eitaa logo
📖کتاب خاص📚
1.8هزار دنبال‌کننده
249 عکس
65 ویدیو
12 فایل
کتابخانه خاص خودتو با ما بساز، تا ذهن خاصت ساخته بشه سفارش از اینجا👇 https://ONINO.ir/shop/ 🔹 ارسال فقط یک‌شنبه‌ها و ۴شنبه‌ها ارتباط با مدیریت کانال: @admin_modiriyat معرفی و ترویج کتاب‌خوانی برای رسيدن به اندیشه پویا و سالم تحت مديريت @bdon_sansor
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کتاب قسمتهایی از این کتاب رو براتون میذارم تا اشتیاقتون بیشتر بشه😁 💥«در کودکی وقتی کلاس دوم ابتدایی بودم، عمامه گذاشتم. علت این عمامه‌گذاری زود هنگام آن بود که در آن دوران، مردم عادت به پوشاندن سر داشتند. طبیعتاً پدر ما حاضر نبود ما کلاه پهلوی به سر بگذاریم؛ بنابراین چاره‌ای جز عمامه نبود». 💥«آقای مصباح یزدی صورتجلسات را در یک دفتر به زبان رمزی – که خود، آن را اختراع کرده بود و به خطوط علوم غریبه شباهت داشت – می‌نوشت و برای اینکه بیشتر رد گم کند در آغاز دفتر نوشته بود: کتابی در زمینۀ علوم غریبه یافتم و آن را رونویسی کردم.» ✅کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات حضرت آیت‌الله العظمی سیّد علی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است.این کتاب ترجمه‌ی فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد. سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/khoonedel/ کانال👇: @ketabe_khas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر، نوبت ظفر آید ان مع الصبر نصرا🌹 سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ کانال👇: @fekr_dorost
🔴 🌹همسر صبور🌹 زندگی مشترک آقای خامنه‌ای و خانم خجسته شروع شده بود. نخستین خانه این زوج، منزل شوهرخواهر سیدعلی خامنه‌ای بود. دو اتاق از شیخ علی تهرانی اجاره کردند. «چند ماهی منزل خواهرم بودیم... آقا شیخ علی آقا... ماهی ۶۰-۵۰ تومان از ما اجاره می‌گرفت. البته دغدغه‌ای نداشتم، چون او فشاری نمی‌آورد.» فردای روز تبعید امام برای شرکت‌کنندگان در جلسه خانه آقای قمی اتفاقی نیفتاد. به همسرش گفته بود که شاید از این نشست برنگردد، اما زندان‌ رفتن‌ها، دربه‌دریها و تعقیب و گریزها، انزوا، سکوت، تبعید و دیگر رخدادهای بعدی نشان داد که سنگینی سقف این زندگی مشترک روی ستون‌های صبر و پایداری این زن قرار دارد؛ زنی که از خانواده‌ای دارا به همسری طلبه‌ای ندارد درآمده، و با حوادث زندگی با گشاده‌رویی برخورد می‌کند، مرد خانواده را در ادامه راهی که بدان ایمان داشت و پای می‌فشرد استوارتر کرد. 🌹همسرم «هیچ وقت اظهار نگرانی و گله‌مندی از دست من نکرده، حتی مشوق من در قضایای عدیده‌ای هم بوده [است.] مواقعی... بود که بعضی از افراد و گروه‌های مخفی از اشخاص مهم و سطح بالای‌شان منزل ما رفت و آمد می‌کردند. من البته به همسرم نمی‌گفتم که اینها کی هستند، اما او از نحوه رفت و آمد... می‌فهمید که اینها اشخاصی مهم و حساس هستند. از من سوال نمی‌کرد، مرا نمی‌خواست سوال‌پیچ کند... هیچ‌گونه مخالفتی نداشت، بلکه کمک هم می‌کرد.» سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ کانال👇: @fekr_dorost
💥💥دوستانیکه برا استفاده از ۲۰_درصدی کل کتابها در سایت با مشکل رو به رو میشن یا نمیتونن ثبت سفارش در سایت انجام بدن به ادمین پیام بدن تا به صورت کارت به کارت ثبت سفارش کنن. @admin_modiriyat 🔴 کتابهای موجود در سایت آنی نو:👇 ( نوجوان و جوان) ( نوجوان و جوان) ( نوجوان و جوان) ( نوجوان و جوان) 💥کتابهای کودک: سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ کانال👇: @fekr_dorost
💥💥دوستانیکه برا شرکت در با مشکل رو به رو میشن یا نمیتونن ثبت سفارش در سایت انجام بدن به ادمین پیام بدن تا به صورت کارت به کارت ثبت سفارش کنن. @admin_modiriyat 🔴 کتابهای موجود در سایت آنی نو:👇 ( نوجوان و جوان) ( نوجوان و جوان) ( نوجوان و جوان) ( نوجوان و جوان) ( کودک و نوجوان) کتابهای عباسی ولدی: 💥کتابهای کودک خانم کلر_ژوبرت: سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ کانال👇: @fekr_dorost
🔴 روایتی از زندگی و سالهای مبارزه رهبر انقلاب اسلامی👌
🔴 گزیده ای از کتاب 💥عقاب......عقاب....گرفتیمش! ✅ در اواخر یکی از شبهای زمستان آن سال در خواب بودم که در زدند.از خواب بیدار شدم و طبق عادتم بدون اینکه بپرسم پشت در کیست شخصا برای باز کردن در رفتم. یک ساعت به اذان صبح باقی مانده بود و افراد خانواده در اندرونی خوابیده بودند. در را که باز کردم دیدم افرادی با مسلسل و هفت تیر ایستاده اند. به ذهنم گذشت که آنها عده ای چپی هستند و قصد تصفیه ی مرا دارند.چون در آن زمان آقای بهشتی به من اطلاع داده بود که چپی ها دست به کشتار و تصفیه اسلام گرا زده اند و از من خواسته بود که هشیار و مراقب باشم. چپی ها در کرمانشاه شبانه به منزل آقای موسوی قهدریجانی ریخته بودند، دست و پای او را بسته بودند و قصد کشتنش را داشتند که در حادثه ای غیرمنتظره توانسته بود بگریزد و از مرگ نجات یابد. به محض آنکه چنین فکری به ذهنم آمود فورا در را بستم.آنها تلاش کردنئ مانع شوند اما ترس از مرگ به من قدرت بخشید و زورم به آنها چربید و در را بستم. بعد به فکرم رسید که ممکن است آنها از دیوار بالا بیایند و از راه دیگری وارد خانه شوند. آنها با اسلحه ی خود شروع کردند به کوبیدن به شیشه ضخیمی که روی در بود و آن را شکستند. در همان حال که من به راهی برای نجات می اندیشیدم یکی از آنها فریاد زد:............ ✅ خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی. سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ کانال👇: @fekr_dorost
🔴 مورس ✅ طبیعت انسان چنین است که علیه اوضاعی که دوست ندارد و موافق طبعش نیست، عصیان ورزد. اگر تصمیم به عصیان گرفت، راه‌های ابتکار و خلاقیت در برابرش گشوده می‌شود. در این زندان، افکار زندانیان در جهت عبور از دو مانع بود: نخست، مانع نگهبانان - که اغلبشان بی‌سواد و مزدور بودند و بیشتر ساده و ساده لوح - و دوم، مانع مأموران امنیتی. زندانیان معمولاً برای غلبه بر مانع نخست، نقشه می‌کشیدند و بیشتر هم در این کار توفیق می‌یافتند. در این زمینه مسائلی به یاد دارم که بیانش خالی از لطف نیست: حرف زدن در داخل یک سلول ـ چنانکه گفتم - ممنوع بود، چه رسد بـه حـرف زدن با زندانیان سایر سلول‌ها. این کاری خطرناک بود، چون از نظـر مأموران اوضاع بازجویی و کسب اطلاعات را به هم می‌ریخت؛ بویژه اگر بازداشتی‌ها متهمان یک پرونده بودند. با این همه حساسیت، مورس ابزاری برای گفت و شنود میان زندانیان بود. میان من و سلول شهید رجایی، یک سلول فاصله بود. من با سلول مجاور به وسیله‌ی مورس حرف می‌زدم، پیام به سلول رجایی می‌رفت و پاسخ آن برمی‌گشت. زبان مورس را در این زندان آموختم. ✅ داستان از اینجا شروع شد که دیدم از سلول همسایه‌ام ضرباتی به دیوار می‌خورد و من معنای آن را نمی‌فهمیدم. فهمیدم که او از این ضربات، مقصـودی دارد. یک روز داشتم با نگاه، دیوارهای سلول را با دقت نگاه می‌کردم. این هم کاری است که معمولاً زندانیان می‌کنند تا خود را با چیز تازه‌ای سرگرم کنند. از جمله چیزهایی که بر دیوار خواندم، یادگارها و شوخی‌ها و لطیفه‌های زندانیان بود. همین طور که به دیواری در کنار در سلول - که به زحمت نور به آن می‌رسید - خیره شده بودم، جدولی از حروف، و علامات رمزی به چشمم خورد، کم‌کم با زبان جدول آشنا شدم و دیدم که اینها رمزهای مورس است. لذا شروع به آموختن مورس کردم و رفته‌رفته مفهوم ضربات همسایه را که بر دیوار می‌زد، دریافتم. سپس یک بار هم کوشیدم حتی با کُندی هم که شده، پاسخش را بدهم. همسایه پاسخم را فهمید و خیلی خوشحال شد، گفت و گوی متقابل میان من و او آغاز شد. او با سرعت و مهارت با من حرف می‌زد و من با درنگ و کُندی پاسخ می‌دادم. او می‌کوشید به من کمک کند. همین که یکی دو حرف کلمه‌ای را می‌شنید، اشاره می‌کرد که کلمه را فهمیده و به بقیه‌ی حروف نیازی نیست. به تدریج در زمینه‌ی گفت و شنود با مورس ماهرتر شدم، تا جایی که وقتی مورس می‌زدم، کسی که با من در سلول بود، متوجه نمی‌شد که من چه کاری می‌کنم. به دیوار تکیه می‌دادم، سرم را به دیوار می‌چسباندم، دستم را کنار سر می‌گذاشتم و سپس با انگشت به دیوار می‌کوبیدم و درعین حال به حالتی عادی با هم سلولی خودم نیز حرف می‌زدم، بدون آنکه متوجه شود من با همسایه‌ی زندانی خود نیز گفت و گوی مورسی دارم! او هیچ حرکت غیرعادی از طرف من مشاهده نمی‌کرد، جز اینکه احساس می‌کرد قدری تمرکز حواس ندارم؛ و این هم چیزی است که البته در مورد هر فرد زندانی به چشم می‌خورد. مواردی هم اتفاق افتاده بود که درحالی که من با سایر زندانیان خوابیده بودم، با انگشت‌های پا به دیوار می‌زدم. البته در چنین حالتی که گوش از دیوار دور است، شنیدن دشوار می‌شود. 💥 گزیده ای از کتاب : {خاطرات حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی}، ✅ سفارش در سایت آنی نو: https://onino.ir/khoonedel/
🔴 کتاب قسمتهایی از این کتاب رو براتون میذارم تا اشتیاقتون بیشتر بشه 💥«در کودکی وقتی کلاس دوم ابتدایی بودم، عمامه گذاشتم. علت این عمامه‌گذاری زود هنگام آن بود که در آن دوران، مردم عادت به پوشاندن سر داشتند. طبیعتاً پدر ما حاضر نبود ما کلاه پهلوی به سر بگذاریم؛ بنابراین چاره‌ای جز عمامه نبود». 💥«آقای مصباح یزدی صورتجلسات را در یک دفتر به زبان رمزی – که خود، آن را اختراع کرده بود و به خطوط علوم غریبه شباهت داشت – می‌نوشت و برای اینکه بیشتر رد گم کند در آغاز دفتر نوشته بود: کتابی در زمینۀ علوم غریبه یافتم و آن را رونویسی کردم.» ✅کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات حضرت آیت‌الله العظمی سیّد علی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است.این کتاب ترجمه‌ی فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد. سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/khoonedel/ کانال👇: @ketabe_khas
🔴 کل کتابهای جدید سایت آنی نو: ( عمومی) https://onino.ir/ensan-250sale-2/ ( عمومی) https://onino.ir/temsilat-akhlaghi-tarbeiati-1/ ( عمومی) https://onino.ir/temsilat-akhlaghi-tarbeiati-2/ ( عمومی) https://onino.ir/temsilat-eteghadi-elmi-1/ ( عمومی) https://onino.ir/temsilat-seyasi-ejtemaee-2/ اسلامی( عمومی) https://onino.ir/tarh-koli-andishe-eslami/ ( عمومی) https://onino.ir/hosayn-az-zaban-hosayn/ :👇( عمومی) https://onino.ir/anak-an-yatim-nazar-kardeh-4/ https://onino.ir/anak-an-yatim-kazar-kardeh-3/ https://onino.ir/anak-an-yatim-nazar-kardeh/ ( عمومی) https://onino.ir/tan-haie-hezarsale-shikh-sadogh/ ( عمومی) https://onino.ir/gohar-shab-cheragh/ ( جوانان) https://onino.ir/man-edvardo-nistam/ ( جوان و نوجوان) https://onino.ir/setare-ha-chidani-nistand/ ( جوان) https://onino.ir/ketab-zendagi/ ( عمومی) https://onino.ir/arefane/ ( نوجوان) https://onino.ir/man-v-nane-agha/ ( مجموعه ۶ جلدی) کودک و نوجوان https://onino.ir/ghahramanan-karbala/ :👇( کودک تا پدربزگ،کتاب کل خانواده) https://onino.ir/panchelo-hedye-makhsoos-to/ https://onino.ir/panchelo-to-bi-naziri/ (عمومی) https://onino.ir/tavane-asheghy/ ( عمومی) https://onino.ir/black-box/ (عمومی) https://onino.ir/falafel-foroosh/ ( عمومی) https://onino.ir/khoonedel/ ( نوجوان) https://onino.ir/nabard-khandagh/ ( نوجوان) https://onino.ir/gheseh-edvardo/ ( عمومی) https://onino.ir/dokhtare-shina/ ( جوان و نوجوان) https://onino.ir/khaterate-safir/ ( ۱۰ تا ۱۲ سال) https://onino.ir/professor-fofo/ ( نوجوان) https://onino.ir/nane-agha2/ ( جوان_بزرگسال) https://onino.ir/mara-bebar/ ؟( جوان و بزرگسال) https://onino.ir/shanbe-aram/ ( جوان و بزرگسال) https://onino.ir/nane-ali/ ( جوان و بزرگسال) https://onino.ir/shekast/ ( جوان و بزرگسال) https://onino.ir/ghidar/ ( جوان و بزرگسال) https://onino.ir/milishiya/ ( جوان و بزرگسال) https://onino.ir/milishiya/ ( زیر ۱۲ سال) https://onino.ir/zabane-kabootar/ ( جوان و بزرگسال) https://onino.ir/golane-gavanmard/ ( نوجوان) https://onino.ir/magaraye-kelas/ 🔴( آنی نو) https://eitaa.com/ketabe_khas
هدایت شده از 📖کتاب خاص📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر، نوبت ظفر آید ان مع الصبر نصرا🌹 سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ کانال👇: @fekr_dorost
🔴برشی از کتاب 💥مورس _______________________📗 ✅ طبیعت انسان چنین است که علیه اوضاعی که دوست ندارد و موافق طبعش نیست، عصیان ورزد. اگر تصمیم به عصیان گرفت، راه‌های ابتکار و خلاقیت در برابرش گشوده می‌شود. در این زندان، افکار زندانیان در جهت عبور از دو مانع بود: نخست، مانع نگهبانان - که اغلبشان بی‌سواد و مزدور بودند و بیشتر ساده و ساده لوح - و دوم، مانع مأموران امنیتی. زندانیان معمولاً برای غلبه بر مانع نخست، نقشه می‌کشیدند و بیشتر هم در این کار توفیق می‌یافتند. در این زمینه مسائلی به یاد دارم که بیانش خالی از لطف نیست: حرف زدن در داخل یک سلول ـ چنانکه گفتم - ممنوع بود، چه رسد بـه حـرف زدن با زندانیان سایر سلول‌ها. این کاری خطرناک بود، چون از نظـر مأموران اوضاع بازجویی و کسب اطلاعات را به هم می‌ریخت؛ بویژه اگر بازداشتی‌ها متهمان یک پرونده بودند. با این همه حساسیت، مورس ابزاری برای گفت و شنود میان زندانیان بود. میان من و سلول شهید رجایی، یک سلول فاصله بود. من با سلول مجاور به وسیله‌ی مورس حرف می‌زدم، پیام به سلول رجایی می‌رفت و پاسخ آن برمی‌گشت. زبان مورس را در این زندان آموختم. ✅ داستان از اینجا شروع شد که دیدم از سلول همسایه‌ام ضرباتی به دیوار می‌خورد و من معنای آن را نمی‌فهمیدم. فهمیدم که او از این ضربات، مقصـودی دارد. یک روز داشتم با نگاه، دیوارهای سلول را با دقت نگاه می‌کردم. این هم کاری است که معمولاً زندانیان می‌کنند تا خود را با چیز تازه‌ای سرگرم کنند. از جمله چیزهایی که بر دیوار خواندم، یادگارها و شوخی‌ها و لطیفه‌های زندانیان بود. همین طور که به دیواری در کنار در سلول - که به زحمت نور به آن می‌رسید - خیره شده بودم، جدولی از حروف، و علامات رمزی به چشمم خورد، کم‌کم با زبان جدول آشنا شدم و دیدم که اینها رمزهای مورس است. لذا شروع به آموختن مورس کردم و رفته‌رفته مفهوم ضربات همسایه را که بر دیوار می‌زد، دریافتم. سپس یک بار هم کوشیدم حتی با کُندی هم که شده، پاسخش را بدهم. همسایه پاسخم را فهمید و خیلی خوشحال شد، گفت و گوی متقابل میان من و او آغاز شد. او با سرعت و مهارت با من حرف می‌زد و من با درنگ و کُندی پاسخ می‌دادم. او می‌کوشید به من کمک کند. همین که یکی دو حرف کلمه‌ای را می‌شنید، اشاره می‌کرد که کلمه را فهمیده و به بقیه‌ی حروف نیازی نیست. به تدریج در زمینه‌ی گفت و شنود با مورس ماهرتر شدم، تا جایی که وقتی مورس می‌زدم، کسی که با من در سلول بود، متوجه نمی‌شد که من چه کاری می‌کنم. به دیوار تکیه می‌دادم، سرم را به دیوار می‌چسباندم، دستم را کنار سر می‌گذاشتم و سپس با انگشت به دیوار می‌کوبیدم و درعین حال به حالتی عادی با هم سلولی خودم نیز حرف می‌زدم، بدون آنکه متوجه شود من با همسایه‌ی زندانی خود نیز گفت و گوی مورسی دارم! او هیچ حرکت غیرعادی از طرف من مشاهده نمی‌کرد، جز اینکه احساس می‌کرد قدری تمرکز حواس ندارم؛ و این هم چیزی است که البته در مورد هر فرد زندانی به چشم می‌خورد. مواردی هم اتفاق افتاده بود که درحالی که من با سایر زندانیان خوابیده بودم، با انگشت‌های پا به دیوار می‌زدم. البته در چنین حالتی که گوش از دیوار دور است، شنیدن دشوار می‌شود. {خاطرات حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی} کانال https://eitaa.com/ketabe_khas ✅ سفارش در سایت آنی نو: https://onino.ir/khoonedel/
🔴 کل کتابهای سایت آنی نو: ( عمومی) 👇 ( عمومی) ( عمومی) ( عمومی) ( عمومی) اسلامی( عمومی) ( عمومی) :👇( عمومی) ( عمومی) ( عمومی) ( جوانان) ( جوان و نوجوان) ( جوان) ( عمومی) ( نوجوان) :👇( کودک تا پدربزگ،کتاب کل خانواده) (عمومی) ( عمومی) (عمومی) ( عمومی ( نوجوان) ( نوجوان ( عمومی) ( جوان و نوجوان) ( ۱۰ تا ۱۲ سال) ( نوجوان) ( جوان_بزرگسال) ؟( جوان و بزرگسال) ( جوان و بزرگسال) ( جوان و بزرگسال) ( جوان و بزرگسال) ( جوان و بزرگسال) ( جوان و بزرگسال) ( زیر ۱۲ سال) ( جوان و بزرگسال) ( نوجوان) مجموعه ۶ جلدی کتابهای خانم کلرژوبرت خون دلی که لعل شد تنها گریه کن حوض خون از افغانستان تا لندنستان ایران جوان بمان صعود چهل ساله کندوی عنکبوت خسی در میقات