شریعت مبدا است، نه مقصد. نشانی است تا راه گم نشود. درگاه ورود است و حفاظی است که اهل آن از آلودگی ها کمتر آزار ببینند. کسی که در شریعت فاسد باشد و اعمال قالبیه و ظاهری را رها کند، عالم قلب و روحش فاسد خواهد شد. فساد و نور در عوالم انسان در جریان هستند. عمل فاسد، قلب را فاسد و عمل نورانی، قلب را نورانی می کند. علم شریعت عهده دار اعمال قالبیه توست، اثرش را در قلبت نشانت خواهد داد و این علم درباره قلب و جان تو ساکت است و درباره عوالم درونی ات نه از تو چیزی می پرسد و نه به پرسشت پاسخی می دهد. آن علم که به پرسش تو از عالم قلب و جان پاسخ خواهد گفت، علم دیگری است که آموختنی هم نیست. نوری است که خداوند در قلب آن کس که بخواهد هدایتش کند، قرار می دهد.
01.-Paola-11099-State-of-siege-OST.mp3
4.39M
🎼🎼🎼
هر موقع دلم می گرفت با خودم زمزمه اش می کردم. نمیدونستم این موسیقی شاهکار هنریِ میکیس تئودوراکیس هستش.
با هم بشنویم🎼
#موسیقی #شاهکار_هنری #نوستالژی #میکیس_تئودوراکیس #هنرمند #ماندگار #آهنگ #حکومت_نظامی #زوربای_یونانی
📚نام کتاب: شمرون کناردون
🖋نویسندگان: سارا عرفانی، مریم سادات علویان
📑انتشارات: شهید کاظمی
📓تعداد صفحات: ۲۱۶
📖توضیحات:
امیر محمد اژدری وقتی آسمانی شد۲۵ساله بود؛ اما به گفتهی اطرافیانش که او را به خوبی میشناختند، بیش از دوبرابر سنش برای رفع محرومت از چهرهی شهر و کشورش تلاش کرد. مسئولیت گروه پزشکی و درمانی امام رضا(ع)، مسئولیت گروه عمرانی امام رضا(ع) و عضو شورای مرکزی قرارگاه امام رضا(ع) بود. اژدری در اکثر استانهای کشور از جمله لرستان، خوزستان، خراسان، کرمانشاه، ایلام و... سابقه انجام فعالیتهای جهادی داشت. او در حادثه زلزله کرمانشاه از پیشقدمان جهادی برای کمک به مردم زلزلهزده بود. با وجود عدم حمایتها، کم کاریهای برخی مسئولین و کمبودها و نواقص، هیچگاه از پای ننشست و تا حد امکان، تلاش خود را برای آبادی سرزمینش دریغ نکرد.
این کتاب، گوشهای از زندگی امیرمحمد اژدری را از نگاه خودش در قالب داستانی به تصویر کشیده است.
۱۴۰۰/۶/۱۴
📗📘📙
@ketabe_khoub
📚نام کتاب: سیاحت غرب
🖋نویسنده: محمد حسن نجفی قوچانی
📑انتشارات: کتاب جمکران
📓تعداد صفحات: ۱۲۹
📖توضیحات:
روایت کتاب «سیاحت غرب» با جملهٔ «و من مُردم» آغاز میشود و به همین سادگی مخاطب را در نقطهای متفاوت قرار میدهد. این جمله یکی از به یادماندنیترین و عام و عوام پسندترین نمونههای آغاز طرح داستان است. تمام داستان بر اساس همین جمله در دنیای پس از مرگ میگذرد.
تصویرسازیهای این کتاب سال گذشته و پیش از انتشار کتاب در دوسالانه تصویرسازی قم برگزیده شده است.برشی از کتاب:
و من مُردم. ناگهان دیدم ایستادهام و آن بیماریِ که داشتم، ندارم و تندرستم. خویشاوندان من در اطراف جنازه برای من گریه میکنند و دل من از گریه آنها آشوب است. به آنها میگویم: «من نمردهام، حتی بیماریم رفع شده است.»
هیچکس به حرف من گوش نمیکند. گویا من را نمیبینند و صدای من را هم نمیشنوند. فهمیدم که آنها از من دورند، اما من با دید آشنایی و دوستی به آن جنازه نگاه میکنم. بهخصوص پارچۀ کفن پهلوی چپ آن را که برهنه بود، چشمهای خود را به آنجا دوخته بودم.
بعد از غسل و دیگر کارها جنازه را به طرف قبرستان بردند، من هم با تشییعکنندگان بودم. در میان مردم بعضی از جانوران وحشی و درندگان گوناگون را میدیدم و از آنها وحشت داشتم، ولی دیگران وحشت نداشتند. آنها نیز نسبت به آنان اذیّتی نداشتند، گویا اهلی و با آنها مأنوس بودند.
📗📘📙
@ketabe_khoub
📚نام کتاب: تاریخ شفاهی قیام هفده شهریور ۱۳۵۷
🖋نویسنده: محمد طحان
📑انتشارات: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
📓تعداد صفحات: ۳۰۴
📖توضیحات:
قیام ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ یکی از مهمترین حوادث منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود که طی آن رژیم پهلوی سرآسیمه به کشتار وسیع مردم تهران پرداخت. این رویداد به دنبال برقراری حکومت نظامی در تهران و یازده شهر دیگر رخ داد و موجب رویارویی شدید ملت با رژیم شد. توسل به نیروی ارتش برای شکستن صفوف متحد ملت به دستور فرمانداری نظامی تهران، باعث افزایش نفرت مردم از رژیم پهلوی گردید و این حادثه یکی از عوامل شتابدهندهی پیروزی انقلاب اسلامی شد. نگارنده در کتاب حاضر با بهرهگیری از مصاحبهها و سایر منابع تاریخ شفاهی به توصیف واقعهی خونین قیام هفده شهریور ۱۳۵۷ میپردازد. بر این اساس پارهای از موضوعات کتاب، به این شرح است: نهضت امام خمینی، پیش زمینههای قیام هفده شهریور، شکلگیری جامعهی روحانیت مبارز تهران، بازتاب قیام ۱۷ شهریور، واکنش رژیم در قبال قیام ۱۷ شهریور، و روحانیت و ۱۷ شهریور.
#هفده_شهریور #روحانیت #امام_خمینی #تظاهرات #پیروزی #اسلام #انقلاب
📗📘📙
@ketabe_khoub
🌾🌾🌾
يارا! نميشود عمري نشست و حسرت خورد كه :‹‹ اي كاش اين واقعه زودتر اتفاق افتاده بودو آن حادثه ، قدري پيش از آن ، و آن يار كه مي طلبيدم ، زودتر به ديدارم مي آمد و اين مال، كه حال به من تعلق گرفته است ، پارسال مي گرفت!›› نميشود يارا! اينها كه حسرت خوردني است ابلهانه و باطل، حق آدميان كم عقل است بايد دويد، رسيد، حادثه ي دير رادرآغوش كشيد و گفت :ديرآمدي اي نگار سرمست، زودت ندهيم دامن از دست.
#نادر_ابراهیمی
#بر_جاده_های_آبی_سرخ
📚نام کتاب: جانا
🖋نویسنده: منصوره قنادیان
📑انتشارات: روایت فتح
📓تعداد صفحات: ۱۵۲
📖توضیحات:
کتاب "جانا؛شهید محرم ترک " از ردیف کتاب های مدافعان حرم است. این کتاب زندگی شهید محرم ترک را روایت می کند. شهید محرم ترک متولد سال ۱۳۵۷ اصالتا اهل شهرستان ازنا از استان لرستان بود وی در سال۱۳۷۷ وارد سپاه شد و در زمره پاسداران انقلاب اسلامی و مشخصا از اعضای نیروی قدس و نیروهای برون مرزی سپاه انقلاب اسلامی شد.
از آنجایی که شهید محرم ترک مربی تخریب و استاد دانشکده بوده و برای ماموریت های برون مرزی زیادی شرکت می کرده آخرین ماموریت برون مرزی خود را در میان نیروهای دفاع ملی سوریه و آموزش این نیروها سپری می کند و در همان جا به فیض شهادت نائل می آید.
این کتاب داستان هایی را از بستگان و دوستان شهید محرم ترک روایت می کند.
🍃برگی از کتاب
امان از روزی که به خانه می آمد و می دید فهمیه سرپاست و کار خانه کرده است. از نظر محرم فهیمه باید استراحت مطلق می کرد. نمی توانست ببیند فهیمه با آن حالش کار کند. فهیمه جرات نداشت ظرف بشورد، جارو کند و غذا بپزد. همه کارها را محرم انجام می داد.
یک شب که از مهمانی برمی گشتند، دل دردی شدیدی گرفت و حالش بد شد. به خودش می پیچید و ناله می کرد. احساس بدی داشت. محرم دستپاچه شده بود. لباسش را به سرعت پوشید. اول رفتند دنبال مادر فهیمه بعد هم مطب دکتر. فهیمه که بد حال می شد، محرم تا چند روز حالش سر جایش نبود.
📗📘📙
@ketabe_khoub
#کتاب_خوب
.
⚘سید مرتضی آوینی، حکیم هنرمندی بود که بی شک مقام او، مقام معلم است. معلم اندیشه ها و سلوک فکری و فرهنگی کسانی که در ساحت انقلاب اسلامی راه می پیمایند.
حجابی که مشهورات بر فکر و ذکر می اندازد و فشاری که عوام زدگی بر گُرده اندیشه وارد می آورد، مانع نورانی شدن فکر و مایه جهالت و سطحی نگری است، اما آوینی تحت ظلمت زدگی دوران معاصر قرار نگرفت و مشهورات زمانه او را فریب نداد. درست در دورانی که هیجان توسعه و شهوت تکنوکراسی، چشم ها را مسحور و عقل ها را ربوده بود، او با شجاعت، درباره چرخه گیج کننده توسعه و مصرف هشدار داد و همگان را از فرو افتادن در ورطه غرب زدگی برحذر داشت.
🔹وحید یامین پور
تولدت مبارک حکیمِ هنرمند🌹
فردا ۲۱ شهریور زاد روز شهید آوینی است.
#شهید_آوینی #سید_مرتضی_آوینی #حکیم #سید_شهیدان_اهل_قلم #سلوک #هنر #فکر #فرهنگ #نویسنده #هنرمند #غرب_زدگی #غرب #مشهورات #توسعه
@ketabe_khoub
💠
"آینه جادو "
این کتاب، ثمره ی تجربه ی ده سال مستند سازی آوینی است. اما آن چه این کتاب را از دیگر کتب سینمایی متمایز می سازد، نگاه فلسفی-عرفانی حاکم بر مباحث آن است. نگاهی که برای طرح آن، تنها داشتن تخصص سینمایی کافی نیست.
آینه ی جادو تنها کتابی است که در زمان حیات آوینی و با نظارت خود وی منتشر شده است.
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
🔸 در موفقیت یکدیگر سهیم باشیم
📬 شما میتوانید کتاب های کمک آموزشی کنکور خود را به صندوق پستی ۱۸۸۱-۱۹۳۹۵ (برنامه سمت خدا) ارسال فرمایید تا در اختیار سایر دانش آموزان مدارس قرار گیرد.
#کتاب
#برنامه
☑ @samtekhoda3
☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼
... تو می توانی از همین روزهای ساکت و شب های بلند نوجوانی، برای هدف های بلند و کارهای بزرگ فردایت حساب باز کنی و برنامه بگذاری. بزرگان که به کارهای بزرگی دست یافتند، از همین روزهای خلوت و کارهای کوچک شروع کردند. آتش های بزرگ، از یک جرقه آغاز می شود.
تو می توانی برای فراغت ها و بی کاری ها و برای کارهایت برنامه بریزی.
در فراغت ها، می توانی به ارزیابی حالت ها و کارهای خودت بپردازی. نقطه ضعف ها، وابستگی ها، بت پرستی ها و خود پرستی هایت را بشناسی. آنچه را که باعث خوشحالی و یا ناراحتی تو شده، شناسایی کنی و آن گاه، خودت را به محاکمه بکشی. می توانی کارهایی که کرده ای و کارهایی که نکرده ای را بررسی کنی و به جمع بندی و تصمیم گیری در رابطه با گذشته و جبران آن و آینده و کارهای آن بپردازی.
در فراغت ها، فکر و مطالعه، انس با خدا، انس با قرآن، انس با دعاهایی که هنوز چیزی از آن نمی دانی و رفته رفته باید بیاموزی، می تواند ذهن و قلب و روح تو را سرشار نماید.
#صفایی_حائری
#نامه_های_بلوغ
#نوجوان
@ketabe_khoub
49.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_خوب
.
در این دنیا، آدم هایی که بیشتر بدانند، آرام تر و ساکت ترند.
#کتاب #موسیقی #خاویر_نابارته #هنر
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 لوح | رهبرانقلاب: #شهریار، شاعر حق پرست، پارسا و صادق بود كه حاضر نشد كالای شعرش را به كسی بفروشد.
📥 نسخه باکیفیت: khl.ink/ocqAU
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌹
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌹
از رقیبان کمین کرده عقب میماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌹
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌹
مادرم بعد تو هی حال مرا میپرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌹
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
🌱🌱🌱🌱🌱🌹
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
🌱🌱🌱🌱🌹
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را
🌱🌱🌱🌹
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
🌱🌱🌹
#کاظم_بهمنی
@ketabe_khoub
🌱ای عزیز!
تو با تربیت و پرورش صحیح فرزندت که ادامه وجود پدر و مادر می باشد، می توانی در نشئه آخرت نیز همواره بهره مند باشی و باب خیرات به رویت گشوده و برکات برایت جاری و ساری باشد.
🌱ای عزیز! پس از مرگ، پرونده انسان بسته می شود و کار نیکی به آن افزوده نمی گردد، مگر یک سری کارهایی که از مصادیق باقیاتُ الصالحات بوده که فرزند صالح یکی از بهترین مصادیق آن می باشد و برای سرای آخرتش، راه گشا خواهد بود.
🌱از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: پس از مرگ دست انسان از عمل کوتاه میشود مگر از سه طریق: عملی که مردم از آن سود برند ( از قبیل تدریس، تالیف کتاب) و صدقه جاریه ( اعمال خیری که اثرش باقی باشد، نظیر راه سازی، ساختن حمام و مسجد و پل و موسسات فرهنگی و مدرسه سازی و بیمارستان) و فرزند صالح و درست کاری که برای پدر و مادرش دعا کند.
✅بخشی از کتاب سلوک با فرزند
🔹 @ketabe_khoub
_عشق به بازار روزگار برآمد،
دمدمه حسن آن نگار برآمد
عقل که باشد کنون چو عشق خرامید؟
صبر که باشد کنون چو یار برآمد؟
نام دلم بعد چند سال که گم بود
از خم آن زلف مُشک بار برآمد
شیخ بیت آخر را میان اشک و لبخند تکرار می کرد و شانه های سید علی شوشتری را می فشرد.
شب زمستانی به سحری بهاری بدل شده بود. سرما جای خود را به گرمایی مطبوع داده بود که از شعله شوق زبانه می کشید. قلب شیخ به شعف آمده و جان تازه گرفته بود. نمی دانست چه مدت است که شانه به شانه سید علی قدم می زند. سید علی آرام و با طمانینه سخن می گفت و شوق می آفرید و جان می افزود. او قدری جوان تر از شیخ بود؛ ولی چونان کسی که در ذره ذره ی عمر شیخ همنشین فکر و خیالش بوده باشد، تقویم تاریخ شیخ را ورق می زد و راز می گشود.
_تمام رویاهای تو، آن ها که به دریایی در نجف ختم می شد، صادق بود.
_اگر نبود، تو را از صدا و چشم هایت نمی شناختم.
_سال ها منتظر چنین شبی بودم. خداوند عجب طرحی برای عاشقان ریخته؛ من را با جرقه نگاه ملا قلی جولای دزفولی آتش می زند و به نجف می فرستد و تو را با کلمه ای که از دهان صدرالدین کاشف بیرون می آید آواره می کند...
_تو دعای مستجاب منی سید! دعا همان لحظه که از در خانه سید صدرالدین بازگشتم مستجاب شده بود، ولی گویا برای امروز ذخیره اش کرده بودند.
لینک خرید کتابِ نخل و نارنج از نمایشگاه کتاب 👇👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/m95251
🌴🍊نخل و نارنج
📿
...
آبادان.
به مدرسهیی میآییم که دیگر مدرسه نیست. چرخفلک زنگزدهی ایستادهی خاموش. تکهپارههایی از آهن و چوب روی چرخفلک افتاده. علی تکهها را برمیدارد و چرخ زنگزده را میچرخاند. چه صدای ساییدن سوزندهیی بلند میشود. میخواهم فریاد بزنم: «علی جان! نگهش دار! قلبم را با این صدا ریش ریش میکنی.» اما علی، قبل از من میگوید: انگار کنید که مدرسه مدرسه است و چرخفلک، چرخفلک. ببینید چندتا بچه سوارند و میچرخند. چه جیغ و دادی هم راه انداختهاند. پسر! دستت را بگیر به لبهی صندلی. میافتیها! آهای! پاهایت را اینطور آویزان نکن! شلوغ نکن بچه جان شلوغ نکن. نوبت تو هم میشود. به همه میرسد... آخر کمی صبر داشته باشید. نوبت همه میشود...
آنجا را نگاه کنید؛ چطور از سر و کول هم بالا میروند تا لیوانشان را آب کنند. به. چه تشنگی شیرینی. بچه اینطور سر و صدا نکن! چرخ، بچرخ! آب، شره کن!
خدایا! چقدر بچه... چقدر بچه...
و صدای عظیم و خونین یک انفجار.
زیر پایم خرده شیشههای پنجرهها صدا میکنند.
زیر پایم زمین از ظلم انسان به انسان مینالد.
🔹با سرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ
نادر ابراهیمی
#دفاع_مقدس