eitaa logo
کتاب
820 دنبال‌کننده
325 عکس
372 ویدیو
70 فایل
📗کتاب یار مهربان است با نامهربانی از کنار آن نگذریم و با کتاب رفیق باشیم🥰 این کانال شما را تشویق به کتابخوانی می کند 📌با ما همراه باشید مدیر محتوی👈🏻 @ah0053
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام صبح به خیر ره باز کنید، دلبـری آمـده است  بر شیعه امام دیگری آمده است  در مطلـع هشتم ربیـع الثـانی  میلاد امام عسکری(ع) آمده است (قاسم نعمتی) هشتم ربیع‌الثانی، روز باز شدن صدف وجود گوهری ارزشمند است که با آمدنش جهانی را به انتظار موعود(عج) گره خواهد زد. او که پدرش، هادی آل طه(ع) و مادرش حدیث نام داشت و حجتی دیگر از سلاله پاکان است. ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
❤️‍🔥قدرت عشق در زمان کریمخان زند مرد سیه چرده و قوی هیکلی در شیراز زندگی میکرد که در میان مردم به سیاه خان شهرت داشت. وقتی که کریمخان میخواست بازار وکیل شیراز را بسازد او جزء یکی از بهترین کارگران آن دوران بود در آن زمان استادان معماری به کارگران قوی نیاز داشتند تا مصالح را به دوش بکشند و بالا ببرند. وقتی کار ساخت بازار وکیل شروع شد و نوبت به چیدن آجرهای سقف رسید سیاه خان تنها کسی بود که می‌توانست آجر را به ارتفاع ده متری پرت کند تا استاد معمار سقف را کامل می کرد. روزی کریمخان برای بازدید از پیشرفت کار سری به بازار زد و متوجه شد که سیاه خان مانند همیشه آجر ها را پرت نمی کند. کریمخان پرسید: چه شده، نکنه نون نخوردی؟! قبلاً حتی یک آجر هم هدر نمی رفت و همه به بالا میرسید! سیاه خان چیزی نگفت، اما استاد معمار پایین آمد و بیخ گوش کریمخان گفت: چند روزست که زن سیاه خان قهر کرده و به خانه پدرش رفته، سیاه خان هم دست و دل کار کردن ندارد. اگر چاره ای نیاندیشید کار ساخت بازار یک سال عقب می افتد. کریمخان فوراً به خانه پدر زن او رفت و زنش را به خانه آورد. بعد فرستاد دنبال سیاه خان و وقتی او به خانه رسید با دیدن همسرش جان تازه ای گرفت. کریمخان مقداری پول به آنها داد و گفت: امروز که گذشت، اما فردا می‌خواهم همان سیاه خان همیشگی باشی. فردا کریمخان مجدداً به بازار رفت و دید سیاه خان طوری آجر را به بالا پرت میکند که از سر معمار هم رد می‌شود. بعد رو به همراهان کرد و گفت: ببینید عشق❤️ چه قدرتی دارد. آنکه آجرها را پرت می‌کرد عشق بود نه سیاه خان.                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
مادر امام حسن عسکری کیست؟ حُدَیث، کنیز امام هادی(ع) و مادر امام حسن عسکری(ع). او وصی (متولی موقوفات و صدقات) امام عسکری(ع) و واسطه بین امام زمان(عج) و مردم بود. منابع شیعی او را زنِ عفیف و کریم و در نهایتِ صلاح و ورع و تقوا معرفی کرده‌اند. حُدیث از آن رو که مادربزرگ امام زمان(عج) بوده، در منابع تاریخی به جده مشهور شده است. وی در حرم عسکریین در سامرا مدفون است.                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
عسکری یا عسگری؟ منظور از عسکر چیست؟ خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیه‌السلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیه‌السلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیه‌السلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیه‌السلام است و آنها را عسکریین گفته‌اند. "گ" از حروف فارسی است نه عرب پس عسگری نادرست است                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡ .
🔸در محضر معصوم امام حسن عسکری(ع): نِكويى صورت، زيبايـى ظاهر👦🏻 و نكويى خِرَد زيبايى درون است📕 امام حسن العسکری(ع): حُسنُ الصُّورة جَمالٌ ظاهِرٌ ، وحُسنُ العَقلِ جَمالٌ باطِنٌ . أعلام الدين : ۳۱۳                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
و اما نوبت رسید به قسمت پایانی کتاب سیاحت غرب برای اینکه فهم کتاب سیاحت غرب ساده‌تر شود در برخی کلمات و در بعضی جملات تصرف کرده و تغییراتی ایجاد شد و قسمت هایی حذف شد. از زیبایی‌های این کتاب این بود که از مرگ شروع شد و به ظهور منتهی شد به امید ظهور حضرت حجت و تشکیل حکومت مهدوی و نابودی ظلم و ظالم و استبداد
📖دو دقیقه کتاب +۱۴ 📔کتاب سیاحت غرب ✍🏼مرحوم آقا نجفی قوچانی 📌قسمت سی‌‌وهفتم اهالی آنجا که قبلاً مرا دیوانه پنداشته و متعجبانه نظر می‌کردند پس از گفتگو با حبیب بیدار شده دور مرا گرفتند و گفتند که معلوم شد تو دیوانه نیستی محبین اهل بیت پیغمبرید و الا در اینجا راه و جا نداشتید و البته امام زمان و مهدی موعود را در دنیا می‌شناختید که چشم روشنی پیغمبر و اهل بیت و همه مومنین است گفتند ما از عاشقان و خاکساران درگاه امام زمانیم گفتم شنیده‌اید که او در صبح و شام گریان نالان و در سوز و گداز است آن هم نه یک سال و نه ۱۰ سال بلکه متجاوز از هزار سال گفتند ولی ولی کاری از دستمان بر نمی‌آید گفتم از دستتان بر نمی‌آید که ترک این عیش و عشرت و مسرت نمایید مرده باد عاشقی که به رنگ معشوق خود نباشد آن جمع که هزاران نفر بودند حالشان منقرض شده و رفتند دیدم خیمه‌ها برچیده و دستگاه‌ها بر هم خورده همه لباس کهنه پوشیده با سر و پای برهنه آمدند گفتم حال بیایید با حالت اضطرار ظهور امام زمانمان را از خدا بخواهیم این حالت اضطرار و غم و اندوه و دعا برای ظهور امام زمان سرایت پیدا کرد و همه کسانی که در دارالسلام بودند دست به دعا برداشتند و تضرع کردند و ظهور حضرتش را از خداوند متعال خواستند پیروی از همه خوبان در پایان این کتاب به دعا برمی‌داریم و می‌گوییم اللهم عجل لولیک الفرج تمام                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
پیام مخاطب خوب کانال کتاب👆🏻 ممنون از توجه‌ و پیامتان
👆🏻اینم محبت یکی دیگه از مخاطبان خوب
🪴یک جمله از قرآن لئِنْ شَکَرْتُمْ لأزِیدَنَّکُمْ اگر شکرگزار نعمتها بودید (نعمتهایم را) افزون خواهم نمود ابراهیم/۷ شکر نعمت، نعمتت افزون کند...                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا