کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس ✴️ ستوان گفت:" به هر حال ما پس از بررسی کامل موضوع، مساءله را صورتجلسه می کنیم..امیدواریم ب
#قدّیس
🔶کشیش روز سختی را پشت سر گذاشت. خسته و درمانده به منزل رفت و ماجرای سرقت از کلیسا را به ایرینا گفت؛ اما هیچ اشاره ای به ماجرای قتل مرد تاجیک و آن دو جوان روس نکرد.
🌃
از آن شب، احساس می کرد که دلبستگی اش به کتاب بیشتر شده است. کتاب گنجی بود که نامحرمانی به دنبال آن بودند؛ گنجی که پای آن خون انسان بی گناهی ریخته شده بود.
پس
باید از آن به خوبی مراقبت کند..به کنه آن پی ببرد.. مضمون کتاب قطعا" یک جنگ ساده در یک برهه از تاریخ نیست، باید در پسِ آن حقایقی نهفته باشد
و شاید معنویتی که بی ارتباط با روءیای آن شب نبود...
🕘
ساعت ۹شب، پشت میز کارش نشست و کتاب را مقابلش باز کرد. عینکش را به چشم زد و ورق های پاپیروس را که خوانده بود، از روی اوراق پوستی برداشت و اولین ورق پوستی را به دست گرفت..
📜
آن را به بینی اش نزدیک کرد ، بویید و با انگشت هایش لمس کرد تا تشخیص بدهد این ورقه های پوستی از پوست آهو تهیه شده یا پوست حیوانات دیگر.
اما
تشخیص این کار برای او مشکل بود.
خط نوشته های روی پوست ، چیزی بین خط کوفی و خطوط عربی امروز بود.
🔸کشیش شروع کرد به خواندن؛
به نام الله
آنچه مرا مجبور ساخت تا بر تحریر عمروعاص از واقعه ی صفین تحریری بنویسم، نوشته های سراسر دروغ و خدعه و نیرنگ پسر عاص است که در کنار ملعونی چون معاویه، آن جنایت بزرگ را مرتکب شد..
🔴
امروز که عمرم به درازا کشیده و ۸۴سال در سفره ی خدا روزی خورده ام، بس وقایع تلخ و بزرگ را به چشم خود دیده ام که یکی از آنها #واقعه_صفین بود که من آن روزها جوانی ۲۴ساله بودم
و
در رکاب مولایم علی با سپاه معاویه رو در رو شدم..
📓
من در کتابی که به توصیه ی پسرم سلیم ، نوشتن آن را به پایان برده ام، همه ی وقایع آن دوران ، به شهادت رسیدن #امام_علی و واقعه ی تلخ کربلا در سال ۶۳هجری را به رشته ی تحریر درآورم..
🌷🌷🌷🌷
در این کهولت سن که با بیماری دست و پنجه نرم می کنم و توان نوشتن ندارم، باز به اصرار سلیم تصمیم گرفتم پی نوشتی بر نوشته های عمروعاص بنویسم تا بلکه در تاریخ بماند
و
مظلومیت مولایم علی آشکارتر شود؛ هرچند می توانستم این نوشته ها را پاره کنم یا بسوزانم، اما ترجیح دادم قضاوت در این باره را به تاریخ واگذارم..
ادامه دارد...
🎚۵۸
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean