eitaa logo
کتابنوشان
1.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
396 ویدیو
10 فایل
سلام و ادب با "کتابنوشان" همراه شوید و هر روز جرعه ای کتاب بنوشید! ما اهل تک خوری نیستیم! باهم کتاب نوش جان میکنیم. ارتباط با رامیان: @OFOQRAMIYAN
مشاهده در ایتا
دانلود
فراز پانزدهم از خطبه فدکیه ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا روز شما بخیر همراهان گرامی کتابنوشان بریم یک صفحه‌ی دیگه از زندگی شهید صدرزاده و نوع تعاملش با مخاطبین رو ورق بزنیم. خداوکیلی تو این زمونه خیلی از پدرومادرها حوصله شیطنت و سروصدای بچه هاي خودشون رو هم ندارن ولی این شهید بزرگوار وقتش رو صرف همین بچه ها می‌کرد. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
جرعه‌ای کتاب بنوشیم🍀 📝 برشِ دوم از کتاب سرباز روز نهم محبت، محبت محبت پدر های همه‌ی بچه های شهرک، پاسدار بودند و به خودی خود در فضای بسیج و سپاه می آمدند، ولی آقا مصطفی بیشتر مشتاق بود بچه هایی را جذب کند که دائم در خیابان هستند و پدرهایشان کارگرند. مثلا شخصی را به خاطر مشروب و دختر بازی گرفتیم و در پایگاه کتک خورد. وقتی آقا مصطفی با او صحبت کرد، توبه کرد و از آن به بعد هیئت آمد. سیستم مدیریتی مصطفی این بود که می‌گفت نباید بگذاریم این بچه های شروشوری که الان پیش ما هستند، از اینجا بروند و به خلاف کشیده شوند. در میان بچه ها همه طیفی پیدا می‌شدند، بچه های شیطانی که انرژی خیلی زیادی داشتند، اهل بگو و بخند بودند و معمولاً مربی ها نمی توانستند این بچه هارا جذب کنند و با آنها چکشی برخورد می‌کردند. زمانی هم که پایگاه امام روح‌الله راه تأسیس کرد، هرچی بچه‌ی شر و شور بود، دوروبر مصطفی آمد؛ بچه هایی که از دیوار راست بالا می‌رفتند اما لات و لوت نبودند. در بعضی از پایگاه ها وقتی دور هم می‌نشینند، فقط یک نفر صحبت می‌کند و به بچه ها زیاد بها نمی‌دهد.روش تربیتی مصطفی فقط یک کلمه بود؛ محبت. حالا طرف هرکاری کرده بود؛ مثلا وسیله‌ی کسی را پیچانده بود، نمیگفت فلان فلان شده خیلی کار بدی کردی! تو در آتش دوزخ خواهی سوخت! شروع می‌کرد با او به حرف زدن. می‌گفت:« اگر به خاطر اینکه وسیله اونو برداشتی ، دیگه مسجد نیاد و بره به خلاف کشیده شه، گناهش گردن توئه. جواب امام حسینو چی میخوای بدی؟ خودت ببر بهش بده، یه بستنی هم بخر. پول نداری، بیا به تو پول بدم.» همین پول دادن هایش لج من را درمی‌آورد. سیستم او محبتی بود. اگر پس گردنی هم می‌زد، با خنده می‌زد! ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دقایقی قبل از شروع رونمایی کتاب "تفنگدار مسجد شاه" تا شروع مراسم صلواتی نثار روح میرزاکوچک خان جنگلی بفرماییم! ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصور کنید یک شخصیت تاریخی برای معرفی، توسط یک نفر انتخاب میشه. این فرد بعد از چند ماه و شاید چند سال جستجو و تحقیق از لای کتابها و اسناد و پیدا کردن افراد مختلف و دیدن مکان ها و حتی لمس طبیعتی که فرد تاریخی توی اونجا می‌زیسته به اطلاعات و فضایی می‌رسه که در قالب "کتاب" ما رو از پسِ سالها به اون تاریخ گره میزنه. حقیقتا نویسنده، اونم نویسنده تاریخی، برای خلق داستان شخصیت های تاریخی متحمل زحمت زیادی میشه تا یک شخصیت تاریخی رو اونطور که بود دوباره خلق کنه و به دنیا بیاره. و چقدر سخته رسیدن به این مرحله! و البته که این خلق کردن بدون حمایت انتشارات و دوندگی تک تک عوامل پشت صحنه به ثمر نمیرسه و زحمت این کارها رو فقط کسی میدونه که از دور دستی برآتش داره. رونمایی از کتاب یعنی دورهمی تمام کسانی که در تولد یک کتاب نقش داشتن و صحبت در مورد مسیر طی شده؛ از اول تا تولد اثر. سخن گفتن از زمین خوردن و بلندشدن های چندین و چندباره، نشون دادن افق های روشن آینده. هرچند من نقشی در تولد کتاب "تفنگدار مسجد شاه" نداشتم ولی خدا رو شاکرم بابت توفیق شرکت در این جلسه. پ.ن: آخر جلسه هم یه نسخه کتاب با امضای نویسنده اثر گرفتیم. مبارکمون باشه! ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا