eitaa logo
کتابویچ
597 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
549 ویدیو
126 فایل
کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد وباشرایط‌ ویژه،برای‌شهرهای‌دیگر ادمین‌سفارش‌کتاب: @mlbpji و @Biranvand_1988 لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich
مشاهده در ایتا
دانلود
213_GorbeNaznazi&TopeBaraghoBaNamakesh.mp3
1.9M
💠 گربه نازنازی و توپ براق و با نمکش 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا 👈عموکتابی | مربی تربیتی🌱 https://eitaa.com/joinchat/2468741149Ce4e515064e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹میلاد امام رئوفمان،امام جانمان،امام رضا علیه السلام بر همگی مبارک🌹
اقیانوس مشرق 📣معرفی مجدد رمانی عرفانی و زیبا در مورد 🌺" امام رضا علیه السلام "🌺 قصه «اقیانوس مشرق» از این قرار است که مردی به نام «عمران بن داوود» که در جستجوی آب حیات است در بیابانی در مسیر خراسان راه را گم می کند. ابتدای داستان با شرح وضعیت عمران که از تشنگی و خستگی در حالتی بی رمق و وهم آلود در بیابان افتاده آغاز می شود. عمران تشنه است و خسته و مجروح از راه طولانی. ناگهان مردی را می بیند که « زانو می زند بالای سرش. دستش را آهسته زیر چانه عمران می گیرد و صورت عمران را بالا می آورد. عمران در بهت نگاهش می‌کند. 😳 مرد می‌گوید: آیا تو عِمران پسر داوودی؟ عمران در اوج درد می خندد ....😅  -من تشنه ام. تشنه پسر تشنه...چنگی بی‌رمق می‌زند و با التماس می‌گوید: «به من بگو که سرابی. بگو که تو نیز وَهم گرمازده‌ای...در این برهوت بی سرانجام...مرد مَشکی پر از آب را به سوی عمران می‌گیرد...💧🌊 -این هدیه‌ای است از علی بن موسی الرضا.🙂 عِمران با چشم‌های ناباور و با طمع به مشک نگاه می‌کند. 😳😢 کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 208 📚
❤️بخشی از کتاب اقیانوس مشرق عمران نمی‌داند که با چه کسی رو به رو شده است.😶😯 مشک را از آن مرد ناشناس می‌گیرد و از او می‌شنود که باید چهل قدم پیش برود و به خانه پینه دوز برسد.🚶‍♂ در آن بیابان و برهوت وسیع تا چشم کار می‌کند بیابان است و حتی روستایی از دور پیدا نیست اما عمران قدم چهلم را که برمی دارد خودش را بر در خانه‌ای می‌بیند و بیهوش می‌افتد. 🤕😵 آنجا خانه همان پینه دوز است. او عمران را معالجه می‌کند. عمران از او نشانی چشمه آب حیات را می‌پرسد چشمه‌ای که هر کس از آن بنوشد هرگز نمی میرد. عمران برای پینه‌وز تعریف می‌کند که از آن مرد ناشناس شنیده است که آب حیات را در یک قلعه خواهد یافت. 🧐 پینه دوز اما از علی بن موسی الرضا صحبت می‌کند از اعجازش و خصوصیاتش. اما عمران شیعه نیست ولی معجزه امام را همواره در دست دارد یعنی همان مَشکی که هر چقدر از آبش می نوشَد تمام نمی‌شود.
خانواده ای سه نفره که منتظر به دنیا آمدن فرزند دوم شان هستند. بعد از تولد «نوید» آن ها می فهمند که او مثل بقیه نیست😢 و بعد از آن ماجراهایی برای این خانواده پیش می آید که جذاب و خواندنی است.
هدایت شده از کتابویچ
جلسات تدبر در قرآن هفتگی در مکان دلسا(جنب سینما استقلال ) به لطف و عنایت الهی😍 این هفته برقراره پنجشنبه ✅ ساعت ۹:۳۰الی ۱۰:۴۵ و همچنین امکان مراجعه حضوری به کتابویچ 📚نیز ممکن است در جلسه پیش رو انشالله بخشی از دعای صحیفه سجادیه و ص ۱۶ قرآن مورد تدبر قرار میگیرد.😊 📣📣📣 برنامه کلاس های گفتمان نوجوان در گروه اختصاصی اطلاع رسانی خواهد شد.
اهمیت داستان‌های علمی تخیلی از نظر رهبر👆🏻🤩👌 منبع: *کتابِ کتاب رهیافتی به منظومه فکری رهبر معظم انقلاب درباره کتاب *
یک کتابِ جنایی معمایی پرهیجان👌🧐 نویل و کی استرینج به همراه آدری استرینج، همسر سابق نویل استرینج، به خانهٔ لیدی ترسیلیان دعوت می شوند تا تعطیلات خود را در آن جا بگذرانند. ولی حضور همسر جدید و سابق آقای استرینج در کنار همدیگر موجب ایجاد فضایی متشنج در این خانه شده که سرانجام به کشته شدن دو نفر به شکلی مرموز منجر می گردد؛ و در آخر این بازرس باتل است که با تقلید از روش پوآرو گره از این دو ماجرای عجیب می گشاید…🤩 کرایه کتاب۲۰۰۰تومان تعدادصفحات 📚۲۶۲📚
Pages-from-zero.pdf
148.8K
چند صفحه ابتدای کتاب 👆👆👆 کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد وباشرایط‌ ویژه،برای‌شهرهای‌دیگر ادمین‌مشاوره‌کتاب: @Z_Monazami ادمین‌سفارش‌کتاب: @m_drbii لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich لینک‌کانال‌در‌تلگرام: https://t.me/ketabvich
خیالت تخت من بچه شرم کتابی است درباره دو دانش آموزِ در آستانه دوران نوجوانی که هر کدامشان به نوعی رفتار های غیر عادی دارند ، یکی از آنها خیلی بی قید و بند و به اصطلاح بچه شر است و دیگری هم خیلی بچه مثبت!!! این دو رفته رفته با هم دوست می شوند و ماجراهای زیادی می‌سازند... این کتاب در قالب یک داستان بامزه، پرکشش، هیجان انگیز و پرماجرا ، خیلی دقیق و با دیدی روانشناسی به بررسی رفتار های این دو دانش آموز یعنی آرچی و میراندا پرداخته است. در واقع هم آرچی و هم میراندا تحت تأثیر چالش های که در خانواده و بعد هم در محیط مدرسه دارند بر رفتارهای غیر عادیشان پا فشاری می کنند ؛ اما در حقیقت مشکل اصلی هردویشان این است که گمان میکنند شخصیت واقعی شان چندان حرفی برای گفتن ندارد.