eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆👆 ▪️وهابیت، ادامه دهنده راه جِیشِ ابرهه 🎙آیت الله جوادی آملی 🏴 ۸ شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام به دست وهابیت پلید 📚🏴 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍سر کلاس نشسته بودیم که یهو بغل دستی احسان با صدای بلند داد زد - دست های کثیف آشغالیت رو به وسیله های من نزن و هلش داد حواس بچه ها رفت سمت اونها احسان زیرچشمی بهشون نگاه کرد معلوم بود بغض گلوش رو گرفته یهو حالتش جدی شد - کی گفته دست های من کثیف و آشغالیه؟ و پیمان بی پروا ... - تو پدرت آشغالیه صبح تا شب به آشغال ها دست میزنه بعد هم میاد توی خونه تون مادرم گفته هر چی هم دست و لباسش رو بشوره بازم آشغالیه احسان گریه اش گرفت حمله کرد سمت پیمان و یقه اش رو گرفت - پدر من آشغالی نیست خیلیم تمییزه هنوز بچه ها توی شوک بودن که اونها با هم گلاویز شدن رفتم سمت شون و از پشت یقه پیمان رو گرفتم و کشیدمش عقب احسان دوباره حمله کرد سمتش رفتم وسط شون پشتم رو کردم به احسان و پیمان رو هل دادم عقب تر خیلی محکم توی چشم هاش زل زدم ... - کثیف و آشغالی کلماتی بود که از دهن تو در اومد مشکل داری برو بشین جای من من، جام رو باهات عوض می کنم بی معطلی رفتم سمت میز خودم همه می دونستن من اهل دعوا نیستم و با کسی درگیر نمیشم شوک برخورد من هم به شوک حرف های پیمان اضافه شد بی توجه به همه شون خیلی سریع وسایلم رو ریختم توی کیفم و برگشتم سمت میز احسان احسان قدش از من کوتاه تر بود پشتم رو کردم به پیمان - تو بشین سر میز من بشینم پشت سری ها تخته رو نمی بینن پیمان که تازه به خودش اومده بود یهو از پشت سر، یقه ام رو کشید - لازم نکرده تو بشینی اینجا توی همون حالت کیفم رو گذاشتم روی میز و نیم چرخ چرخیدم سمتش خیلی جدی توی چشم هاش زل زدم محکم مچش رو گرفتم و با یه ضرب یقه ام رو از دستش کشیدم بیرون - بهت گفتم برو بشین جای من برای اولین بار، پی یه دعوای حسابی رو به تنم مالیده بودم اما پیمان کپ کرد کلاس سکوت مطلق شده بود عین جنگ های گلادیاتوری و فیلم های اکشن همه ایستاده بودن و بدون پلک زدن منتظر سکانس بعدی بودن ضربان قلب خودمم حسابی بالا رفته بود که یهو یکی از بچه ها داد زد - برپا ... و همه به خودشون اومدن بچه ها دویدن سمت میزهاشون و سریع نشستن به جز من، پیمان و احسان ضربان قلبم بیشتر شد از یه طرف احساس غرور می کردم که اولین دعوای زندگیم برای دفاع از مظلوم بود از یه طرف، می ترسیدم آقای غیور ما رو بفرسته دفتر واونم من که تا حالا پام به دفتر باز نشده بود معلم مون خیلی آروم وارد کلاس شد بدون توجه به ما وسایلش رو گذاشت روی میز رفت سمت تخته رسم بود زنگ ریاضی صورت تمرین ها رو مبصر کلاش روی تخته می نوشت تا وقت کلاس گرفته نشه بی توجه به مساله ها تخته پاک کن رو برداشت و مشغول پاک کردن تخته شد یهو مبصر بلند شد - آقا اونها تمرین های امروزه بدون اینکه برگرده سمت ما خیلی آروم فقط گفت - می دونم ... سکوت عمیق و بی سابقه ای کلاس رو پر کردو ما سه نفر هنوز ایستاده بودیم - میرزایی ... - بله آقا ... - پاشو برو جای قبلی فضلی بشین قد پیمان از تو کوتاه تره بشینه پشتت تخته رو درست نمی بینه بدون اینکه حتی لحظه ای صورتش رو بچرخونه سمت کلاس گچ رو برد - تن آدمی شریف است، به جان آدمیت نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت 👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی ⏪ ... @ketabkhanehmodafean 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج‌میثم_مطیعی_من_بقیعم_همون_زمین_پرستاره_.mp3
8.53M
🔊 مداحی 📝 من بقیعم همون زمین پر ستاره 🎙 میثم مطیعی            ◾️ ویژه سالگرد علیهم السلام 📚🏴 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏 👁 هربار که پلک می‌زنم؛ - تو از غده‌هایی که پشت پلکم قرار دادی، مقداری اشک آزاد می‌کنی تا سطح چشمم همیشه تمیز و مرطوب و روان باشه... - این‌جوری، خیلی راحت و بدون سوزش چشم، می‌تونم هم پلک بزنم و هم کرهٔ چشمم رو بچرخونم تا اطرافم رو ببینم. - تو با موادی که توی اشک قرار دادی، پیوسته چشمم رو ضدعفونی می‌کنی و با از بین بردن باکتری‌هایی که به چشمم وارد می‌شن، از این عضو عزیز و حساسِ من مراقبت می‌کنی. - راستی! اینو هم فهمیدم که تو، توی اشک چشم من مواد مغذی گذاشتی، تا قرنیهٔ چشمم رو هم تغذیه کنی... - تو، روزانه هزاران بار برام پلک میزنی، و همهٔ این کارها رو روزانه هزاران بار، در یک چشم به هم زدن، برام انجام می‌دی تا مواظبم باشی...💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• با خودم عهد بسته بودم دیگه هیچ‌وقت رنج نخونم،ولی برای بار دهم دست گرفتم... دلم نمی‌اومد حاشیه نویسی کنم، ولی الان با دست خط زشتم دارم سیاهش می‌کنم... نسل ما خیلی مظلومه، حجم رنجای مقدسی که ما برای رسیدن به ظهور چشیدیم، کم‌تر نسلی چشیده... هرچی بیش‌تر می‌گذره، به اون حرف‌ ایمان بیش‌‌تر می‌آرم، اگر دست خودم بود هیچ وقت انتخاب نمی‌کردم تو این زمانه متولد بشم! هرچی به قله ظهور نزدیک می‌شیم، بیش‌تر نفس کم می‌آریم، و ما نوجوونای تازه وارد یهو با کمبود اکسیژن مواجه شدیم :) اگر خدا اراده کنه، هرکدوم از بچه متدینا یه . رنج مقدس یه خون تازه‌ست به کالبد بی‌پناه ما، نه فقط رنج مقدس، راز تنهایی و عشق و دیگر هیچ و رنج مقدس به نظرم گل کتابان... فقط التماس خدا می‌کنم که این رنجا رو نسوزونم،پشت پا نزنم، تلف نکنم و تا آخرش بمونم... برای نسل مظلوم ما که در سکووووووووووت با رنجای مقدس متفاوت هر روزه مبارزه داره، دعا کنید. مخصوصا اونی که این پیام و داده😁 💌| 📚| |@ketabkhanehmodafean |