eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
📌فصل نهم ما لقا را به بقا بخشیدیم 📕 بواسطه ی دوستم کتاب " دخترشینا " به دستم رسید..روایت زندگی زن و
داخل آشپزخانه خودم را مشغول کرده بودم...با مرور خاطرات دخترشینا به اولین روزهای عقدمان رفته بودم که با حمید خیلی رسمی صحبت می کردم... اسمش را هم نمی توانستم بگویم.. ❤️ ولی حالا حمید برای من همه چیز شده بود و لحظه ای تاب دوریش را نداشتم... ☎️ باشنیدن صدای تلفن از عالم خاطراتم بیرون آمدم..مسئول بسیج دانشگاه بود...اصرار داشت برای اردوی دانشجویان جدیدالورود دانشگاه همراهش باشم.. دلم پیش حمید بود...نمی خواستم تنهایش بگذارم..ولی دوستان دیگرم شرایط همراهی کاروان را نداشتند... بعداز موافقت حمید هشتم آبان همراه دانشجویان به سمت رامسر راه افتادیم.. 🍲 قبل از اردو برایش آش شله زرد پختم...معمولا قبل از اردوهایی که می رفتم، برایش دو سه وعده غذا می پختم و داخل یخچال می گذاشتم تا خودش گرم کند و بی غذا نماند.. ☁️⛈ هوای رامسر ابری بود و باران شدیدی می آمد ..بعداز یک روز برگزاری کلاس های آموزشی روز دوم دانشجویان را کنار ساحل بردیم ..دریا طوفانی بود.. با دانشجوها کلی عکس گرفتیم و بعد هم به سمت "کاخ موزه پهلوی" حرکت کردیم.. 🍊 فصل پرتقال و نارنگی بود..بعضی از دانشجوها شیطنت می کردند و از میوه های درختان باغ جلوی موزه می چیدند.. 📞باحمید که تماس گرفتم متوجه شدم برای مراسم اولین شهید مدافع حرم استان قزوین شهید رسول پورمراد به شهرک قلعه هاشم خان زادگاه این شهید رفته است... زیاد نمی توانست صحبت کند..وقتی گفتم بچه ها از باغ پهلوی حسابی میوه چیدند گفت:" به اون میوه ها لب نزن..بیت الماله..معلوم نیست شاه اون زمان با مال کدوم رعیت این باغ ها رو مال خودش کرده...اومدی قزوین خودم کلی پرتقال و نارنگی برات میخرم".... ✍ادامه دارد... 🌷۲۲۲ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سردار عزت.... در چهلمین روز نبودنت.... در روز پیروزی انقلاب همه با هم می آییم تا با تو پیمان ببندیم که تا همیشه تاریخ پشت میمانیم .... خاطرت آسوده ما اهل تساهل و تعامل با دشمنان دین خدا نیستیم.... همه به عشق رهبر و عشق تو می آییم.... ✌️🇮🇷📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این چهل روز برایمان خیلی سخت گذشت سردار... از همان صبحی که با خبر پروازت چشم گشودیم تا صبح امروز که بیشتر از همه ی ۴۱ سال گذشته، عزممان جزم بود برای راهپیمایی ۲۲ بهمن... همه جا نام تو بود و یادت و نگاهت... امروز میلیون ها نفر به یادت قدم برداشتند... میلیون ها نفر باز در فراقت گریستند... و میلیون ها نفر دوباره در مسیر انتقامت مشت هایشان را گره کردند و سینه هایشان را سپر... کاش بودی امروز، قهرمان خوب ما! راستی سردار! امروز فرزندانمان را با عشق عمو قاسمشان راهی خیابان ها کردیم... مهربانی کن و نامشان را به محضر امام زمانمان ببر و بگو این سربازان کوچک سیدعلی حفظه الله، چشم انتظار حضور شمایند مولاجان... عجّل علی ظهورک...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
داخل آشپزخانه خودم را مشغول کرده بودم...با مرور خاطرات دخترشینا به اولین روزهای عقدمان رفته بودم که
چون کلوچه دوست داشت، موقع برگشت برایش کلوچه خریدم.. خانه که رسیدم حمید رفته بود باشگاه..لباسهایش را شسته بودو روی طناب پهن کرده بود..اجازه نمی داد من لباس هایش را بشورم..از لباس مهمانی گرفته تا لباس باشگاه و لباس نظامی..همه را خودش می شست.. سال اول که طبقه ی پایین بودیم، آشپزخانه جایی برای شیرتخلیه ماشین لباسشویی نداشت...وقتی هم که به طبقه بالا آمدیم، آشپزخانه آنقدر کوچک بود که درب ماشین لباسشویی باز نمی شد.. برای همین هیچ وقت نتوانستم از ماشین لباسشویی جهازم استفاده کنم.. مجبور بودیم با این شرایط کنار بیاییم و لباس ها را با دست بشوییم.. 🍕 دوست داشتم بعداز دو روز دوری برایش یک پیتزای خوشمزه درست کنم ..سریع وسایلم را جابجا کردم و مشغول آشپزی شدم.. حمید به جز کله پاچه و سیرابی غذایی نبود که خوشش نیاید..البته طبق تعریفی که خودش داشت در دوران مجردی از پیتزا هم فراری بود..مثل اینکه با یکی از دوستانش پیتزا خورده بودند ولی چون خوب درست نشده بود از همان موقع از پیتزا بدش آمده بود.. با یادآوری اولین پیتزایی که برایش درست کردم لبهایم به خنده کش آمد.. 🔸🔸 وقتی اولین بار پیتزاهایی را که خودم پخته بودم را دید، اولین لقمه را با چشم های بسته خورد...خوب که مزمزه کرد خوشش آمد و لقمه های بعدی را با اشتها خورد... بعداز آن هم نظرش کاملا برگشت ..جوری شده بود که می گفت:" امشب پیتزا درست کن..اون چیزی که ما بیرون خوردیم با این چیزی که تو درست میکنی زمین تا آسمون فرق داره..مطمئنی اینم پیتزاس؟"... ✍ادامه دارد... 🌷۲۲۳ @ketabkhanehmodafean
پخش زنده😁 🎤- آیا این صحت داره که رژیم از درخت برای پر کردن خیابونا استفاده میکنه؟ 🤔 + بله همینطوره، چند دقیقه قبل بلوط هایی رو دیدم که شبانه از دامنه های زاگرس به خیابون های تهران آوردن و با زور ارّه اونا رو مجبور به راه رفتن کردن. 🎤- راه رفتن؟! 😧 + بله، بهشون گفتن اگه راه نرید می بریمتون کارخونه ی کاغذ و ازتون پوستر درست می کنیم واسه راهپیمایی بعدی! 🎤- تلخ ترین صحنه ای که امروز با اون مواجه شدی چی بود؟ 🤫 + تلخ ترین صحنه ای که امروز به چشم اومد این بود که چندتا درخت حَرّا رو به خیابون آوردن و از اونا خواستن که شعار مرگ بر آمریکا سر بدن. 🎤- حرّا ؟ اونا که باید تو آب شور باشن! 😁 - بله متاسفانه، اما رژیم بهشون سَرُم نمکی وصل کرده بود! 🎤- ماجرای توزیع ساندیس چطور، حقیقت داره؟ 😜 + بالاخره این درختا باید جون به آوندشون باشه که چارتا شعار بدن یا نه! 😆😆😆