eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣4⃣ تاویستاک و عملیات پژوهش جنگ اعلان نشده: ✨ ... روش شناسی تاویستاک، در همه نقاط ایالات متحده، در حال انجام و قابل مشاهده است. به دیگر سخن،مردم،با آنکه دارای وضعیت ناگواری هستند، نمی دانند برای یاری خواهی به کجا مراجعه کنند. گاهی اوقات برای یاری خواهی،به بدترین مرجع، یعنی دولت روی می آورند. طرح عملیات پژوهش هاروارد که در سال 1948 آغاز شد، همه اصول توصیه شده ریز را به کار گرفت و دست آخر، همه آنها را به عملیات پژوهش انتقال داد. توطئه گران احساس کردند با پیوستن به یکدیگر میتوانند وسایل مهار اقتصاد و جمعیت یک کشور را در اختیار بگیرند. فرا رسیدن عصر رایانه، این امر را به گونه ای ساده تر امکان پذیر ساخت. علوم وسیله رسیدن به هدفند و دانش آدمی مهار پذیری را ممکن میسازد. اما دست آخر، نهادهای پنهانی مانند کمیته ۳۰۰ است که درباره چگونگی استفاده و استفاده کنندگان از این مهارسازی تصمیم میگیرد. جنگی که از سوی تاویستاک علیه مردم آمریکا جریان دارد، اکنون به ۴۷ سالگی رسیده و هیچ نشانه ای از فروکش کردن آن به چشم نمی خورد. (، حسین عبداللهی خوروش)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هروقت تو بحث کم آوردید به طرف بگید این چیزی که گفتی قیاس مع الفارقه.  درسته نمیدونی یعنی چی، ولی اونم نمیدونه یعنی چی و برای اینکه کم نیاره هیچوقت ازت معنی مع الفارق رو نمیپرسه و برنده میشی...😂 ⬅ البته به شرطی که طرف مقابلتون اهل مطالعه نباشه...!!😉 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#کتاب گزارش لحظه به لحظه حضرت زهرا علیها السلام در کتاب حاضر گزارش به صورت لحظه به لحظه با تمام جزئیات #ازدواج_امیرالمومنین_و_فاطمه_الزهرا _علیهما_السلام در قالب داستانی تقدیم می شود تا بدانیم بشارت های الهی این عروسی از کجا آغاز شد و مراسم خواستگاری چگونه بود و جهیزیه فاطمه علیهما السلام چگونه تهیه شد و عقد دو نور بهشتی توسط چه کسانی خوانده شد و در مراسم عروسی چه گذشت ۸۸صفحه| ۵۰۰۰ تومان خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/139616?ref=830y
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
📄از برگه ای که داده بودند متوجه شدم که مشکلی نیست ولی به حمید گفتم: برای اطمینان باید نوبت بگیریم م
چرا من باید به حرف یک نامحرم لبخند میزدم❓ مادرم‌ گریه ی مرا که دید گفت" دخترم این که گریه نداره ؛ تو دیگه رسماً می خوای زن حمید بشی ، اشکالی نداره". ⚜حرف های مادرم در اوج مهربانی آرامم کرد، ولی ته دلم آشوب بود‌ . هم میخواستم بیشتر با حمید باشم ، بیشتر بشناسم ، بیشتر صحبت کنیم ، هم اینکه خجالت می کشیدم ؛ این نوع ارتباط برای من تازگی داشت. 🌃 نزدیکی های غروب همان روز حمید دنبالم امد تا باهم به مطب دکتر برویم. یکی دونفر بیشتر منتظر نوبت نبودند ، پول ویزیت دکتر را که پرداخت کرد روی صندلی کنار من نشست ، از تکان های مداوم پایش متوجه استرسش می شدم ، چند دقیقه ای منتظر ماندیم ، وقتی نوبتمان شد داخل اتاق رفتیم. 📂 خانم دکتر آزمایش را بادقت نگاه کرد، چند دقیقه ای بررسی هایش طول کشید ، بعد همانطور که عینکش را از روی چشم برمی داشت ، لبخندی زد و گفت:" باید مژدگونی بدین ، تبریک میگم. هیچ مشکلی نیست ، شما می توانید ازدواج کنید". 🎊تا این را گفت حمید چشمهایش را بست و نفس راحتی کشید ، خیالش راحت شد ، تنها دلیلی که می توانست مانع این وصلت بشود جواب آزمایش ژنتیک بود که آن هم شکرخدا به خیر گذشت. 🌹 حمید گفت:" ممنون خانم دکتر ، البته همونجا توی آزمایشگاه فرزانه خانم نتیجه رو فهمیدن ولی گفتیم بیاریم پیش شما خیالمون راحت بشه". خانم دکتر گفت:" خب فرزانه جان تا یه مدت دیگه همکار ما میشه باید هم سر در بیاره از این چیزها ، امیدوارم خوشبخت بشید و زندگی خوبی داشته باشید."... ✍ادامه دارد... 🌷۳۲ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی غرق در دنیای #کتاب می‌شوید کتاب خوب شما را به دنیای درون خودش می‌برد که با خواندنش برای مدتی از مشکلات روز‌مره‌ فرار می‌کنید و به آن پناه می‌برید. «کتاب جدید، دوست جدید» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚صحیفه نور 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣4⃣ تاویستاک و عملیات پژوهش جنگ اعلان نشده: ✨ ... با توجه به آنکه در روی این کره زمین، انرژی، نیروی کلیدی جریان حیات به شمار می رود، از راه سیاست پردازی و نیرنگ و به کارگیری روش های خشن و بحران زا، کمیته ۳۰۰ توانسته است مهار کلیه منابع انرژی و نیرو را در دست بگیرد. کمیته ۳۰۰ همچنین از راه نیرنگ و نادرستی، مهار نیروهای اجتماعی را که به واژه های اقتصادی ترجمان یافته اند، در دست گرفته است. اگر گمان را بر آن قرار دهیم که میتوان شهروند عادی را از حساب و کتاب اقتصادی دور نگه داشت، در آن صورت، باید بدین پندار هم باور داشته باشیم که می توان شهروندان را در بردگی اقتصادی غرق کرد. این واقعیتی است که رخ داده است. ما مردم، رشته حیات اقتصادی خود را به دست مهارکنندگان اقتصادی سپرده و بدین ترتیب، به صورت برده توطئه گران درآمده ایم. (، حسین عبداللهی خوروش)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متاسفانه روزنامه ؛ به علت مشکلات مالی به کار خودش پایان داد. حرفم اینه: نذر ، فقط برای دیگ و خوراکی نیست گاهی اگر نذر برای و یا ای باشه که حرف انقلاب و اسلام را تبیین و تحلیل کنه، قطعا بیشتر جواب میده. وگرنه سیر کردن شکم مردم، مهم تر از سیر کردن ذهن و فکر و بیدار کردنشون نیست. 👈 اگر فکر ملت درست کار نکنه، حتی ممکنه سر سفره نذری ظهر عاشورای سفارت انگلستان بنشینند و زیر عَلَم استعمار پیر، برای امام حسین ساختگیِ ملکه خبیث، دو دستی و محکم، شور بگیرند! لطفا یه کم حمایت علنی یه کم نذر فرهنگی یه کم مطالبه هدفمند 🔺پ ن: وقتی قلم از دست اهلش میفته، دوس داشتم یه کاره ای باشم و اعلام کنم. اما حیف ... 📙📙 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 بــرگـےازخــاطــراتــــ 🇮🇷 🍃راننده‌اش می‌گفت: همه جا در حال مطالعه بود، هرجا هم که فرصت نمیشد، با هدفون دروس زبانش را گوش میکرد. 🍃یک بار بهشون گفتم، آقارضا شما همیشه مطالعه می‌کنید وقتی هم که میاید تو ماشین هدفون تو گوشتونه، حاجی بخدا دلمون پوسید از بس ساکتید. 🍃بعد راننده تعریف می‌کنه: دیگه ندیدم موقع با من بودن هدفون بزاره، برعکس کلی هم باهام حرف میزد و میخندید. 🍃بهشون گفتم: حاجی از درسها و مطالعه‌هاتون عقب نمونید، حالا من یه چیزی گفتم؛ آقارضا بهم خندید و به گفتگو ادامه داد. مدافـــــع حـــــرم #شهید_رضا_کارگر_بـــــرزی #کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹حمید در پوستش نمی گنجید ولی کنار خانم دکتر نمی توانست احساسش را ابراز کند ، از خوشحالی چندین بار از خانم دکتر تشکر کرد و با لبی خندان از مطب بیرون آمدیم. 🌹چشم های حمید عجیب می خندید ؛ به من گفت:" خدا رو شکر ، دیگه تموم شد راحت شدیم". چند لحظه ای ایستادم و به حمید گفتم:" نه هنوز تموم نشده ، فکر کنم یه آزمایش دیگه هم باید بدیم ، کلاس ضمن عقد هم باید بریم ، اینها برای عقد لازمه". 🌹حمید که سر ازپا نمیشناختمت گفت:" نه بابا لازم نیست ، همین جواب آزمایش رو بدیم کافیه ، زودتر بریم که باید شیرینی بگیریم و به خانواده ها این خبر خوش رو بدیم ، حتما اونها هم از شنیدنش خوشحال میشن" شانه هایم را بالا انداختم و گفتم:" نمیدونم ، شاید هم من اشتباه می کنم و شما اطلاعاتتون دقیق تره".... ✍ادامه دارد.... 🌷۳۳ @ketabkhanehmodafean
قدیم ها که کوچک بودم یکسره خانه ی عمه بودم و با دخترعمه ها بازی میکردم. ولی بزرگتر که شدم و به سن تکلیف رسیدم خجالت می کشیدم و کمتر می رفتم. ☘حمید هم خیلی کم به خانه ی ما می آمد. ولی از وقتی که بحث وصلت ما جدی شد ، رفت و آمدها بیشتر شده بود ، آن روز هم قرار بود حمید با پدر و مادرش برای صحبت های نهایی به خانه ی ما بیایند. 🍎مشغول شستن میوه ها بودم که پدرم به آشپزخانه آمد و پرسید :" دخترم اگر بحث مهریه شد چی بگیم؟ نظرت چیه؟" روی اینکه سرم را بلند کنم و با پدرم مفصل درباره ی این چیزها صحبت کنم نداشتم. گفتم: هرچی شما صلاح بدونید بابا‌.... ✍ادامه دارد... 🌷۳۴ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کلمات، دنیا را می‌سازند هیچ لذتی بالاتر از لذت خواندن یک #کتاب و غرق شدن در آن نیست. درست مانند این است که شخصیت‌های داستان واقعی می‌شوند و در حضور شما به نقش‌آفرینی می‌پردازند همه کتاب های مورد علاقه تان در دسترس شماست! 📙🍀📙🍀 #کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#میرزا_کوچک_خان 📚 نوشته ی🖊: #امیرحسین_فردی #کودک 👦👧 #کودک۹تا۱۱سال 📜 دربارۀ کتاب: ما در مسیر زندگی پرپیچ و خم خود، نیاز به «سرمشق» داریم تا این مسیر را راحت تر طی کنیم! مجموعه «قطره و دریا» ما را با سرگذشت انسان های بزرگی چون میرزا کوچک خان جنگلی آشنا می کند. ✂️برشی از کتاب📖: آن روز میزرا کوچک خان جنگلی سوار بر اسبش، تنهای تنها در میان جنگل های شمال پیش می رفت. باد سردی می وزید و برگ های زرد درختان را بر زمین می ریخت. سربازان دشمن به دنبال میرزا بودند.... 📙 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب عروس سوخته 16 داستان کوتاه با موضوعات شهدایی،خانوادگی و اجتماعی 191صفحه|۱۸۰۰۰تومان قیمت با ۳۰درصد تخفیف:۱۲۶۰۰تومان توضیحات بیشتر و خرید👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/74447?ref=830y
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣4⃣ تاویستاک و عملیات پژوهش جنگ اعلان نشده: ✨ ... همان گونه که زمانی ریز بیان داشته، کسانی که هوش خود را به کار نمی برند، بیش از حیوانات بدون هوش، حقی برایشان منظور نیست. برای حفظ نظم، بردگی اقتصادی از اصول کار به شمار می رود و طبقه حاکم هم از میوه شیرینی که به دست کارگر برده تولید می شود، لذت خواهد برد. متخصصان اقتصادی، مقامات بلند پایه دولتی، بانکداران و رهبران بازرگانی و صنعتی روشن شد که جنگ علیه مردم باید با شتاب بیشتری صورت گیرد. رابرت مک نامارا، رئیس اسبق بانک جهانی گفته بود، از آنجا که صلح و نظم جا افتاده اجتماعی، همواره مورد تهدید رشد بیرون از مهار جمعیت قرار می گیرد، باید ثروت ملی از چنگال توده های بی انضباط خارج شده و به دست شماری اندک، از مردم انضباط یافته سپرده شود. مک نامارا بر این باور بود که افزایش جمعیت، جهان در حال دگرگونی ما را تهدید می کند و آن را اگر هر آینه، پیام این برنامه ریزان اقتصادی، به هنگام به مردم برسد، شاید هنوز فرصت باقی باشد تا برنامه بردگی نظم نوین جهانی متوقف شود. (، حسین عبداللهی خوروش)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 خاطره اى زيبا از ازدواج شهيد مهدى زين الدين از زبان همسر شهيد 📚 از كتاب "تنها زير باران" 💠 #کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
پدرم خندید وگفت: مهریه حق خودته ، ما هیچ نظری نداریم ، دختر باید تعیین کننده ی مهریه باشه. کمی مکث کردم و گفتم:" ۵۰۰تا چطوره؟ شما که خودتون میدونید مهریه ی فامیلای مامان همه بالای ۵۰۰سکه است." 🔷پدرم یک نارنگی برداشت و گفت:" هرچی نظر تو باشه ولی به نظرم زیاده". 🍱میوه ها را داخل سبد ریختم و مشغول خشک کردن آنها شدم. گفتم: پس میگیم ۳۰۰تا ولی دیگه چونه نزنن! پدرم گفت:" مهریه رو کی داده کی گرفته!". جلوی خنده ام را به زور گرفتم ، نگاه های پدرم نگاه های غریبی بود ، انگار باورش نمی شد با فرزانه کوچکی که همیشه بهانه ی آغوش پدرش را می گرفت و دوست داشت ساعت ها با او همبازی شود ، صحبت از مهریه و عروسی می کند.. همه چیز را برای پذیرایی آماده کرده بودم ، اولین باری نبود که مهمان داشتیم ولی من استرس زیادی داشتم چندین بار چاقوها و بشقاب هارا دستمال کشیدم فاطمه سربسرم میگذاشت. مادرم به آرامی صحبت می کرد ، حدس می زدم درباره ی تعداد سکه های مهریه باشد. 💐بالاخره مهمان ها رسیدند ، احوالپرسی که کردم به آشپزخانه برگشتم ، برای بار چندم چاقوها را دستمال کشیدم ولی تمام حواسم به حرف هایی بود که داخل پذیرایی رد و بدل می شد 🌿 عمه می گفت:" داداش حالا که جواب آزمایش اومده اگر اجازه بدی فردا فرزانه و حمید برن حلقه بخرن ، جمعه هفته بعد هم عقدکنان بگیریم" 💍تا صحبت حلقه شد نگاهم به دست چپم افتاد ، احساس عجیبی داشتم حسی بین آرامش و دلهره از سختی مسئولیت و تعهدی که این حلقه به دوش آدمی میگذارد به سراغم آمده بود... ✍ادامه دارد... 🌷۳۵ @ketabkhanehmodafean