eitaa logo
کتاب باز
344 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
41 فایل
وقت شما برای ما خیلی ارزشمنده ما باگنجینه‌ای از کتاب‌های خوب، و ارائه‌ی مطالب کاربردی در مورد بهبود روابط‌عاطفی با خانواده،بهت یادمیدیم که آرامش رو به خودت هدیه بدی و بهترین خودت باشی و 🤗خوشحال زندگی کنی ادمین: @ghnbrhdr حیدری روانشناس و مشاوره خانواده
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 📚 🖋 🏢 تهیه شده در ایران صدا 🗣 با صدای استاد 📚 📚«مدیرمدرسه» شاید به جرأت بهترین اثر داستانی «جلال آل احمد» باشد. نویسنده‌ای ظلم‌ستیز که واقعیت‌های زندگی و زمانه خود را را با نظری انتقادی ارائه می‌کرد. 🎙مدیر مدرسه آیینه تمام نمای جامعه‌ای است که جلال آل احمد در آن زیسته است جامعه‌ای سراسر از رسوایی‌ها و ناملایمات اجتماعی که در این اثر نشان داده شده است. 🌟 راوی داستان که از پس از ده سال تدریس از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می‌آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچکاره می داند و آمده تا گوشه‌ای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواری سرپرستی «یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سی و پنج تا شاگرد» روبرو می شود. پس همه توان خود را به کار می گیرد تا کمبودها و نارسایی‌ها را به گونه ای سروسامان دهد. اما در این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصمیم می‌گیرد که استعفا دهد. مدیر که در ابتدا به ناظم تعرض می‌کند که چرا بچه‌ها را تنبیه می‌کنی، و ترکه‌ها را می‌شکند، آخر داستان خودش مجبور می‌شود که به تنبیه بدنی روی ‌آورد. کسی که دوست ندارد به این و آن رو بزند مجبور می‌شود که از آدمهای پولدار گدایی کند. دست آخر، مدیر به دنبال دادخواستی به دادگستری فراخوانده می شود. با آنکه گویا دادخواست پی گیری نمی‌شود، مدیر درخواست کناره گیریش را روی همان برگهای نشاندار دادگستری می‌نویسد و برای دوست پخمه ای که تازگی سرپرست فرهنگ (آموزش و پرورش) شده، می فرستد. جلال نظام آموزشی پوسیده زمان خود را به زیبایی به سخره می‌گیرد و کاستی‌های آن را برملا می‌کند! 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
🎙 📚 🖋 🏢 تهیه شده در ایران صدا 🗣 با صدای استاد 📚 📚«مدیرمدرسه» شاید به جرأت بهترین اثر داستانی «جلال آل احمد» باشد. نویسنده‌ای ظلم‌ستیز که واقعیت‌های زندگی و زمانه خود را را با نظری انتقادی ارائه می‌کرد. 🎙مدیر مدرسه آیینه تمام نمای جامعه‌ای است که جلال آل احمد در آن زیسته است جامعه‌ای سراسر از رسوایی‌ها و ناملایمات اجتماعی که در این اثر نشان داده شده است. 🌟 راوی داستان که از پس از ده سال تدریس از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می‌آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچکاره می داند و آمده تا گوشه‌ای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواری سرپرستی «یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سی و پنج تا شاگرد» روبرو می شود. پس همه توان خود را به کار می گیرد تا کمبودها و نارسایی‌ها را به گونه ای سروسامان دهد. اما در این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصمیم می‌گیرد که استعفا دهد. مدیر که در ابتدا به ناظم تعرض می‌کند که چرا بچه‌ها را تنبیه می‌کنی، و ترکه‌ها را می‌شکند، آخر داستان خودش مجبور می‌شود که به تنبیه بدنی روی ‌آورد. کسی که دوست ندارد به این و آن رو بزند مجبور می‌شود که از آدمهای پولدار گدایی کند. دست آخر، مدیر به دنبال دادخواستی به دادگستری فراخوانده می شود. با آنکه گویا دادخواست پی گیری نمی‌شود، مدیر درخواست کناره گیریش را روی همان برگهای نشاندار دادگستری می‌نویسد و برای دوست پخمه ای که تازگی سرپرست فرهنگ (آموزش و پرورش) شده، می فرستد. جلال نظام آموزشی پوسیده زمان خود را به زیبایی به سخره می‌گیرد و کاستی‌های آن را برملا می‌کند! 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.