4_5774172827519288608.mp3
1.03M
🎵تفاوت دعای مؤدبانه و غیرمؤدبانه و اثر آن در استجابت دعا
🔻یک راه ساده برای رعایت ادب در دعا
❌حتما مطالعه بفرمایید❌
👌چگونگی برخورد خداوند تبارک و تعالی با بندگانش ..
◾️محمّد بن يحيى ، عن أحمد بن محمّد بن عيسى ، عن ابن محبوب ، عن داود الرّقّيّ ، عن أبي عبيدة الحذّاء ، عن أبي جعفر عليه السّلام قال : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلّم : قال اللّه عزّ و جلّ : «إنّ من عبادي المؤمنين عبادا لا يصلح لهم أمر دينهم إلاّ بالغنى و السّعة و الصّحّة في البدن فأبلوهم بالغنى و السّعة و صحّة البدن فيصلح عليهم أمر دينهم ، و إنّ من عبادي المؤمنين لعبادا لا يصلح لهم أمر دينهم إلاّ بالفاقة و المسكنة و السّقم في أبدانهم فأبلوهم بالفاقة و المسكنة و السّقم ، فيصلح عليهم أمر دينهم و أنا أعلم بما يصلح عليه أمر دين عبادي المؤمنين ، و إنّ من عبادي المؤمنين لمن يجتهد في عبادتي فيقوم من رقاده و لذيذ و ساده فيتهجّد لي اللّيالي فيتعب نفسه في عبادتي فأضربه بالنّعاس اللّيلة و اللّيلتين نظرا منّي له و إبقاء عليه،فينام حتّى يصبح فيقوم و هو ماقت لنفسه زارئ عليها و لو أخلّي بينه و بين ما يريد من عبادتي لدخله العجب من ذلك فيصيّره العجب إلى الفتنة بأعماله فيأتيه من ذلك ما فيه هلاكه لعجبه بأعماله و رضاه عن نفسه حتّى يظنّ أنّه قد فاق العابدين و جاز في عبادته حدّ التّقصير،فيتباعد منّي عند ذلك و هو يظنّ أنّه يتقرّب إليّ،فلا يتّكل العاملون على أعمالهم الّتي يعملونها لثوابي فإنّهم لو اجتهدوا و أتعبوا أنفسهم و أفنوا أعمارهم في عبادتي كانوا مقصّرين غير بالغين في عبادتهم كنه عبادتي فيما يطلبون عندي من كرامتي و النّعيم في جنّاتي و رفيع درجاتي العلى في جواري و لكن فبرحمتي فليثقوا و بفضلي فليفرحوا و إلى حسن الظّنّ بي فليطمئنّوا،فإنّ رحمتي عند ذلك تداركهم،و منّي يبلّغهم رضواني،و مغفرتي تلبسهم عفوي،فإنّي أنا اللّه الرّحمن الرّحيم و بذلك تسمّيت .
🔸ابو عبيدۀ حذّاء از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه رسول خدا -درود خدا بر او و بر خاندانش- فرمودند : خداى شكوهمند فرموده است : همانا از ميانِ بندگانِ مؤمن ام بندهاى است كه كارِ دينش جز با #توانگرى و #گشادگى_روزى و #تندرستى_بدن درست نمىشود ، پس [به همین خاطر] من او را به توانگرى و گشادگى روزى و تندرستى بدن دچار مىكنم تا كار دينش درست شود ، و از ديگر بندگان مؤمن ام بندهاى است كه كارِ دينش جز با #ندارى و #بيچارگى و #بيمارى_در_بدنش درست نمىشود پس [به همین خاطر] من او را به ندارى و بيچارگى و بيمارى دچار مىكنم تا كارِ دينش درست گردد ، و من به آنچه که كارِ دين بندگانم به سببش درست مىشود داناترم ، از بندگانم مؤمن ام يكى در عبادتم مىكوشد و از خواب و بالش لذّت بخش خود جدا شده ، شب را به خاطر من زنده مىكند و خودش را در عبادت من خسته مىكند ، من يک شب و دو شب به جهت گوشه ی چشمى كه به او دارم و براى ماندنش در اين حال او را به چرت مىاندازم ، او مىخوابد و صبحگاه برمىخيزد درحالىكه از خودش ناراحت است و آن را سرزنش مىكند ، ولى اگر ميان او و عبادتم را باز بگذارم [یعنی او را در این حال رها کنم] ، غرورى به او دست مىدهد كه به فتنه یِ در اعمالش كشيده مىشود ، و به جهتِ همين غرور در اعمال و خرسندى از خود-چنان كه مىپندارد او بالاتر از همه ی عبادتگران است و در عبادت كوتاهى نمىكند -به سوى هلاكت مىرود ، از من دور مىشود ولى مىپندارد كه به من نزديک شده است ، پس عملكنندگان نبايد به عملهايى كه به خاطر پاداشم انجام مىدهند تكيه كنند ؛ چون آنان هرچه بكوشند و خودشان را خسته كنند و عمرشان را در عبادت من بگذارند ، باز كوتاهى كردهاند و در آنچه از من مىخواهند ، از بزرگوارى و نعمتهاى بهشتم و درجات والا در كنارم به نهايت عبادتم نمىرسند ، بلكه بايد به رحمتم اطمينان كرده ، به احسانم شاد شوند و با حسن ظنّ به من آرام گردند ، تا رحمتم به دنبالشان برود و احسانم به بهشت رساند و آمرزشم جامه ی عفوم را به ايشان بپوشاند ، كه منم خداوند رحمتگر مهربان و به آن ناميده شدهام .
📚اصول کافی جلد ۳ صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱
@Keyfonas
نمادهایی که بصورت چشم یا موارد دیگر برای #چشم_زخم بفروش میرسد واقعیت دارد یا خرافات هست؟
#پاسخ:
✅به همراه داشتن برخي نمادها و شکل ها مانند چشم و شکل هاي مختلف نمک و .. باعث جلوگيري از چشم زخم نمي شود و به عبارتي خرافات است.
دين ما که چشم زخم و چشم نظر را حقيقت دانسته براي در امان بودن از آن نيز راه حل هايي داده است که شايسته است فرد مومن به آنها تمسک کند و از نمادهاي خرافي بپرهيزد.
✅امام صادق (ع) مي فرمايد: هرگاه بخواهيد با هيئتي آراسته و چشم گير از خانه بيرون رويد، معوذتين (سوره هاي فلق و ناس) بخوانيد تا چشمي در شما اثر نکند.(بحارالانوار ، ج92، ص1330) و در روايت ديگري از حضرت مي فرمايد: هر گاه از چشم زخم ترسيدي بگو: ما شاءالله لاقوه الا بالله العلي العظيم.
📚بحارالانوار ، ج60، ص26
امام جعفر صادق (ع) مي فرمايند اگر کسي از چشم زخم کسي مي ترسد سه مرتبه بگويد: ماشاءالله لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم و سوره فلق و ناس را بخواند، تا چشم بد در او اثر نکند. هم چنين گفته شده که آيه و ان يکاد را بنويسيد و با خود همراه داشته باشيد.
✅در حديثي ديگر آمده است که رسول اکرم (ص) براي امام حسن (ع) و امام حسين (ع) به منظور پيش گيري از چشم زخم دعايي خواندند که مضمونش چنين بود: "اعيذکما بکلمات الله التامه و اسماءالله الحسني کلها عامه من شر السامه و الهامه و من شر کل عين لامه و من شر حاسد اذا حسد"يعني:" شما را به تمام کلمات و اسماي حسناي خداوند از شر مرگ و حيوانات موذي و هر چشم بد و حسود آن گاه که حسد ورزد، مي سپارم". سپس پيامبر (ص) فرمود: اين چنين حضرت ابراهيم براي دو فرزندش اسحاق و اسماعيل تعويذ کرد.
📚بحارالانوار، ج60، ص60
از امام رضا عليه پرسيدند آيا چشم زخم واقعيت دارد؟ ايشان فرمودند:آري ،هرگاه تو را چشم زنند،کف دستت را مقابل صورتت قرار ده و سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتين را قرائت کن و هر دو کف را به صورتت بکش .خداوند تو را از گزند آن حفظ مي کند.
مکارم الاخلاق ص 474📚
@Keyfonas
گذر پوست به دباغخانه می افتد
#انتقام
✅"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند.
سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلمهای فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط #شهر ببندند تا دیگران هر چه میخواهند از او انتقام بگیرند.
مردم نیز یکی یکی می آمدند و #انتقام می گرفتند.
هشام می گفت:
"بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب میکردم، #انتقامش سخت خواهد بود."
روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند:
"مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از #دشمن خود انتقام بگیریم."
هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در #چهره هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند:
"اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم."
هشام فریاد زد :
"اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ"
"خداوند می داند که #رسالت خویش را در کجا قرار دهد."
بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز #انتقام گرفتن از هشام را متوقف کردند.
📚شرح الاخبار، ج ۳ ، ص ۲۶۰
@Keyfonas
شهید مطهری در مقدمه کتاب داستان راستان مینویسد:
🔹اين داستانها هم براى «خواص» قابل استفاده است و هم براى «عوام»، ولى منظور از اين نگارش تنها استفاده عوام است، زيرا تنها اين طبقاتند كه ميلى به عدالت و انصاف و خضوعى در برابر حق و حقيقت در آنها موجود است و اگر با سخن حقى مواجه شوند حاضرند خود را با آن تطبيق دهند.
🔸صلاح و فساد طبقات اجتماع در يكديگر تأثير دارد. ممكن نيست كه ديوارى بين طبقات كشيده شود و طبقهاى از سرايت فساد يا صلاح طبقه ديگر مصون يا بىبهره بماند، ولى معمولا فساد از «خواص» شروع مىشود و به «عوام» سرايت مىكند و صلاح برعكس از «عوام» و تنبه و بيدارى آنها آغاز مىشود و اجبارا «خواص» را به صلاح مىآورد، يعنى عادتا فساد از بالا به پايين مىريزد و صلاح از پايين به بالا سرايت مىكند.
🔹روى همين اصل است كه مىبينيم امير المؤمنين على عليه السلام در تعليمات عاليه خود، بعد از آنكه مردم را به دو طبقه «عامه» و «خاصه» تقسيم مىكند، نسبت به صلاح و به راه آمدن خاصه اظهار يأس و نوميدى مىكند و تنها عامه مردم را مورد توجه قرار مىدهد. در دستور حكومتى كه به نام مالك اشتر نخعى مرقوم داشته مىنويسد:
💬 «براى والى هيچ كس پرخرجتر در هنگام سستى، كم كمكتر در هنگام سختى، متنفرتر از عدالت و انصاف، پرتوقعتر، ناسپاستر، عذرناپذيرتر، كمطاقتتر در شدايد از «خاصه» نيست. همانا استوانه دين و نقطه مركزى مسلمين و مايه پيروزى بر دشمن «عامه» مىباشند، پس توجه تو همواره به اين طبقه معطوف باشد.».
🔸اين، فكر غلطى است از يك عده طرفداران اصلاح كه هروقت در فكر يك كار اصلاحى مىافتند، «زعماء» هر صنف را در نظر مىگيرند و آن قلههاى مرتفع در نظرشان مجسم مىشود و مىخواهند از آن ارتفاعات منيع شروع كنند. تجربه نشان داده كه معمولا كارهايى كه از ناحيه آن قلههاى رفيع آغاز شده و در نظرها مفيد مىنمايد، بيش از آن مقدار كه حقيقت و اثر اصلاحى داشته باشد، جنبه تظاهر و تبليغات و جلب نظر عوام دارد.
@Keyfonas
داستان کوتاه بزغاله
کشاورز فقیری برغالهای را از شهر خرید. همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز میگشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله آن فرد از بگیرند میتوانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند. اما چگونه میتوانند این کار را عملی کنند؟ مرد روستایی قوی و درشت هیکل بود و این اوباش ضعیف نمیتوانستند و نمیخواستند که به صورت فیزیکی درگیر شوند. برای همین فکر کردند و تصمیم گرفتند که از یک حقه استفاده کنند.
وقتی مرد روستایی داشت شهر را ترک میکرد یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر» و مرد روستایی هم در پاسخ به وی سلام کرد. بعد آن ولگرد به بالا نگاه کرد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانههایت حمل میکنی؟»
مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شدهای؟ این سگ نیست! این یک بز است.»
ولگرد گفت: «نه اشتباه میکنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی مردم فکر میکنند که دیوانه شدهای.»
مرد روستایی به حرفهای آن ولگرد خندید و به راه خود ادامه داد. در راه برای اطمینان خود، پاهای بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش بزغاله است. در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شد و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کرد. مرد روستایی خندید و گفت: «آقا این بزغاله است و نه یک سگ.»
ولگرد گفت: «چه کسی به تو گفته است که این بزغاله است؟ به نظر میرسد کسی سر تو کلاه گذاشته باشد. این یک بز است؟» و به راهش ادامه داد.
روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟ اما آن قطعاً یک بزد بود. فهمید هر دو نفر اشتباه میکردند اما ترسی در وجودش افتاد که شاید دچار توهم شده است. آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای خود برمیگشت نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریدهای؟»
مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید که این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریدهام.»
مرد روستایی پس از جدا شدن از نفر سوم، ترسی وجودش را گرفته بود. با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود به روستا نبرد چرا که شاید مورد سرزنش قرار بگیرد. اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود. در همین زمان که دودل بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال کسی را ندیدهام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند. نکند فکر میکنی که این یک بز است؟»
مرد روستایی دیگر واقعاً نمیدانست که این حیوان بز است و یا یک سگ. برای همین ترجیح داد خود را از شر آن حیوان خلاص کند. اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست. بز را که فکر میکرد دیگر سگ است آنجا رها کرد و به روستا برگشت. ترجیح داد از پول خود بگذرد تا اینکه اهالی روستا او را دیوانه خطاب کنند. با این حقه اوباشها توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند.
مراقب باشیم رسانه ها با این روش، داشته هایمان و از همه مهمتر اعتقاداتمان را از ما نگیرند! و موضوع این داستان همان معنای جنگ نرم است.
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
@Keyfonas
🔴 آرزوهای بعد از مرگ
✍ در بعضی آیات قرآن، آرزوهایی که انسان بعد از #مرگ میکند، بیان شده است:👇
🕋 ۱- إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا. (نبأ، ۴۰)
💢 ما شما را از عذاب نزدیکی بیم دادیم! این عذاب در روزی خواهد بود که انسان آنچه را از قبل با دستهای خود فرستاده میبیند، و کافر میگوید: «ای کاش خاک بودم (و گرفتار عذاب نمیشدم)!»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۲- يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي. (ﺳﻮﺭه فجر/۲۴)
💢 ای ﮐﺎﺵ! برای آخرت خود کاری انجام میدادم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۳- يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ. (ﺳﻮﺭه حاقه/۲۵)
💢 ای ﮐﺎﺵ! نامه اعمالم به من داده نمیشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۴- يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا. (ﺳﻮﺭه فرﻗﺎﻥ/۲۸)
💢 ای ﮐﺎﺵ! فلانی را به عنوان دوست انتخاب نمیکردم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۵- يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا. (ﺳﻮﺭه اﺣﺰﺍﺏ/۶۶)
💢 ای ﮐﺎﺵ! از خدا و رسولش اطاعت میکردم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۶- يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا. (ﺳﻮﺭه فرﻗﺎن/۲۷)
💢 ای ﮐﺎﺵ! راه و روش رسول خدا را دنبال میکردم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۷- يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا. (ﺳﻮﺭه نساﺀ/۷۳)
💢 ای ﮐﺎﺵ! من هم با آنها (مومنین) میبودم و به کامیابی بزرگ میرسیدم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۸- يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا. (ﺳﻮﺭه کهف/۴۲)
💢 ای ﮐﺎﺵ! با پروردگار خود کسی را شریک نمیگرفتم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🕋 ۹- يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين. (ﺳﻮﺭه اﻧﻌﺎﻡ/۲۷)
💢 ای ﮐﺎﺵ! راهی باز شود تا دوباره به دنیا برگردیم، تا آیات پروردگار خود را تکذیب نکنیم، و از جمله مومنین شویم.
———————
📖 ۱۰ - وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ... حَتَّىَ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ. (زخرف، ۳۶ - ۳۸)
🖋 و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او می فرستیم پس همواره قرین اوست.
تا زمانی که (در قیامت) نزد ما حاضر شود میگوید: ای کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشینی بودی!
—————————
🕋 ۱۱ - وَ أَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىَ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُن مِّنَ الصَّالِحِينَ. منافقون، ۱۰
🖋 از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
😢 بار سفر چه بستهای، مرگ خبر نمیکند
آنکه نبسته بارِ خود، در این سفر چه میکند؟
تا نرسیده لحظهی مرگ، بیا و توبه کن
چونکه اجل فرا رسد، توبه اثر نمیکند
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@Keyfonas
برگی زرین از چهل حدیث امام خمینی
به پایان کار خویش بیندیشیم!
انسان فرضا به مقاصد(دنیائی) خود برسد، آيا استفاده او چند وقت است؟ آيا قواى جوانى تا چند وقت برقرار است؟
وقتى بهار عمر رو به خزان گذاشت، نشاط از دل و قوّه از اعضا میرود؛ ذائقه از كار مى افتد، طعمها درست ادراك نمى شود، چشم و گوش و قوه لمس و قواى ديگر بيكاره مى شوند - لذات بكلى ناقص يا نابود مى شود.
امراض مختلفه هجوم مى آورد: جهاز هضم و جذب و دفع و جهاز تنفس كار خود را نمى تواند انجام دهد، جز آه سرد و دل پر درد و حسرت و ندامت چيزى براى انسان باقى نمى ماند....
من عجالتا براى جنابعالى فرض مى كنم در عالم خيال - كه مايه ندارد - صد و پنجاه سال عمر و فراهم بودن تمام بساط شهوت و غضب و شيطنت، و فرض مى كنم كه هيچ ناملايمى هم براى شما پيش آمد نكند، و هيچ چيز بر خلاف مقصد شما نشود، آيا بعد از اين مدت كم، كه مثل باد مى گذرد، عاقبت شما چيست؟
آيا از اين لذات چه ذخيره اى كرديد براى زندگى هميشگى خود،
براى روز بيچارگى و روز فقر و تنهايى خود،
براى برزخ و قيامت خود،
براى ملاقات ملائكه خدا و اولياء خدا و انبياء او؟....
تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قيامت و غير آنها را كه شنيدى و قياس كردى به آتش دنيا و عذاب دنيا، اشتباه فهميدى، بد قياس كردى. آتش اين عالم يك امر عرضى سردى است.
عذاب اين عالم خيلى سهل و آسان است، إدراك تو در اين عالم ناقص و كوتاه است.
همه آتشهاى اين عالم را جمع كنند روح انسان را نمى تواند بسوزاند، آنجا آتشش علاوه بر اينكه جسم را مى سوزاند روح را مى سوزاند، قلب را ذوب مى كند، فؤاد را محترق مى نمايد.
تمام اينها را كه شنيدى و آنچه تا كنون از هر كه شنيدى، جهنم اعمال تو است كه در آنجا حاضر مى بينى كه خداى تعالى مى فرمايد:
«وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِرا» ۱۸: ۴۹
يعنى «يافتند آنچه كرده بودند حاضر.»
اينجا بد گفتى به مردم، قلب مردم را سوزانيدى، اين سوزش قلب عباد خدا را، خدا مى داند چه عذابى دارد در آن دنيا، وقتى كه ديدى مى فهمى چه عذابى خودت براى خودت تهيه كردى.
در بعضى از روايات موثقه است كه در جهنم يك وادى است از براى متكبرها كه او را «سقر» مى گويند، شكايت كرد به خداى تعالى از شدت گرمى و حرارت و خواست از خداى تعالى كه اذن دهد او را نفس بكشد، پس از اذن نفسى كشيد كه جهنم محترق گرديد!
چهل حدیث صفحه ۲۱
@Keyfonas
🌸امام صادق
🍃روز حسرت، کدام روز است که خدا فرمود:
((انذرهم یوم الحسره اذ قضی الامر))
بترسان ایشان را از روز حسرت.
سوره مریم آیه39
حضرت جواب دادند:
آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم
حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت
نداشته باشد؟
حضرت فرمودند:
آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا
صلوات فرستاده باشد.
📚وسائل الشیعه ج7 ص 198
@Keyfonas
🍃❀✿❀🍃🌼🍃❀✿❀🍃
#مجموعه_مهدوی
#منتظر
❃وظایف منتظران (خاص)
✠دوستی با دوستان حضرت مهدی (عج)
امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) در این مورد روایت کند که فرمود:
«خوشا بر احوال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کرده و در غیبت و پیش از قیامش پیرو او باشد؛ دوستانش را دوست بدارد و با دشمنانش دشمن باشد؛ چنین کسی ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃❀✿❀🍃🌼🍃❀✿❀🍃
صــــــــــلوات خاصه امام هشتم به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات👇
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
@keyfonas