eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
پارتهای جلد ۲ هم فردا بارگذاری میشه 😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همراهان گرامی؛ برای استفاده از فایل های کتاب ظهوروسقوط پهلوی ؛ نرم افزار زیر رو بر روی گوشی تون نصب بفرمایید😊 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
🌹حمید می گفت:" کل پادگان یک حالت غمی به خودش گرفته است" خیلی بی تاب شده بود..نمازشب خواندن هایش فرق
📌فصل نهم ما لقا را به بقا بخشیدیم 📕 بواسطه ی دوستم کتاب " دخترشینا " به دستم رسید..روایت زندگی زن و شوهری را می خواندم که شبیه زندگی خودمان بود..عشقی که بینشان بود 💜 خاطرات اول زندگی که همسر شهید از حاج ستار خجالت می کشید..یا ماموریت های همیشگی شهید..نبودن ها و فاصله ها...همه ی اینها را در زندگی مشترکمان هم می توانستم ببینم... صفحه به صفحه می خواندم و مثل ابربهار اشک میریختم و باصدای بلند گریه می کردم... 📕 هرچه به آخر کتاب نزدیک می شدم ترسم بیشتر می شد..می ترسیدم شباهت زندگی ما با این کتاب در آخر قصه هم تکرار بشود... به حدی در حال و هوای کتاب و زندگی "قدم خیر" قهرمان کتاب دخترشینا غرق شده بودم که متوجه حضور حمید نشدم...بالای سر من ایستاده بود و چهره ی اشک آلودم را نگاه می کرد.. 🌹وقتی دید تا این حد متاثر شده ام، کتاب را از دستم گرفت و پنهان کرد و گفت:" حق نداری بقیه ی کتاب رو بخونی..تا همینجا خوندی کافیه". 💔 باهمان بغض و گریه به حمید گفتم: داستان این کتاب خیلی شبیه زندگی ماست..می ترسم آخر قصه عشق ما هم به جدایی ختم بشه.. آنقدر بغض گلویم سنگین بود که تا چندساعت هیچ صحبتی نمی کردم... حمید مشغول سروکله زدن با آبمیوه گیری بود که درست کار نمی کرد.. چون توی مخابرات مشغول بود و دست به کار فنی خوبی داشت ، هرچیزی که خراب می شد، سعی می کرد خودش درست کند... از کلید و پریز گرفته تا لولای در و شیرآب ..خیلی کم پیش می آمد که بخواهیم چیزی را بدهیم بیرون درست کنند... ✍ادامه دارد.. 🌷۲۲۱ @ketabkhanehmodafean