Barbale-ghalam.pdf
4.17M
📚عنوان : #بر_بال_قلم
✍نویسنده:سید ابوالقاسم حسینی
📖موضوع:ادبیات فارسی
📄تعداد صفحات:۶۵۳ صفحه
#شعر
📚
@ketabkhanehmodafean
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_نسـل_سـوخـتہ
#قسمت_هـجـدهـم
✍رد شدم و سوئی شرتم رو در آوردم و بدون یه لحظه مکث دویدم دنبالش اون تنها تیکه لباس نویی بود که بعد از مدت ها واسم خریده بود ...
- مادرجان ... یه لحظه صبر کنید
ایستاد ... با احترام سوئی شرت رو گرفتم طرفش ...
- بفرمایید ... قابل شما رو نداره ...
سرش رو انداخت پایین ...
- اما این نوئه پسرم ... الان تن خودت بود مگه چیز کهنه رو هم هدیه میدن؟
گریه اش گرفت ... لبخند زدم و گرفتمش جلوتر ...
- ان شاء الله تن پسرتون نو نمونه
اون خانم از من دور شد و مادرم بهم نزدیک ...
- پدرت می کشتت مهران ...
چرخیدم سمت مادرم ...
- مامان ... همین یه دست چادرمشکی رو با خودت آوردی؟...
با تعجب بهم نگاه کرد ...
- خاله برای تولدت یه دست چادری بهت داده بود ... اگر اون یکی چادرت رو بدم به این خانم ... بلایی که قراره سر من بیاد که سرت نمیاد؟ ...
حالت نگاهش عوض شد ...
- قواره ای که خالت داد ... توی یه پلاستیک ته ساکه ... آورده بودم معصومه برام بدوزه ...
سریع از ته ساک درش آوردم ... پولی رو هم که برای خرید اصول کافی جمع کرده بودم ... گذاشتم لای پارچه و دویدم دنبالش ... ده دقیقه ای طول کشید تا پیداش کردم و برگشتم
سفره رو جمع کرده بودن ... من فقط چند لقمه خورده بودم... مادرم برام یه ساندویچ درست کرده بود ... توی راه بخورم... تا اومد بده دستم ... پدرم با عصبانیت از دستش چنگ زد... و پرت کرد روی چمن ها ...
- تو کوفت بخور ... آدمی که قدر پول رو نمی دونه بهتره از گرسنگی بمیره
و بعد شروع کرد به غر زدن سر مادرم که اگر به خاطر اصرار تو نبود ... اون سوئی شرت به این معرکه ای رو واسه این قدر نشناس نمی خریدم ... لیاقتش همون لباس های کهنه است ... محاله دیگه حتی یه تیکه واسش بخرم ...
چهره مادرم خیلی ناراحت و گرفته بود با غصه بهم نگاه می کرد ... و سعید هم ... هی می رفت و می اومد در طرفداری از بابا بهم تیکه های اساسی می انداخت ...
رفتم سمت مادرم و آروم در گوشش گفتم ...
- نگران من نباش ... می دونستم این اتفاق ها می افته ... پوستم کلفت تر از این حرف هاست ...
و سوار ماشین شدم ...
و اون سوئی شرت ... واقعا آخرین لباسی بود که پدرم پولش رو داد واقعا سر حرفش موند ...
گاهی دلم می لرزید ... اما این چیزها و این حرف ها من رو نمی ترسوند دلم گرم بود به خدایی که
- " و از جایی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد و هر که بر خدا توکل کند ،، خدا او را کافی است خدا کار خود را به اجرا می رساند و هر چیز را اندازه ای قرار داده است "
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
⏪ #ادامہ_دارد...
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🌐 #اخبار_کتاب 📖
📣 #نمایشگاه_کتاب
📢 ۲۲ اردیبهشت، همزمان با انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب #خاتون_و_قوماندان
🔻 چهاردهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت برگزار خواهد شد
🔸️ «چهاردهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» همراه با انتشار تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «خاتون و قوماندان» توسط مؤسسهی پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد.
👈 کتابِ «خاتون و قوماندان» روایت زندگی خانم امالبنین حسینی، همسر #شهید_علیرضا_توسلی فرمانده برجسته و پرافتخار لشکر #فاطمیون است که در ۳۳۶ صفحه به قلم خانم مریم قربانزاده نوشته و توسط نشر ستارهها چاپ و منتشر شده است.
🗓 این مراسم که روز جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ و همزمان با دهمین سالگرد تأسيس #لشکر_فاطمیون در مشهد مقدس برگزار میشود، بصورت زنده از رسانه KHAMENEI.IR و شبکههای سیما پخش خواهد شد.
#تقریظ_رهبری #روایت_همسر_شهید #تاریخ_شفاهی
🔰با ما کتاب بخوانید👇
@ketabkhanehmodafean
♦️در آستانه روز ملی جمعیت
دبیرخانه جایزه ملی جمعیت و موسسه فرهنگی هنری شهید روحی با مشارکت سایر دستگاه های فرهنگی برگزار می نمایند:
♦️ مسابقه ملی کتابخوانی
سهم من از جوانی ایران
♦️همراه با جوایز نفیس و ارزنده
۱-بخش بزرگسالان:
شرکت در آزمون آنلاین
۲-بخش ویژه کودکان و نوجوانان:
ارسال نقاشی با موضوع سهممن از جوانی ایران
♦️معرفی کتاب هفت خان خیالی
؛ پژوهشی درباب ارتباط معیشت و تربیت فرزندصالح
✔️و پاسخی به دلواپسی های فرزندآوری و فرزندپروری
برخی عناوین کتاب:
✅رزق و برکت؛ دو اعتقاد فراموش شده
✅ترس از فقر و فرار از فرزندآوری
✅تأثیر رفاه و سختی در تربیت
✅عوامل موثر بر هدایت و تربیت
✅ چالش مادری، خانه داری و اشتغال
✅مدیریت هزینه های فرزندآوری و فرزندپروری
♦️دریافت رایگان pdf کتاب هفت خان خیالی و شرکت در مسابقه:
https://b2n.ir/h32444
✍ شنیدهام غصهها دهانتان را تلخ کردهاند!
نه ... خودم دیدهام!
نه ... خودم با شما این تلخی را چشیدهام!
⚡️غصههایی که از ما به شما میرسد، کامتان را چنان تلخ کرده، که بیش از ده قرن است؛ خدا، آرزوی چشیدن شیرینی اجابتِ "اللهم عجل لولیک الفرج" ها را به دلمان گذاشته است!
😔
ما میخواهیم کامتان را شیرین کنیم!
با بیعت مجدد..
اَللهمّ اِنّی اُجدِّد ...
و بیعت باید شیرین باشد،
باید #صادقانه باشد،
آنوقت طعمِ قندش، کامِ عالم را شیرین میکند💫
#یا_مهدی_ادرکنا
📚
@ketabkhanehmodafean