احیای تفکر اسلامی (1).pdf
979.5K
📚پیشنهاد دانلود و #مطالعه_کتاب
#احیای_تفکر_اسلامی
✍مؤلف: استاد #شهید_مطهری
📘 آیا جامعه ما یک جامعه زنده و پویا است؟
آیا تعالیم اسلام به شکل درستی در میان ما رایج است؟
رکن اساسی سعادت بشر در چیست؛ ایمان یا عمل؟
نشانه حیات و مرگ یک تفکر چیست؟
پاسخ این سؤالات را میتوانید در این کتاب بخوانید
📕
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
رفتارهای اینطوری را که میدیدم فقط سکوت می کردم.. چنددقیقه ای طول می کشید تا حرف حمید را کامل بفههمم.
آشپزی های حمید منحصر به فرد بود ، از دوره ی نوجوانی آشپزی را یاد گرفته بود..
🍤
عمه وقتی حمید با پدر و برادرهایش می رفت سنبل آباد خیالش راحت بود که حمید هست و می تواند برای بقیه غذا درست کند..
نوع غذاهایی که با دستورات جدید و من درآوردی می پخت ، خودش یک کتاب "آشپزی به سبک حمید" می شد❕
ابتکاراتی داشت که به عقل جن هم نمی رسید..
🕔 ساعت از۵غروب گذشته بود..خیلی خسته بودم..دقایق آخر کلاسم بود که گوشی را روشن کردم و به حمید پیام دادم: سلام تاج سرم، از باشگاه اومدی خونه؟ اگر زودتر رسیدی بی زحمت برنج رو بار بذار تا من برسم.
🍚
وقتی به خانه رسیدم بوی برنج کل ساختمان را برداشته بود..
چون خسته بودم ساعت۷نشده بود که سفره ی شام را انداختیم.
برخلاف سری های قبل که حمید آشپزی کرده بود، این بار چیز غیرعادی ندیدم...برنج را طبق سفارشی که داده بودم آماده کرده بود ولی رنگ آن مشکوک بود و به زردی می زد..
هیچ مزه ی خاصی نداشت ..
فکر کردم اشتباهی به جای نمک ، زردچوبه زده ولی مزه ی زردچوبه هم نمی داد..
غذایمان را تا آخر خوردیم ..موقع جمع کردن سفره پرسیدم: حمید این برنج چرا اینقدر زرد بود؟
🌹گفت:" نمیدونم، خودمم تعجب کردم ، من برنج رو پاک کردم ، نمک و روغن زدم گذاشتم روی اجاق ".
تا این را گفت، دوباره رفتم سراغ قابلمه..برنج را خوب نگاه کردم. پرسیدم: یعنی تو قبل از پخت برنج را نشستی؟؟
🌹حمید که داشت وسایل سفره را جمع می کرد گفت:" مگه دیشب خودت نگفتی برنج رو خیس نکنیم؟"...
✍ادامه دارد...
🌷۱۴۷
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🌹راهکارهایی برای تربیت #کودک_راستگو (۲)
🍀خودمان الگوی درستی باشیم و به هیچ بهایی به فرزندانمان دروغ نگوییم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
«أحبّوا الحبیان وارحموهم فاذا وعدتموهم ففوا لهم فانّهم لایرون الا أنّکم ترزقونهم»؛
«کودکان را دوست بدارید و بر آنها ترحم کنید.
هرگاه به آنها وعده ای دادید، به وعده خود وفا کنید،
زیرا کودکان، شما را تنها روزی دهنده خود می دانند»
#خانواده
📗تربیت فرزند از نظر اسلام ، حسین مظاهری
📕
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیههای امام خامنه ای در مورد اهمیت #کتابخوانی
🔹سلامت فکری را با کتابخوانی تأمین کنید.
🔺نسل نوجوان ما، سلامت جسمی، معنوی و روحی و سلامت فکری و عقلانی داشته باشد؛ آنوقت، آینده کشور را تأمین میکند.
#کتاب_و_کتابخوانی
┄═•❁ @ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
آشپزی های حمید منحصر به فرد بود ، از دوره ی نوجوانی آشپزی را یاد گرفته بود.. 🍤 عمه وقتی حمید با پدر
یادم آمد شب قبل که مهمان داشتیم، حمید از چندساعت قبل ، برنج را خیس کرده بود..
به او گفته بودم: کاش این کارو نمی کردی..چون برنجی که چندساعت خیس خورده رو نمیتونم خوب دربیارم.
حمید حرف من را اینجوری متوجه شده بود که برنج را کلاً نباید بشوریم همانطوری با خاک و خلش به خورد ما داده بود..😄
🍀
شام را که خوردیم، حمید گفت:" بمناسبت وفات ام البنین بچه های هیئت مراسم گرفتن..من میرم زود برمی گردم".
🕚ساعت۱۱نشده بود که برگشت..
تعجب کردم که این دفعه زود از هیئتشان دل کنده بود...
آیفون را که برداشتم همان لحظه دیدم پرده ی اتاق کج ایستاده..رفتم درست کنم ، وقتی داخل شد دستش دوتا ظرف غذا بود..
♦️
من را در حال درست کردن پرده که دید باخنده گفت:" از وقتی که رفتم تا حالا پشت پنجره بودی؟".
از اینکه خانمی بخواهد از پشت پنجره بیرون را نگاه کند خیلی بدش می آمد..
معمولا با همین شوخی ها منظورش را می رساند..
دستوری حرف نمی زد که کسی بخواهد حرفش را به دل بگیرد..
گفتم:نه بابا..پرده خراب شده بود داشتم درست می کردم..چی شد زود برگشتی امشب؟ معمولا تا یک دو طول میکشید اومدنت..این غذاها چیه آوردی؟
🌹گفت:" آخر هیئت غذای نذری می دادن..برای همین غذا رو که گرفتم زودتر اومدم خونه که تو هم بی نصیب نمونی و الا باید باز هم تا دونصفه شب منتظرم می موندی"....
✍ادامه دارد...
🌷۱۴۸
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
فایل pdf ویرایش جدید #ترگل در کتاب ترگل، جدای از موضوع حجاب، دیگر آگاهیهای لازم برای دختران نوجوان
این هم کار خودجوش یه هموطن عزیزِ لرستانی برای معرفی #ترگل به دخترخانمها
واقعا این سطحِ از دغدغه ستودنیه 🌹
👏👏👏👏👏
📚ترگل یه بستهی آموزشیِ دخترونست که هر دختر خانمی لازمه اون رو بخونه و بعد وارد جامعه بشه.
😊
@ketabkhanehmodafean
راز اصلی رسیدن به موفقیت در هر کسبوکار، سه چیز است:🙂
۱.مطالعه
۲.مطالعه
۳.مطالعه
حال اگر شما اهمیت مطالعه را باور کردید،چرا بعد از چند صفحه خواندن، حوصلهتان نمیکشد؟!
چرا خواندن یک کتابِ مثلا چند صد صفحهای روزها زمان میبرد؟!
آیا مشکل از #کتاب هاست؟!😁
یا من نحوه صحیح مطالعه را نمیدانم؟!
میدانید مشکل کجاست؟!
خودتان
خودتان
خودتان
خیلی از آدم ها مشکلاتشان را گردن دیگران میاندازند؛ ولی منابع برای تمام افراد یکسان است و همه ی ما در یک کشور زندگی میکنیم و کتابها فقط برای عدهی خاصی به چاپ نمیرسند.
اگر کمی با دقتتر به در و دیوار این شهر نگاه کرده باشید خواهید دید که متحول شدن زندگی شما فقط در گرو یک نفر است: "خودتان"
و تغییر را باید از خودمان شروع کنیم😊
خوب است بدانید یکی از پربازدیدترین نمایشگاههای کتاب جهان در فرانکفورت آلمان میزانی بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر بازدیدکننده داشته است، اما #نمایشگاه_کتاب_تهران هرساله بیش از یک میلیون نفر بازدید کننده دارد و تعداد بسیار بالایی کتاب در آن به فروش میرسد.
به نظر شما میزان علاقه مندی ما به کتابها از تمام مردمان جهان بالاتر نیست؟!
پس چرا سرانه مطالعه کشور ما اینقدر پایین است؟! آیا این میزان خرید و علاقهمندی به کتاب و نخواندن آنها،بیماری نیست؟!😯
مشکل کجاست؟!
راه حل چیست؟!
دلیل اصلی این که ما نمیتوانیم یک کتاب را بخوانیم، به پایینبودن سطح آگاهی و هوش ما بر نمی گردد؛ دلیل اصلی آن فقط یک چیز است
👈🏻 ما تکنیکهای نحوه #مطالعه_صحیح را فرانگرفتهایم.
باید یاد بگیریم چطور کتاب بخوانیم!
همیشه به ما گفتهاند کتاب بخوانید، آیا تا به حال گفته اند چگونه بخوانید؟!🤔
نحوه مطالعه صحیح و فقط و فقط یک تکنیک ساده مثل تایپ ده انگشتی است!
چه کسانی بر تایم مسلط هستند؟
آیا آموختن آن سخت بود؟
اگر با آن آشنا هستید مطمئنا با من همعقیده خواهید بود که چقدر آسان است
تکنیک های نحوه #مطالعه صحیح را میتوانید به سادگی بیاموزید!😉
ادامه داره ... :)
#نکات_کتابخوانی
#بیسوادی
🌸با ما همراه باشید⬇️
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن کتاب #پایی_که_جا_ماند اثرجانباز وآزاده سید ناصرحسینی پور
قسمت ۱۲
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
یادم آمد شب قبل که مهمان داشتیم، حمید از چندساعت قبل ، برنج را خیس کرده بود.. به او گفته بودم: کاش ا
گفتم: این کارو نکن..من راضی نیستم شما به زحمت بیفتی.
🌹گفت:" اتفاقاِ از عمد این کارو میکنم که بقیه هم یاد بگیرن ..دوست ندارم مردی بیرون از خانه چیزی بخوره که خانمش داخل خونه نخورده باشه".
دوست داشت بقیه هم این شکلی محبتشان را به همسرشان ابراز کنند
💓
هیئت که می رفت هرچیزی که می دادند نمیخورد..می آورد خانه که باهم بخوریم..
گاهی اوقات که غذای نذری هیئت زیاد بود با صدای بلند می گفت:" یکی هم بدید ببرم برای خانمم!".
💗
داشت لباس هایش را عوض می کرد که متوجه خیسی پیراهنش شدم..گفتم: مگه داره بارون میاد؟ چرا لباست خیسه؟
🌹گفت:" نه..بارونی در کار نیست..یه میز تنیس گرفتیم بعد از هیئت با بچه ها چنددست بازی کردیم ، عرق کردم..براهمین لباسام خیس شده..به بهانه ی همین بازی کردن هم که شده ، یک سری پاگیر هیئت میشن".
🎊
۴ اردبهشت روز تولد حمید تا غروب کلاس داشتم..از دانشگاه که بیرون آمدم ، طبق معمول سراغ عطرفروشی رفتم ، بعداز خرید عطر هم ، کیکی را هم که از قبل سفارش داده بودم را تحویل گرفتم و راهی خانه شدم..
🎂
یک کیک سبزرنگ طرح قلب که روی آن نوشته بود: حمیدجان تولدت مبارک
خانه که رسیدم حمید وسط پذیرایی پتو انداخته بود و خواب بود.
کیک را روی میز گذاشتم و لامپاتاق را روشن کردم
💡
نگاهم به دستهایش افتاد که بخاطر کار با کابل ها و دکل های مخابرات پاره پاره و خشک شده بود..بخاطر مسئولیتش در قسمت مخابرات سپاه ، همه ی سروکارش با سیم های جنگی زمخت و کابل های فشارقوی بود..
معمولا بیشتر ساعت کاری جلوی آفتاب بود..برای همین صورتش آفتاب سوخته می شد..
وقتی خانه می رسید از شدت خستگی ناهار را که میخورد، از پا می افتاد....
✍ادامه دارد...
🌷۱۴۹
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🎓 #ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت
💠 شناخت امام مهدی"عج" از دوران #تولد تا #حکومت جهانی:
⬅️ #قسمت_سی_و_سوم
🔹انواع غیبت
اشاره 👇
✍..با توجه به مطالب گذشته، غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امری لازم و ضروری بود ولی از آنجا که همه حرکتها و اقدامهای پیشوایان بزرگ ما، در راستای تقویت پایههای ایمان و اعتقاد مردم بود و بیم آن بود که غیبت آخرین حجّت الهی، آسیبهای جدّی و غیر قابل جبران به دیانت مسلمین وارد آورد، دوران غیبت با روندی حساب شده و برنامه ریزی دقیق آغاز گردیده و ادامه پیدا کرد.
📝 سالها پیش از ولادت امام دوازدهم، سخن از غیبت آن بزرگوار و ضرورت آن بر سر زبانها افتاد و نقل محافل ائمه معصومین علیهم السلام و اصحاب ایشان شد.همچنین روش ارتباط امام هادی و امام عسکری علیهما السلام با شیعیان در قالبی جدید و به شکل محدودتری انجام گرفت و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام رفته رفته آموختند که در بسیاری از نیازهای مادی و معنوی، مجبور به شرفیابی به محضر امام حاضر نیستند بلکه میتوانند با مراجعه به کسانی که از سوی امامان به عنوان وکیل و فرد مورد اعتماد معرفی شده اند، به وظایف خود عمل کنند.
🔻با شهادتِ امام حسن عسکری علیه السلام و آغاز دوره غیبت حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف باز هم رابطه امام و امت به کلّی قطع نشد بلکه مردم به وسیله نائبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با مولا و مقتدای خویش در ارتباط بودن و در همین دوره بود که شیعیان به رفت و آمد و ارتباط گسترده تر با عالمان دینی، خو گرفتند و دانستند که در شرایط غیبت امام نیز راه شناخت وظایف دینی به روی آنها بسته نیست.
♻️در این بستر مناسب بود که غیبت طولانی حضرت بقیة اللّه عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق افتاد و ارتباطی که بین امام و شیعیان در زمانهای گذشته معمول و رایج بود، قطع گردید.
🔹🔗ادامه_دارد..
✍..پی نوشتها:
📘1):کتاب نگین آفرینش (1)ص101.
#کلاس_درس_مهدویت
#از_حسین_تا_مهدی
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
📋 #جزوه | دست در دست کتاب
🌻 نکاتی مختصر و پرفایده برای کسانی که دوستدارند کتاب بخوانند اما فکر میکنند نمیشود!
چه کسانی کتاب بخوانند؟
در کدام وقت خالی؟
با چه نقشهای؟
چه گامهای اساسی برای مطالعه برداریم؟
💌 این جزوه را برای دوستانتان هم بفرستید 😊
💫 نسخه باکیفیت چاپ را برای نصب و انتشار در مدارس، مساجد، هیئات و... به آسانی از سایت یا *#نرمافزار_موبایلی نو+جوان* دریافت کنید.👇
🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=15349
کتابخانهمدافعانحریمولایت
گفتم: این کارو نکن..من راضی نیستم شما به زحمت بیفتی. 🌹گفت:" اتفاقاِ از عمد این کارو میکنم که بقیه هم
دست و پاهایش را که دیدم دلم سوخت..رفتم روزنامه آوردم و زیرپاهایش انداختم..همانطور که خواب بود، کف پا و دستهایش را کِرِم زدم و روی صورتش ماسک خیار گذاشتم که اثر آفتاب سوختگی بهتر شود..آن قدر خسته بود که متوجه نشد..
از کرم زدن خوشش نمیامد..همیشه می گفت:" کرم زدن برای مرد نیست..کرم مرد باید گِل باشه."..
بااین حال من مرتب این کار را می کردم که پوست دست ها و پاهایش بیشتر ازاین خراب نشود.
کمی که گذشت بیدار شد ، کیک تولد را که دید خوشحال شد ؛ گفت:" اول صبح که پیامک تبریک از بانک اومد پیش خودم گفتم حتما فرزانه یادش رفته و الا تبریک می گفت..
🍰
امان نداد که از این مراسم کوچک خودمانی عکس بیندازم..
تا چشمش به کیک افتاد ، اول یه تیکه بزرگ از کیک برداشت و خورد..بعد چاقو را گذاشت روی کیک گفت:" مثلا ما به این کیک دست نزدیم..حالا عکس بگیر!".
📸
برای شب نشینی رفتیم خونه ی آقامیثم همکار حمید..از وقتی که بچه دار شده بودند فرصت نشده بود به آنها سربزنیم..
حمید چنان گرم صحبت با رفقایش بود که اصلا انگارنه انگار این ها همکار هم هستند و هرروز همدیگر را میبینند..
👶
ما هم داخل اتاق در مورد بچه و بچه داری صحبت می کردیم..تا من ابوالفضل را بغل گرفتم شیری که خورده بود را روی چادر من بالا آورد..
چادر خیلی کثیف شده بود..به ناچار از همسر آقامیثم یک چادر امانت گرفتم تا خانه که رسیدم چادرم را کامل بشورم...
✍ادامه دارد..
🌷۱۵۰
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean