در ادامه پست های انتخاباتی قبلی:
نزدیک ۱۱و ۴۵ دقیقه به پارک رسیدم ولی خبری از زن جماعت نبود! ماشالله خانم های خوی کدبانو هستن و این موقع روز مشغول آشپزی و ریختن هنر از هر انگشتشون هستند!
دو مرد پا به سن گذاشته روی نیمکت پارک نشسته بودند. تجربه گفتگوی سیاسی با مردان غریبهی این سنی رو نداشتم ولی چاره ای نبود.
بعد از سلام و احوالپرسی اجازه خواستم راجع به انتخابات چند سوال بپرسم و صحبت کنیم.
محترمانه اجازه دادن.
ظاهرا یکی شون به جلیلی رای داده بود و یکی پزشکیان. اونی که به پزشکیان رای داده بود اصلا صحبت نکرد و اون یکی کلا تاییدم کرد. به نظرم رسید مغزشون از سوال جواب اشباع شده و هر کسی سر رای خودش هست خداحافظی کردم و رفتم سمت ۳ مرد حدودا بالای ۵۵ سال.
بعد از سلام و علیک برای بحث در مورد انتخابات اجازه گرفتم.
یکی شون گفت مشکلی نیست صحبت کن ولی ما به پزشکیان رای دادیم و قرار نیست با حرف کسی نظرمدن عوض بشه، جمعه بازم به پزشکیان رای میدیم!
گفتم اشکال نداره منم نظرم رو میگم. تصمیم و انتخاب با خودتونه.
قبول کردند و من با یادآوری مشکلات دولت روحانی و تورم و صف گوشت و قطار تبریز و فاجعهی بورس و بنزین صبح جمعه و ... یادشون انداختم دارن با رای به پزشکیان، دولت روحانی رو زنده میکنند.
یکیشون گفت من خودم جانباز هستم و از معیشت گلهمندم.
دیگری از سختی ازدواج جوان ها گفت و بی کاری فرزندش و مسکن گله کرد.
گفتم خب وزیر دولت روحانی، نه تنها پروژه مسکن مهر رو تعطیل کرد بلکه اون خونه ها رو به قوطی کبریت تشبیه کرد، خب اگر مشکل مسکن دارین چرا بازم حامی روحانی هستید؟
چندتایی از این موارد رو گفتم.
یکیشون گفت خب حرفات قبول! بگو به کی رای بدیم؟
گفتم من نمیگم به کی رای بدین ولی نظر خودم آقای جلیلی هست چون با برنامه هست و فرد کاری.
آخر صحبت ها همون آقایی که میگفت از رایش برنمیگرده گفت حتما به حرفات فکر میکنیم و خدا رو چه دیدی بلکه نظرمون عوض شد! مشخص بود نظرش عوض شده و غرورش نمیذاره راحت اعتراف کنه!
ازشون خداحافظی کردم و رفتم سراغ یک جمع ۴ نفرهی بابا بزرگی.
یکیشون شبیه حشمت فردوس بود.
بااطلاعاتتر از بقیه بود و متاسفانه متعصب تر.
صحبت هایی که با اون جمع ۳ نفره داشتم رو تو این جمع مطرح کردم.
بازخورد ها خوب بود و اکثرا قانع شده بودند ولی در انتها همون حشمت فردوس جمع گفت: بببین! ۴۵ سال فارس ها مملکت رو خوردن! ایندفعه میخوایم یک ترک مملکت رو بچاپه!
یکی از همسن و سالانش بهش گفت: خب این خانم منطقی حرف زد ولی تو تعصبی جواب میدی!
فردوس گفت: آره! من از وعده هایی که خیلی هاشون دادن و عمل نکردن خسته ام و این بار میخوام فقط یک ترک مملکت رو بالا بکشه!
گفتم باشه اگر جواب منطقی نمیخواید، جا داره بگم مادر آقای جلیلی هم ترک هست. پس تعصبا به آقای جلیلی رای بدید!
دنبال جواب برای این بود که بحث رو جمع کردم ولی از حالت چهره بیشترشون مشخص بود رای دور دومشون پزشکیان نمیتونه باشه.
مقصد بعدیم یک آرایشگاه زنانه بود.
اونجا هم مراحل اداری شروع صحبت رو طی کردیم!
در انتها هر۴ خانم حاضر در آرایشگاه قول دادن جمعه به جلیلی رای میدن.
صاحب آرایشگاه گفت خیلی ممنون بابت مطالبی که گفتی! من خیلی از این حرفا رو اصلا نمیدونستم.
خدا رو شکر بیشتر اهالی با اندک توضیحاتی قانع میشدن.
اذان ظهر شده بود و دیگه برگشتم منزل پدرشوهر گرامیم.
#انتخابات
#سعید_جلیلی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتابنوشان
✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
جرعه ای کتاب بنوشیم🍀
📝 برشِ سوم از کتاب تاریخ استعمار جلد۱۲
یکی از جهانگردان اروپایی در سفرنامه اش به ماجرای عجیبی اشاره می کند.
او برای مدتی خانه ای را در همسایگی یکی از تاجران مشهور اصفهان اجاره کرده بود و هر شب صدای فریاد و ناله هایی از خانهٔ تاجر به گوشش می رسید.
کنجکاوی و نگرانی دست از سر مرد اروپایی بر نمی داشت. تا اینکه بالاخره یک روز به خانهٔ تاجر رفت تا ببیند هر شب چه حادثهٔ هولآور و غمانگیزی در این خانه رخ می دهد. تاجر وقتی با چهرهٔ وحشت زده و مضطرب مرد خارجی رو در رو شد مجبور شد رازش را برای او آشکار کند: من هر شب به نوکرم دستور می دهم به کف پاهایم شلاق بزند.
حالا شگفتزدگی نیز به ترس و نگرانی مرد خارجی اضافه شده بود. تاجر برای او توضیح داد مردم ثروتمند در این شهر هیچ امنیتی ندارند و هر لحظه ممکن است حاکم با کوچک ترین بهانه ای اموال آن ها را تصرف کند. برای این کار هم به آنچه درخانه دیده می شود راضی نیست و آن قدر صاحب خانه را شکنجه می کند و شلاق می زند تا محل پنهان کردن بقیهٔ ثروتش را لو بدهد.
من هر شب از نوکرم می خواهم مرا با شلاق شکنجه کند تا به درد عادت کنم و شکنجه های حاکم را تاب بیاورم و ثروتم از دستم نرود.
نبودن قانون در کشور باعث می شد حاکمان شهرها و ولایات، مانند همین حاکم، هر طور که دلشان می خواست حکومت کنند و هیچ وسیله ای برای محدود کردن بیداد آن ها نباشد.
میرزا حسین خان سپهسالار، صدر اعظم جدید و همکارانش معتقد بودند که «بی قانونی» علت اصلی مشکلات ایران است و باید قانونی نوشت و حاکمان را وادار کرد مطابق آن عمل کنند.
نوشتن قانون از مهم ترین کارهای سپهسالار بود که هیچ گاه به آن عمل نشد و کسی توجهی به آن نکرد. سپهسالار همچنین کشیدن راه آهن را درمان بسیاری از مشکلات کشور می دانست. او با یکی از سرمایه داران انگلیسی به نام «بارون جولیوس دورویتر» گفت و گو کرد تا سرمایه اش را به ایران بیاورد و از شمال به جنوب راه آهن بکشد.
در مقابل، امتیاز بهره برداری از تمام معادن ایران به جز سنگ های گران بها به مدت هفتاد سال به او واگذار می شد.
این امتیاز به اندازه ای عجیب بود که یکی از روزنامه های انگلستان نوشت: «ایران فقط هوای کشور خود را به رویتر نداده است.»
رشوه ای که سپهسالار برای سپردن چنین امتیازی به رویتر از او گرفت، خیلی از افراد را مطمئن کرد که نیت او از این کار حل مشکلات ایران نبوده است.
#سرگذشت_استعمار_جلد۱۲
#مهدی_میرکیایی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتابنوشان
✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از اون کلیپ هاست ها😁
تا انتها ببینیم و یادبگیریم😉
#انتخابات
#سعید_جلیلی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتابنوشان
✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
توی این یک روز و نیمی که خوی بودم حدود ۶ساعت مستقیم با مردم خوی ارتباط گرفتم.
افرادی که باهاشون صحبت کردم از چند قشر بودند. بینشون هم خانم بود هم آقا.
هم چادری هم مانتویی. جوان و میانسال و پیر.
به نظرم نکات زیر توی تحلیل آرای ترکها حائز اهمیت هستند.
1️⃣ تیرماه فصل برداشت محصول توی باغها و مزارع خوی و بیشتر مناطق آذربایجان هست. همین تقارن انتخابات با برداشت محصول باعث شده خیلی از مردم این منطقه اصلا مناظرات و مباحث سیاسی رو دنبال نکنند! طرف از ۷ صبح رفته سرِ زمین و ۶ عصر برگشته منزل و از خستگی حال رفتن پای صندوق رو نداشته.شب هم از خستگی زود خوابیده و نتونسته مناظرات رو ببینه.
پس عدم مشارکت بخشی از مردم آذربایجان به این دلیل بوده و بار منفی سیاسی نداشته. هرچند گلهمندی از مشکلات اقتصادی و وضع معیشت سهم زیادی تو عدم مشارکت داره ولی این مورد هم نقش عمده ای توی عدم مشارکت این دورهی روستاییان و کشاورزان داشت.
2️⃣ رای عمده آذربایجانی ها به آقای پزشکیان نه از سر شناخت پزشکیان بود و نه از سر تایید مواضع ایشون درمناظرات
و نه از سر قدرنشناسی به شهید رئیسی عزیز.
چون خیلی از همین مردم اصلا مناظرات رو تماشا نکردند و در نگاهشون رای به پزشکیان به منزلهی قدرنشناسی از شهید رئیسی نیست. چون همه افرادی که باهاشون صحبت کردم و حتی به آقای پزشکیان رای داده بودند، با احترام از شهید رئیسی یاد میکردن و حتی براش بازم اشک میریختن. نباید کلی گویی کرد و رای مردم این منطقه به پزشکیان رو به قدرنشناسی از شهید ریسی گره زد.
3️⃣ زبان مناظرات، زبان فارسی هست و بخشی از مردم ترک واقعا فارسی رو متوجه نمیشن و به همین خاطر یا مناظرات رو تماشا نمیکنند و یا نیاز به مترجم کنار دستشون دارن! حقیقتا این مورد خیلی مهمه.
برداشت عامه مردم کشور اینه که ترکها صحبت های پزشکیان رو شنیدن و بازم بهش رای دادن و بعد میگن عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه! حال آنکه خیلی از این ها صحبت ها رو نشنیدند و یا به فارسی شنیدند و متوجه نشدند.
4️⃣عدم شناخت پزشکیان و تعصب در رای دادن به یک ترک، دو عامل پررنگ آرای بالای آقای پزشکیان بین ترک زبانان بود.
کسانی که شناخت نداشتند وقتی از اطرافیان میپرسیدند به کی رای بدیم، متعصبین ترک با مانور روی غیرت ترکی افراد، رای اون ها رو به صندوق آقای پزشکیان ریختند.
⬅️حالا راهکار چیه؟
بهترین راه به نظرم صحبت دو نفره یا گروهیِمستقیم با مردم و معرفی طرفین رایگیری و یادآوری کابوس دولت روحانی هست والسلام.
#انتخابات
#سعید_جلیلی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتابنوشان
✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
بخشی از گفتگوی دوستان تو گروه دوستانه مون
کاشت رایگان حلزون گوش یکی از خدمات شهید رئیسی هست که باعث شده عزیزی که تو انتخابات شرکت نکرده بود و حتی به شهید رئیسی رای نداده، این بار بیاد و به سعید جلیلی رای بده.
#انتخابات
#سعید_جلیلی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتابنوشان
✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32