸﺮﺍﺋﻊ ﺷﯿﺦ ﺻﺪﻭﻕ ﺝ 2 ﺹ 66 ﺑﺎﺏ 15 ﺡ 1
ﻣﻦ ﻻﯾﺤﻀﺮﻩ ﺍﻟﻔﻘﯿﻪ ﺝ 1 ﺹ 454 ﺡ 1317
ﺗﻬﺬﯾﺐ ﺍﻻﺣﮑﺎﻡ ﺝ 2 ﺹ 113 ﺑﺎﺏ 8 ﺡ 192
ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ ﺝ 1 ﺹ 454
ﻣﺸﺎﺭﻕ ﺍﻷﻧﻮﺍﺭ ﺝ 1 ﺹ 50
ﺑﺤﺎﺭﺍﺃﻧﻮﺍﺭ ﺝ 37 ﺹ 38 ﺑﺎﺏ 50
ﺫﮐﺮﻯ ﺍﻟﺸﯿﻌﺔ ﻓﯽ ﺃﺣﮑﺎﻡ ﺍﻟﺸﺮﯾﻌﺔ - ﺍﻟﺸﻬﯿﺪ ﺍﻷﻭﻝ - ﺝ 2 - ﺹ 312
ﺍﻟﺤﺪﺍﺋﻖ ﺍﻟﻨﺎﺿﺮﺓ - ﺍﻟﻤﺤﻘﻖ ﺍﻟﺒﺤﺮﺍﻧﯽ - ﺝ - 6 ﺹ 59 – 58
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte