کتابخانهمدافعانحریمولایت
📦 روز جهازبرون هم ذوق داشتم هم استرس...همه ی خانواده و بستگان درجه یک تکاپو برای بردن وسایل خانه بود
🍀برای چیدمان وسایل تصمیم گرفتیم بعضی از وسایل آشپزخانه را حتی از داخل کارتون بیرون نیاوریم..
چون کل کابینت های آشپزخانه ۴تا هم نمی شد.
یک طرف پذیرایی۲۰متری خانه ، فرش ۶متری پهن کردیم..بوفه و مبل ها را همبعداز چندبار جابجاکردن دور اتاق چیدیم..
البته یک ستون هم وسط پذیرایی به این کوچکی داشتیم❕ باید طوری وسایل را می چیدیم که ستون وسط خانه کمتریم مزاحمت را داشته باشد..
👦نوه صاحب خانه هروقت این ستون را می دید می گفت:" وقتی که ما پایین زندگی می کردیم ، از همین ستون می گرفتیم می آمدیم بالا تا دستمون به سقف می خورد برمی گشتیم!".
دوره ی عقیدتی حمید یک طرف ، جمع کردن امضا برای شهید گمنام از طرف دیگر در کنار تمیزکردن خانه و چیدن وسایل جهاز حسابی مشغولم کرده بود..
بین همه این گرفتاری مشغول جابجاکردن وسایل بودم که از طرف دانشگاه با من تماس گرفتند و خبر دادند که مسابقات کشوری کاراته دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی دقیقا یک روز قبل عروسی افتاده و قرار است در شهر ساری برگزار شود.
من ورزش کاراته را تا کمربند زرد پیش پدرم آموزش دیده بودم..بعد هم که رفتم باشگاه و کمربند مشکی گرفتم..
🗓تاریخ دقیق مسابقات قبلا اعلام نشده بود..به من گفته بودند احتمال زیاد مسابقات آذرماه باشد..
خیالم راحت بود که تا آن موقع ما عروسی را گرفته و حتی مسافرت و ماه عسل را هم رفته ایم..اما حالا خبر دادند مسابقه دقیقا روز اول آبان برگزار می شود...
✍ادامه دارد...
🌷۱۱۳
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🎓 #ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت
⏪ قسمت: سی ام
🔹حضرت مهدی(عج) ویرانگر مساجد چهارگانه
✍...امام عصر(عج) از بین برنده و محو کننده تمام آثار شرک و نفاق است؛ از این رو عاشقان، هر صبح آدینه، زمزمه " این هادم ابنیه الشرک و النفاق" را سر می دهند و منتظرند تا حضرت ظهور کند و کاخ ظلم و ستم، استبداد و بناهای نفاق را نابود سازد. به همین جهت او مساجدی را که به شکرانه کشتن امام حسین(ع) بنا شده است، ویران خواهد کرد.
🔻امام محمد باقر(ع) درباره این مساجد می فرماید:
《در کوفه به دلیل شادی از کشتن حسین(ع)، چهار مسجد ساخته شد: مسجد اشعث، جریر، سمّاک و شبَث بن ربعی》.
👤ابوبصیر می گوید: امام محمد باقر(ع) فرمود:
《هنگامی که قائم ما قیام کند، چهار مسجد را در کوفه ویران می سازد ...》.
این مساجد اگر چه هم اکنون موجود نیست؛ ولی ممکن است بعدها گروهی از روی دشمنی با اهل بیت(ع)، آنها را دوباره بسازند.
🔹ادامه دارد..
✍...پی نوشتها:
📚 کتاب از حسین تا مهدی اثر: #محمد_رضا_فوادیان
#از_حسین_تا_مهدی
#کلاس_درس_مهدویت
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کمیک_موشن_خاطرات_سفیر
#نیلوفر_شادمهری
#قسمت_اول
این داستان : معیار مهم من از نظر استاد😏
انتشار #قسمت_اول از مجموعه داستانی خاطرات سفیر(خاطرات دفاع از حجاب و اسلام در فرانسه)
کتابی که رهبر معظم انقلاب توصیه کردند که «خانمها بخوانند»
برای دیدن سایر قسمتها با ما همراه باشید😍👇
📚
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#خاطرات_مادرانه تجربیات مادران کانال بعد از خواندن کتابهای تربیتی 👇 @ketabkhanehmodafean
#خاطرات_مادرانه
#باز_خورد_بخش_کتابخوانی_جمعی_کانال
#ارسالی_مخاطبین
سلام
روزتون بخیر
من سه جلد از صوتهای من دیگر ما رو که در کتابخانه مدافعان گذاشتید گوش کردم.. خیییلی کتاب کاربردی و خوبیه
سعی کردم یکسری نکاتش رو توی رفتار با پسرم به کار ببندم و خوشحالم که نتیجه گرفتم
واسه همینم خواستم ازتون تشکر کنم و از تجربه هام بعد گوش کردنشون بگم شاید به درد سایر دوستان هم بخوره
از وقتی اونها رو گوش کردم انگار که دلیل خیلی از رفتارهای پسرم رو میدونم
پسر من خیلی وروجکه😫
اکثرا کارهاش منو عصبی میکنه گاهی داد میزنم گاهی تنبیهش میکنم چند بارم کنترلم رو از دست دادم و کتکش زدم😔
اما صحبتهای آقای عباسی ولدی تو این کتابها آرامش دهنده ست و بر عکس خیلی کتابها که فقط میگن این کارو نکن اون کارو نکن اول علت رفتار بچه م رو فهمیدم و بعدم بهم راه حل داد
حالا سعی میکنم بهش سخت نگیرم
از حساسیتام کم کردم
طبق راهنمایی کتاب یک سفره بزرگ زیرش میندازم میزارم گل بازی کنه خاک بازی و آب بازی کنه
یا یکبار یادم نمیره تو بازی جنگی با پسرم سعی کردم مثل یک بچه باشم و بازی رو از دید اون ببینم
اینقدر بازی به خودم خوش گذشت و مثل پسرم دچار هیجان شده بودم و جالب بود برام کارهایی به فکرم میرسید انجام بدم که دقیقا اونها رو پسرم انجام میداد
و باعث میشد دعواش کنم و دیدم چه لذتی داره انجامش و حالش رو درک میکردم.
باید بچه شد تا حالشونو بفهمیم .باید از دید اونها ببینیم
پسر من خیلی خودسر و لجباز شده بود و حرفم رو گوش نمیکرد حالا فهمیدم کدوم رفتارهای من باعثش شده گاهی که حوصله م میکشه و نکاتی که تو کتاب گفته عمل میکنم کاملا متوجه تغییر رفتار پسرم میشم
مثلا گفتن بچه باید آزادی داشته باشه جز دو مورد که اون کار خطرناک باشه و براش ضرر داشته باشه یا برای بچه قبیح باشه که باید با روش درست محدودش کرد
حالا هروقت میخوام محدودش کنم با خودم میگم آیا براش خطر داره یا برای یک بچه انجامش زشته
اگه بود اونم با زبان غیر مستقیم محدودش میکنم جالبه که متوجه شدم اکثر محدودیتهام هیچکدوم از این دو مورد رو شامل نمیشده و بیخود بوده طفلی بچه م😢
الانم گاهی فراموش میکنم طبق صحبتهای ایشون عمل کنم و صبرم تموم میشه اما دارم تمرین میکنم😊
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#استاد_عباسی_ولدی #کتاب_من_دیگر_ما 📚جلد سوم ⬆قسمت25 😔چرا فرزندانمان را آزاد نمیگذاریم؟ 13.اسراف و
☝️فایل های صوتی این کتاب کاربردی در کتابخانه مدافعان موجود می باشد😊
#کتاب_من_دیگر_ما
#استاد_عباسی_ولدی
کتابخانهمدافعانحریمولایت
🍀برای چیدمان وسایل تصمیم گرفتیم بعضی از وسایل آشپزخانه را حتی از داخل کارتون بیرون نیاوریم.. چون کل
↔️ دو دل بین رفتن و نرفتن بودم..۶ماه زحمت کشیده بودم و تمرینات سختی را گذرانده بودم...مسابقات برایم اهمیت داشت..
🎖
به مربی گفتم: من برای مسابقه همراهتون میام..فقط منو زودتر برسونید قزوین که به کارهای عروسیم برسم!
مربی که از تاریخ دقیق عروسی خبر داشت خندید و گفت:" هیچ معلومه چی داری میگی دختر؟
اونجا که وسط مسابقه حلوا خیرات نمی کنند..اومدیم و صورتت ضربه خورد..کبود شد..
اون وقت میگی داماد روز اول نرسیده عروس رو زده!".
کلی خندیدن و گفتم: حمیدآقا خودش مربی کاراته س. ولی دست بزن نداره..
حتی توی مسابقات سعی می کنه ضرباتش طوری باشه که به حریفش آسیبی نزنه.
در نهایت مربی حرفش را به کرسی نشاند و نگذاشت که برای مسابقات به ساری بروم!
💐✨💐✨💐
دوم آبانعیدغدیر سال ۹۲ روز برگزاری جشن عروسی ما بود..
با حمید نیت کردیم برای اینکه در مراسم عروسی مان هیچ گناهی نباشد سه روز روزه بگیریم.
🏷 شبی که کارت دعوت عروسی را می نوشتیم حمید یک لیست بلندبالا از رفقایش را دست گرفته بود و دوست داشت همه را دعوت کند..
رفیق زیاد داشت..چه رفقای همکار..چه هم هیئتی..چه باشگاه..همسایه ها..فامیل..خلاصه باخیلی ها رفت و آمد داشت..
باهمه قاتی می شد ولی رفیق باز نبود.
اینطوری نبود که این رفاقت ها بخواهد از باهم بودنمان کم کند..
📄 وقتی لیست رفقایش را دیدم به شوخی گفتم: تو آنقدر رفیق داری می ترسم شب عروسی مشغول اینها بشی منو فراموش کنی!!...
✍ادامه دارد...
🌷۱۱۴
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
#اندر_احوالات_خبرنگار
خبرنگار: سلام آقای زم! چرا لاغر شدی یه کم؟! 🎤😊
زم: اطلاعات سپاه منو گرفت سریع و محکم! اینجا در بازداشت روز و شب می خورم غصه و غم! 😒
خبرنگار: اون روزی که خربزه می خوردی می دونستی باید بشینی پای لرزش هم؟! 🎤😊
زم: یه کم! ولی کم کم هر که رسید گفت زم! تو به زودی شاه ایران میشی قدم به قدم! 😒
خبرنگار: خب خودت چی فکر می کردی زمکم! 🎤😏
زم: فکر می کردم حداقلش بشم رئیس جام جم! 😒
خبرنگار: خب الان به دوستات که اونور آب هستن چی بگم؟! 🎤😊
زم: بگو زم گفت من فهمیدم چقدر خرم! حالا هم اگه نجاتم ندید آبروی همتون می برم! 😒
خبرنگار:اونا که آبرو ندارن. پس از دوستان داخلی ات بگو پسرم! 🎤😏
زم: مگه شما چند سالته که باشی جای پدرم؟! 😳
خبرنگار: هیچی! قافیه کم آوردم یه حرفی زدم! 🎤😏
زم: از دوستان داخلی پرسیدی. به وقتش خیلی ها را رسوا کنم! 😒
خبرنگار: زم! منتظرم! 🎤😊
#امدنیوز
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
دلت كه براى كسى تنگ ميشه
چهارتا عكس ازش مىبينى
بهش زنگ مىزنى، صداشو مىشنوى
اگر امكانش باشه ميرى مىبينيش…
دلت كه براى كسى تنگ ميشه،
واسه رفع دلتنگى كلى راه هست…
دلم براى شما تنگ شده
اما
نه عكسى
نه شماره تماسى
نه لياقتى كه صداتو بشنوم
نه چشمى كه چهره زيباتو ببينم…
دلم براى شما تنگ شده
و مثل هميشه
كتاب دعام رو باز مى كنم:
سلامٌ على آل يس …
📚🌻
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
#خاطرات_کتابخوانی
خاطره ترک اعتیاد
آنقدر با دختر دایی ام سر وکله زدم و با استدلالهای من درآوردی اش کشتی گرفتم
که گفت: هرچه تو بگی، اصلا یک هفته نمی خونم🤷♀، با خنده ادامه داد ببینم تو دیگه چه از جونم میخواهی!💁
ماچی به لپ های تپلویش فرود آوردم😘 و گفتم پس بیا این ۳ تا کتاب📚 را بگیر به جای این رمان اینترنتی رو بخون.
باغر و ناله مخصوص دهه هشتادی ها قبول کرد!🙎
هنوز ۳ روز نشده ۲ تا کتاب ها را پس آورد و گفت تموم شد😊 دختر عمه توروخدا کتاب داری بدی؟🤗
خندیدم و کتاب “آقای سلیمان میشود من بخوابم” از بین کتابهام پیدا کردم و گذاشتم کف دستش!✋
نگاهش که به کتابخانه ام افتاد کوله پشتی اش را باز کرد و ده تا از کتاب هایم را داخل کیفش انداخت!🎒
چشمانم به اندازه ی نعلبکی باز شده بود که ماچی را در هوا فرستاد😘 و الفرار…
تا خواستم چیزی بگم، همان طور که می دوید گفت تو ترکم دخترعمه! میفهمی؟
تو ترکم!
دارم رمان اینترنی ترک میکنم!
کتاب ندی معتاد میمونم ها!!!!
فقط این کتابها داروهاش هستن…
من😳
دختر داییم😁
کتاب ها😍😍😍
رمان اینترنتی😬😬😬
📚
@ketabkhanehmodafean
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫دانلود کتاب
#آقای_شهردار
بر اساس زندگی شهید مهدی باکری
فرمانده لشگر همیشه پیروز عاشورا
نویسنده: داوود امیریان
#PDF
🔸
@ketabkhanehmodafean
🎓 #ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت
⏪ قسمت: سی و یکم
🔹سه: همراه ادعیه و زیارات
✍...با بررسی " ادعیه و زیارات" مربوط به سیدالشهداء(ع) و امام عصر(عج) به ارتباط وثیق و تنگاتنگ میان این دو نور پاک پی می بریم؛
💮 هر دو امام(ع) در ماه شعبان به دنیا آمده اند و در روز تولد حسین(ع) باید به یاد مهدی(عج)، بود و در روز تولد مهدی(عج)، باید حسین(ع) را یاد کرد. در دعای هر یک، باید جملاتی را زیر لب زمزمه نمود که یاد دیگری را در دل زنده می کند. در این قسمت، نمونه هایی چند از این حقیقت اشاره می شود.
🔹ادامه دارد..
✍...پی نوشتها:
📚 کتاب از حسین تا مهدی اثر: #محمد_رضا_فوادیان
#از_حسین_تا_مهدی
#کلاس_درس_مهدویت
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
کتابخانهمدافعانحریمولایت
↔️ دو دل بین رفتن و نرفتن بودم..۶ماه زحمت کشیده بودم و تمرینات سختی را گذرانده بودم...مسابقات برایم
🌹حمید ششمین فرزند خانواده بود که ازدواج می کرد..
برای همین در خانواده ی آنها این چیزها تازگی نداشت و برایشان عادی شده بود..
ولی خانواده ی ما اینطور نبود..من اولین فرزند خانواده بودم که ازدواج می کردم.
💇 صبح روز عروسی که می خواستم به آرایشگاه بروم پدر و مادرم خیلی گریه کردند ، خودم هم از چند روز قبل اضطراب عجیبی گرفته بودم ..
خواب به چشمم نمی آمد..وقتی دیدم این همه مضطرب و ناآرامم چاره ی کار را در توسل و توکل دیدم..
📁 یک کاغذ برداشتم و نوشتم " خدایا من از ورود به زندگی مشترک میترسم..کمکم کن که بهترین زندگی رو داشته باشم"
دستنوشته را بین صفحات قرآنم گذاشتم
👆این کار خیلی به آرامشم کمک کرد.
🕕 حمید ساعت ۶غروب به دنبالم آمد..گل رز و مریم دوست دارم
💐
یک دسته گل با ۱۰شاخه رز و ۶شاخه مریم برایم خریده بود..
کت و شلواری که خریده بودیم را پوشیده بود .. از همیشه خوش تیپ تر و توی دل بروتر شده بود..
🚗 ماشین عروسمان پراید بود..خیلی هم ساده تزئین شده بود..آتلیه را به اصرار من آمد..
خانمی که میخواست از ما عکس بگیرد حجاب چندان جالبی نداشت..
آنقدر حمید سنگین رفتار کرد که این خانم متوجه شد و کامل پوشش خودش را عوض کرد....
✍ادامه دارد...
🌷۱۱۵
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
💬 #اخبار_کتاب درمورد کتاب جدید #مارگارت_آتوود .
🔻شرکت #آمازون اشتباهی چندین نسخه از رمان جدید مارگارت آتوود، با عنوان #وصیتها را برای تعدادی از خریدارانی که این کتاب را پیش خرید کرده بودند، یک هفته زودتر از موعد مقرر، یعنی ۱۰ سپتامبر ارسال کرد.
آمازون درباره این اشتباه اظهار نظری نکرده است اما سایر پخش کنندگان کتاب از این اقدام آمازون خشمگین شدهاند.
دقیقا مشخص نیست که آمازون چند نسخه به اشتباه ارسال کرده، اما نشریه گاردین میگوید که این اشتباه در حدود ۸۰۰ نسخه بوده است.
🔺ثبت یک رکورد برای ترجمهی سریع؛ 🏅 رمان جدید مارگارت اتوود، روز ۱۰ سپتامبر منتشر شده و ترجمهاش در کتابخانه ملی ثبت شده است.
💬 داستان کتاب وصیتها
(The Testaments)، ۱۵ سال پس از آخرین صحنهی کتاب #سرگذشت_ندیمه
از همین نویسنده، آغاز میشود.
خانم آتوود با رمان "وصیتها" در میان نامزدهای نهایی جایزه ادبی بوکر امسال قرار گرفته است.
📽️ سریال «سرگذشت ندیمه» با اقتباسی از این اثر ساخته شده است.
📚
@ketabkhanehmodafean