🔸راه رفتن با گونی🔸
❇️بچّه ها باید هر دو پایشان را درون گونی کرده، لبه های گونی را در دست بگیرند.
🔆مسیر مسابقه را هم از قبل تعیین کنید.
✅با اعلام شما، بچّه ها باید جفتْ پا به همراه گونی بپرند و مسیر مسابقه را طی کنند.
❌اگر بچّه ها با همان گونی به صورت معمولی راه بروند یا این که گونی از پایشان در بیاید، دچار خطا شده اند.
🔹هیجان و بالا رفتن توانمندی در موقعیّت های خاص، از ویژگیهای این بازی است.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۱۳
#من_دیگر_ما
#استاد_عباسی_ولدی
🎾 #بازی_بازوی_تربیت
⛳️ @ketabkhanehmodafean
🎾⚽️🏸🏓⛳️🎣
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به شدت شما را به تماشای کلیپ دعوت میکنیم😁😎👆👆
ما معتقدیم لباس فرزندانمان فرهنگ ساز است🇮🇷✌️🇮🇷
📚
@ketabkhanehmodafean
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#پـــــناه
#قسمـت_چـهل_و_هـفـتم
✍تمام مسیر برگشت به خانه را توی ماشین اشک می ریزم.انقدر حالم نزار شده که علت نگاه های وقت و بی وقت و متعجبانه ی راننده آژانس از توی آینه را به خوبی درک می کنم.
شاید می توانستم فکر کنم هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و حرکت پارسا فقط یک شوخی بوده و بس!بعد هم می خندیدم و سرخوش از ادامه ی مهمانی همانطور که دل خودم می خواست و او، لذت می بردم.
اما هرچه با خودم کلنجار می روم بیشتر فرو می ریزم.با واقعیت شاید تلخی که به تازگی و از زمانی که به تهران آمده ام مواجه شدم و آن این است که من با اینکه بدحجاب هستم و آرایش می کنم و آزادی می خواهم اما مثل هیچ کدام از دخترهای بی حجاب
توی آن پارتی نیستم!
تابحال فکر می کردم بخاطر قید و بندهایی که افسانه برایم تعریف کرده مثل مرغ در قفس مانده ام اما حالا می بینم که خودم از بودن در چنین جمع هایی حس خوبی ندارم و بجز عذاب وجدان چیزی برایم ندارد.
ترمز کردن های پیاپی ماشین بخاطر ترافیک،حالت تهوعی که داشتم را شدیدتر کرده،چه روز نحسی شده امروز!
چشمم که به خانه ی حاج رضا می افتد انگار دنیا را به من می دهند.کرایه ی ماشین را می دهم و پیاده می شوم.
با دست های لرزانم کلید می اندازم و در را باز می کنم...
دلم می خواهد مستقیم بروم پیش زهرا خانوم تا با حرف های مادرانه اش آرامم کند اما با حال و روزی که دارم خیلی کار جالبی نیست!
می روم بالا و اولین کاری که می کنم کندم شالم هست.پر شده از بوی سیگار و عطر پارسا و حالم را بدتر می کند!
قرص مسکن می خورم و نمی فهمم چرا بیخود مسکن خورده ام؟!
اینجور وقت ها افسانه برایم شربت آبلیمو یا عرق نعنا درست می کرد،اما هیچ کدام را ندارم.بهترین بهانه دستم می آید برای پایین رفتن...
راه می افتم و وسط پله ها تهوعم شدت می گیرد.با شدت در را می کوبم؛فقط چند ثانیه طول می کشد تا در باز شود.نه فرشته است و نه مادرش
شهاب الدین است و تنها چیزی که فرصت می کنم ببینم گرمکن ورزشی مشکی هست که به تن دارد!
و بعد چشم های گرد شده از تعجبش را می بینم و در اوج استیصال از کنارش می گذرم و خودم را به دستشویی می رسانم.
انگار تمام محتوایات دل و روده ام را بالا می آورم.معدم پیچ می خورد و دلم همزمان مالش می رود...
احساس سبکی می کنم،اما هنوز سرگیجه و ضعف دارم.سر بلند می کنم و به صورت خیس از آبم نگاه می کنم و مثل برق گرفته ها می شوم و تازه می فهمم علت تعجب شهاب چه بوده.
حتی فراموش کرده بودم که چیزی سرم کنم!
لبم را گاز می گیرم و مرددم که حالا با چه رویی بیرون بروم؟
اصلا چرا فرشته نیامد پیش من؟البته فقط صدای شیر آب در فضا پیچیده و همه جا سکوت است.پس حتما شهاب تنها بوده!حالم از چیزی که بود هم بدتر می شود.
بدشانسی روی بدشانسی...با اتفاقاتی که امروز افتاد حتی از شهاب هم می ترسم!
دوباره آبی به صورتم می زنم و قفل در را باز می کنم.چاره ای جز بیرون رفتن هم دارم؟!
اما همین که در را باز می کنم دلم منقلب می شود از صحنه ای که می بینم.
روسری یشمی رنگی روی دستگیره ی در گذاشته شده که مطمئنم موقع آمدن نبود!
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌞 السلام علیک أیّها الإمام الرئوف..
✍ گفتهاند بهشت جایِ "مَن أتیَ الله بقلبٍ سلیم" است ...
جایِ قلبهای بیعیب!
اما من بهشتی را میشناسم؛
که سالهاست محل تیمار بدحالترهاست!
ویژه ۲۳ ذیقعده، روز زیارتی #امام_رضا علیهالسلام
تو، حج فقرایی...🌱
در صلوات خاصه میخوانیم:
حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری...
یعنی بر همه زمین و زمان، غیر از خدا، ولایت دارد...✨🍃
گرچه دوریم، به یاد تو سخن میگوییم💓
زیارت مجازی حرم مطهر👇🏻
https://tv.razavi.ir/VR/2/#s=pano11246
#همه_خادم_الرضاییم
#امام_رئوف
📚
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
👆ادامه دارد
سلام و تحیّت
این شما و ادامهی کتاب صوتی #درس_حافظ
👇👇👇
hafez 81.mp3
3.75M
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
hafez 82.mp3
1.65M
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی؟
🎧📙
@ketabkhanehmodafean