#اندر_احوالات_خبرنگار
خبرنگار: سلام آقای زم! چرا لاغر شدی یه کم؟! 🎤😊
زم: اطلاعات سپاه منو گرفت سریع و محکم! اینجا در بازداشت روز و شب می خورم غصه و غم! 😒
خبرنگار: اون روزی که خربزه می خوردی می دونستی باید بشینی پای لرزش هم؟! 🎤😊
زم: یه کم! ولی کم کم هر که رسید گفت زم! تو به زودی شاه ایران میشی قدم به قدم! 😒
خبرنگار: خب خودت چی فکر می کردی زمکم! 🎤😏
زم: فکر می کردم حداقلش بشم رئیس جام جم! 😒
خبرنگار: خب الان به دوستات که اونور آب هستن چی بگم؟! 🎤😊
زم: بگو زم گفت من فهمیدم چقدر خرم! حالا هم اگه نجاتم ندید آبروی همتون می برم! 😒
خبرنگار:اونا که آبرو ندارن. پس از دوستان داخلی ات بگو پسرم! 🎤😏
زم: مگه شما چند سالته که باشی جای پدرم؟! 😳
خبرنگار: هیچی! قافیه کم آوردم یه حرفی زدم! 🎤😏
زم: از دوستان داخلی پرسیدی. به وقتش خیلی ها را رسوا کنم! 😒
خبرنگار: زم! منتظرم! 🎤😊
#امدنیوز
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
دلت كه براى كسى تنگ ميشه
چهارتا عكس ازش مىبينى
بهش زنگ مىزنى، صداشو مىشنوى
اگر امكانش باشه ميرى مىبينيش…
دلت كه براى كسى تنگ ميشه،
واسه رفع دلتنگى كلى راه هست…
دلم براى شما تنگ شده
اما
نه عكسى
نه شماره تماسى
نه لياقتى كه صداتو بشنوم
نه چشمى كه چهره زيباتو ببينم…
دلم براى شما تنگ شده
و مثل هميشه
كتاب دعام رو باز مى كنم:
سلامٌ على آل يس …
📚🌻
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
#خاطرات_کتابخوانی
خاطره ترک اعتیاد
آنقدر با دختر دایی ام سر وکله زدم و با استدلالهای من درآوردی اش کشتی گرفتم
که گفت: هرچه تو بگی، اصلا یک هفته نمی خونم🤷♀، با خنده ادامه داد ببینم تو دیگه چه از جونم میخواهی!💁
ماچی به لپ های تپلویش فرود آوردم😘 و گفتم پس بیا این ۳ تا کتاب📚 را بگیر به جای این رمان اینترنتی رو بخون.
باغر و ناله مخصوص دهه هشتادی ها قبول کرد!🙎
هنوز ۳ روز نشده ۲ تا کتاب ها را پس آورد و گفت تموم شد😊 دختر عمه توروخدا کتاب داری بدی؟🤗
خندیدم و کتاب “آقای سلیمان میشود من بخوابم” از بین کتابهام پیدا کردم و گذاشتم کف دستش!✋
نگاهش که به کتابخانه ام افتاد کوله پشتی اش را باز کرد و ده تا از کتاب هایم را داخل کیفش انداخت!🎒
چشمانم به اندازه ی نعلبکی باز شده بود که ماچی را در هوا فرستاد😘 و الفرار…
تا خواستم چیزی بگم، همان طور که می دوید گفت تو ترکم دخترعمه! میفهمی؟
تو ترکم!
دارم رمان اینترنی ترک میکنم!
کتاب ندی معتاد میمونم ها!!!!
فقط این کتابها داروهاش هستن…
من😳
دختر داییم😁
کتاب ها😍😍😍
رمان اینترنتی😬😬😬
📚
@ketabkhanehmodafean
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫دانلود کتاب
#آقای_شهردار
بر اساس زندگی شهید مهدی باکری
فرمانده لشگر همیشه پیروز عاشورا
نویسنده: داوود امیریان
#PDF
🔸
@ketabkhanehmodafean
🎓 #ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت
⏪ قسمت: سی و یکم
🔹سه: همراه ادعیه و زیارات
✍...با بررسی " ادعیه و زیارات" مربوط به سیدالشهداء(ع) و امام عصر(عج) به ارتباط وثیق و تنگاتنگ میان این دو نور پاک پی می بریم؛
💮 هر دو امام(ع) در ماه شعبان به دنیا آمده اند و در روز تولد حسین(ع) باید به یاد مهدی(عج)، بود و در روز تولد مهدی(عج)، باید حسین(ع) را یاد کرد. در دعای هر یک، باید جملاتی را زیر لب زمزمه نمود که یاد دیگری را در دل زنده می کند. در این قسمت، نمونه هایی چند از این حقیقت اشاره می شود.
🔹ادامه دارد..
✍...پی نوشتها:
📚 کتاب از حسین تا مهدی اثر: #محمد_رضا_فوادیان
#از_حسین_تا_مهدی
#کلاس_درس_مهدویت
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
کتابخانهمدافعانحریمولایت
↔️ دو دل بین رفتن و نرفتن بودم..۶ماه زحمت کشیده بودم و تمرینات سختی را گذرانده بودم...مسابقات برایم
🌹حمید ششمین فرزند خانواده بود که ازدواج می کرد..
برای همین در خانواده ی آنها این چیزها تازگی نداشت و برایشان عادی شده بود..
ولی خانواده ی ما اینطور نبود..من اولین فرزند خانواده بودم که ازدواج می کردم.
💇 صبح روز عروسی که می خواستم به آرایشگاه بروم پدر و مادرم خیلی گریه کردند ، خودم هم از چند روز قبل اضطراب عجیبی گرفته بودم ..
خواب به چشمم نمی آمد..وقتی دیدم این همه مضطرب و ناآرامم چاره ی کار را در توسل و توکل دیدم..
📁 یک کاغذ برداشتم و نوشتم " خدایا من از ورود به زندگی مشترک میترسم..کمکم کن که بهترین زندگی رو داشته باشم"
دستنوشته را بین صفحات قرآنم گذاشتم
👆این کار خیلی به آرامشم کمک کرد.
🕕 حمید ساعت ۶غروب به دنبالم آمد..گل رز و مریم دوست دارم
💐
یک دسته گل با ۱۰شاخه رز و ۶شاخه مریم برایم خریده بود..
کت و شلواری که خریده بودیم را پوشیده بود .. از همیشه خوش تیپ تر و توی دل بروتر شده بود..
🚗 ماشین عروسمان پراید بود..خیلی هم ساده تزئین شده بود..آتلیه را به اصرار من آمد..
خانمی که میخواست از ما عکس بگیرد حجاب چندان جالبی نداشت..
آنقدر حمید سنگین رفتار کرد که این خانم متوجه شد و کامل پوشش خودش را عوض کرد....
✍ادامه دارد...
🌷۱۱۵
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
💬 #اخبار_کتاب درمورد کتاب جدید #مارگارت_آتوود .
🔻شرکت #آمازون اشتباهی چندین نسخه از رمان جدید مارگارت آتوود، با عنوان #وصیتها را برای تعدادی از خریدارانی که این کتاب را پیش خرید کرده بودند، یک هفته زودتر از موعد مقرر، یعنی ۱۰ سپتامبر ارسال کرد.
آمازون درباره این اشتباه اظهار نظری نکرده است اما سایر پخش کنندگان کتاب از این اقدام آمازون خشمگین شدهاند.
دقیقا مشخص نیست که آمازون چند نسخه به اشتباه ارسال کرده، اما نشریه گاردین میگوید که این اشتباه در حدود ۸۰۰ نسخه بوده است.
🔺ثبت یک رکورد برای ترجمهی سریع؛ 🏅 رمان جدید مارگارت اتوود، روز ۱۰ سپتامبر منتشر شده و ترجمهاش در کتابخانه ملی ثبت شده است.
💬 داستان کتاب وصیتها
(The Testaments)، ۱۵ سال پس از آخرین صحنهی کتاب #سرگذشت_ندیمه
از همین نویسنده، آغاز میشود.
خانم آتوود با رمان "وصیتها" در میان نامزدهای نهایی جایزه ادبی بوکر امسال قرار گرفته است.
📽️ سریال «سرگذشت ندیمه» با اقتباسی از این اثر ساخته شده است.
📚
@ketabkhanehmodafean
سلام 🌷
برنامه یارِ مهربانِ رادیو معارف 📻 از شنبه چهارم آبان ( امروز )، با محوریت کتاب نخل و نارنج شروع میشه 🏎️
#مسابقه کتابخوانی 📖 و جوایز متعدد هم داره... 🏆🥇🥈🥉🎁
⏯️ زمان پخش برنامه هم ⏳ هر روز ساعت ١٩:٣٠
#رادیو_معارف #یار_مهربان #مسابقه #کتابخوانی #نخل_و_نارنج #وحید_یامین_پور #جایزه #با_هم_بخوانیم
📗📘📙
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
🌹حمید ششمین فرزند خانواده بود که ازدواج می کرد.. برای همین در خانواده ی آنها این چیزها تازگی نداشت و
💞 عروسی خیلی خوبی داشتیم ، همیشه به خود حمید هم می گفتم که از عروسی راضی بودم..هم گناه نبود..هم ساده بود...هم دلخوری پیش نیامد
چون در خیلی از عروسی ها بخصوص وصلت های فامیلی بخاطر مسائل پیش پاافتاده ناراحتی بوجود می آید ، ولی عروسی ما خیلی خوب بود.
🍀 حمید خیلی همراه بود و اصلا به من سخت نگرفت..تمام سعیش این بود که من از مراسم راضی باشم..همیشه نظرم را می پرسید..
🌹میگفت:" اگر این را دوست نداری یا بابت میلت نیست بگو عوض کنیم".
تنها اصرارش بر این بود که در عروسی گناه نباشد..برای غذا ، کوبیده همراه با سالاد سفارش داده بودیم..حساس بود که غذا به اندازه باشد و اسراف نداشته باشیم.
🏩 بعداز اینکه از تالار درآمدیم در خیابان ها دور زدیم و سمت خانه راه افتادیم..
رفقای حمید آنشب خیلی شلوغ کردند..جلوی ماشین عروس را می گرفتند ..با دستمال ماشین را پاک می کردند و انعام میخواستند...
میگفتند: داماد به این خوش تیپی باید به ما انعام بده!"
☘ حمید که به شیطنت رفقایش عادت داشت ، گاهی انعام می داد و گاهی هم بدون دادن انعام گاز ماشین را می گرفت می گفت صلوات بفرستید و بعدهم می رفت..
🌹به من می گفت:" اینها توی تالار هم بدجوری آتیش سوزوندن..یکسره به سروصورتم دست می کشیدن و موهای منو به هم میزدن"...
✍ادامه دارد...
🌷۱۱۶
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
1.pdf
1.06M
#بخوانیم
نام کتاب : #محمد(صلی الله علیه و آله) #پیامبری برای همیشه
نام نویسنده : استاد حسن رحیم پور ازغدی
مجموعه گفتارهای طرحی برای فردا
📚
@ketabkhanehmodafean
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دانلود_کتاب #آینه_بردباری
✅سروده هایی از شاعران گذشته و معاصر در وصف #امام_حسن_مجتبی(علیه السلام)
#شعر #شعر_آیینی
#PDF
📚
@ketabkhanehmodafean
یه روزم از
صحن حضرتقاسم
زنگ میزنیم به رفقامون..
که آهای رفـیق..،
رو به روی
گنبد امامحسن علیه السلام
به یادتم ...
#ان شاءالله
#حسنِستانشوداینعربستان✌️
🏴
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
کتابخانهمدافعانحریمولایت
💞 عروسی خیلی خوبی داشتیم ، همیشه به خود حمید هم می گفتم که از عروسی راضی بودم..هم گناه نبود..هم ساده
به خانه که رسیدیم بعداز خداحافظی و تشکر از اقوام و خانواده ، اول قرآن خواندیم..حمید سجاده انداخت و بعداز نماز از حضرت معصومه تشکر کرد..
☘ خیلی جدی به این عنایت اعتقاد داشت..همیشه بعداز هرنماز از کریمه ی اهل بیت تشکر می کرد که بانی این وصلت شده است..
دستهایش را بلند می کرد و همان جمله ای را می گفت که بعداز سال تحویل رو به ضریح گفته بود:"یا حضرت معصومه ممنونم که منو به عشقم رسوندی"
☘ گاهی ساده توکل کردن قشنگ است...
❤️
پنجشنبه عیدغدیر عروسی کردیم ، دوشنبه برای ماه عسل باقطار عازم مشهد شدیم...
⛈باران شدیدی می آمد..اولین باری بود که باهممشهد می رفتیم..
🚆 از پله های قطار که بالا می رفتیم ، هردو از نم باران خیس شده بودیم..با راهنمایی مدیرکاروان به سمت کوپه ی خودمان راه افتادیم.
مدیرکاروان که جلوتر از ما بود به حمید گفت:" آقای سیاهکالی یه زحمت براتون داشتم..به جز شما بقیه ی کسایی که تو کاروان همراهمون اومدن ، سن و سال دار و مسن هستن..اگه میشه تو سفر کمک حالشون باشید".
همینطور هم شد ..حمید در طول سفر دست راست همه شد..هرجا که نیاز بود به آنها کمک می کرد...
✍ادامه دارد...
🌷۱۱۷
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🎓 #ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت
⏪ قسمت سی و دوم
⚪️عدالت مهدوی در کلام امام حسین (ع)
✍...مهمترین و بارزترین جلوه حکومت امام زمان (عج) عدالت می باشد.(۱) امام حسین (ع) در تعبیر بسیار زیبایی گستردگی این عدالت را این گونه بیان میفرماید: «... به هنگامی که قائم عدالت قیام فرمایند، وسعت عدلش نیکوکار و بدکار را فرا میگیرد». (۲)
🔰امام مهدی (ع) با همهٔ افراد به عدالت برخورد می کند و عدالت به همهٔ سرزمینها و همه مکانها ارزانی می شود. و موجودات در سایه سار این عدالت فراگیر در راحتی و امنیت زندگانی می کنند.
🔹ادامه دارد..
✍...پی نوشتها:
📚 کتاب از حسین تا مهدی اثر: #محمد_رضا_فوادیان
#از_حسین_تا_مهدی
#کلاس_درس_مهدویت
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
ایام آخر صفر برای مشهدی ها حس و حال خاصی داره...شهادت امام رضا(علیه السلام) و حس شیرین پذیرایی از زوار ...
اونجاست که هر کس به اندازه خودش دوست داره برای زائران پیاده کاری انجام بده...
وقتی خادم میشی واسه زوار این روزا تازه حس میکنی حرف دل یعنی چی...
سادگی و بی آلایشی یعنی چی...
شهری و روستایی یعنی چی...
یادمون باشه این روزها حتما خادم باشیم هر کس در حد توانش...
#بچه_محله_امام_رضا_علیه_السلام
#خادم
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#یا_امام_رئوف
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت