4_5774172827519288608.mp3
1.03M
🎵تفاوت دعای مؤدبانه و غیرمؤدبانه و اثر آن در استجابت دعا
🔻یک راه ساده برای رعایت ادب در دعا
❌حتما مطالعه بفرمایید❌
👌چگونگی برخورد خداوند تبارک و تعالی با بندگانش ..
◾️محمّد بن يحيى ، عن أحمد بن محمّد بن عيسى ، عن ابن محبوب ، عن داود الرّقّيّ ، عن أبي عبيدة الحذّاء ، عن أبي جعفر عليه السّلام قال : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلّم : قال اللّه عزّ و جلّ : «إنّ من عبادي المؤمنين عبادا لا يصلح لهم أمر دينهم إلاّ بالغنى و السّعة و الصّحّة في البدن فأبلوهم بالغنى و السّعة و صحّة البدن فيصلح عليهم أمر دينهم ، و إنّ من عبادي المؤمنين لعبادا لا يصلح لهم أمر دينهم إلاّ بالفاقة و المسكنة و السّقم في أبدانهم فأبلوهم بالفاقة و المسكنة و السّقم ، فيصلح عليهم أمر دينهم و أنا أعلم بما يصلح عليه أمر دين عبادي المؤمنين ، و إنّ من عبادي المؤمنين لمن يجتهد في عبادتي فيقوم من رقاده و لذيذ و ساده فيتهجّد لي اللّيالي فيتعب نفسه في عبادتي فأضربه بالنّعاس اللّيلة و اللّيلتين نظرا منّي له و إبقاء عليه،فينام حتّى يصبح فيقوم و هو ماقت لنفسه زارئ عليها و لو أخلّي بينه و بين ما يريد من عبادتي لدخله العجب من ذلك فيصيّره العجب إلى الفتنة بأعماله فيأتيه من ذلك ما فيه هلاكه لعجبه بأعماله و رضاه عن نفسه حتّى يظنّ أنّه قد فاق العابدين و جاز في عبادته حدّ التّقصير،فيتباعد منّي عند ذلك و هو يظنّ أنّه يتقرّب إليّ،فلا يتّكل العاملون على أعمالهم الّتي يعملونها لثوابي فإنّهم لو اجتهدوا و أتعبوا أنفسهم و أفنوا أعمارهم في عبادتي كانوا مقصّرين غير بالغين في عبادتهم كنه عبادتي فيما يطلبون عندي من كرامتي و النّعيم في جنّاتي و رفيع درجاتي العلى في جواري و لكن فبرحمتي فليثقوا و بفضلي فليفرحوا و إلى حسن الظّنّ بي فليطمئنّوا،فإنّ رحمتي عند ذلك تداركهم،و منّي يبلّغهم رضواني،و مغفرتي تلبسهم عفوي،فإنّي أنا اللّه الرّحمن الرّحيم و بذلك تسمّيت .
🔸ابو عبيدۀ حذّاء از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه رسول خدا -درود خدا بر او و بر خاندانش- فرمودند : خداى شكوهمند فرموده است : همانا از ميانِ بندگانِ مؤمن ام بندهاى است كه كارِ دينش جز با #توانگرى و #گشادگى_روزى و #تندرستى_بدن درست نمىشود ، پس [به همین خاطر] من او را به توانگرى و گشادگى روزى و تندرستى بدن دچار مىكنم تا كار دينش درست شود ، و از ديگر بندگان مؤمن ام بندهاى است كه كارِ دينش جز با #ندارى و #بيچارگى و #بيمارى_در_بدنش درست نمىشود پس [به همین خاطر] من او را به ندارى و بيچارگى و بيمارى دچار مىكنم تا كارِ دينش درست گردد ، و من به آنچه که كارِ دين بندگانم به سببش درست مىشود داناترم ، از بندگانم مؤمن ام يكى در عبادتم مىكوشد و از خواب و بالش لذّت بخش خود جدا شده ، شب را به خاطر من زنده مىكند و خودش را در عبادت من خسته مىكند ، من يک شب و دو شب به جهت گوشه ی چشمى كه به او دارم و براى ماندنش در اين حال او را به چرت مىاندازم ، او مىخوابد و صبحگاه برمىخيزد درحالىكه از خودش ناراحت است و آن را سرزنش مىكند ، ولى اگر ميان او و عبادتم را باز بگذارم [یعنی او را در این حال رها کنم] ، غرورى به او دست مىدهد كه به فتنه یِ در اعمالش كشيده مىشود ، و به جهتِ همين غرور در اعمال و خرسندى از خود-چنان كه مىپندارد او بالاتر از همه ی عبادتگران است و در عبادت كوتاهى نمىكند -به سوى هلاكت مىرود ، از من دور مىشود ولى مىپندارد كه به من نزديک شده است ، پس عملكنندگان نبايد به عملهايى كه به خاطر پاداشم انجام مىدهند تكيه كنند ؛ چون آنان هرچه بكوشند و خودشان را خسته كنند و عمرشان را در عبادت من بگذارند ، باز كوتاهى كردهاند و در آنچه از من مىخواهند ، از بزرگوارى و نعمتهاى بهشتم و درجات والا در كنارم به نهايت عبادتم نمىرسند ، بلكه بايد به رحمتم اطمينان كرده ، به احسانم شاد شوند و با حسن ظنّ به من آرام گردند ، تا رحمتم به دنبالشان برود و احسانم به بهشت رساند و آمرزشم جامه ی عفوم را به ايشان بپوشاند ، كه منم خداوند رحمتگر مهربان و به آن ناميده شدهام .
📚اصول کافی جلد ۳ صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱
@Keyfonas
نمادهایی که بصورت چشم یا موارد دیگر برای #چشم_زخم بفروش میرسد واقعیت دارد یا خرافات هست؟
#پاسخ:
✅به همراه داشتن برخي نمادها و شکل ها مانند چشم و شکل هاي مختلف نمک و .. باعث جلوگيري از چشم زخم نمي شود و به عبارتي خرافات است.
دين ما که چشم زخم و چشم نظر را حقيقت دانسته براي در امان بودن از آن نيز راه حل هايي داده است که شايسته است فرد مومن به آنها تمسک کند و از نمادهاي خرافي بپرهيزد.
✅امام صادق (ع) مي فرمايد: هرگاه بخواهيد با هيئتي آراسته و چشم گير از خانه بيرون رويد، معوذتين (سوره هاي فلق و ناس) بخوانيد تا چشمي در شما اثر نکند.(بحارالانوار ، ج92، ص1330) و در روايت ديگري از حضرت مي فرمايد: هر گاه از چشم زخم ترسيدي بگو: ما شاءالله لاقوه الا بالله العلي العظيم.
📚بحارالانوار ، ج60، ص26
امام جعفر صادق (ع) مي فرمايند اگر کسي از چشم زخم کسي مي ترسد سه مرتبه بگويد: ماشاءالله لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم و سوره فلق و ناس را بخواند، تا چشم بد در او اثر نکند. هم چنين گفته شده که آيه و ان يکاد را بنويسيد و با خود همراه داشته باشيد.
✅در حديثي ديگر آمده است که رسول اکرم (ص) براي امام حسن (ع) و امام حسين (ع) به منظور پيش گيري از چشم زخم دعايي خواندند که مضمونش چنين بود: "اعيذکما بکلمات الله التامه و اسماءالله الحسني کلها عامه من شر السامه و الهامه و من شر کل عين لامه و من شر حاسد اذا حسد"يعني:" شما را به تمام کلمات و اسماي حسناي خداوند از شر مرگ و حيوانات موذي و هر چشم بد و حسود آن گاه که حسد ورزد، مي سپارم". سپس پيامبر (ص) فرمود: اين چنين حضرت ابراهيم براي دو فرزندش اسحاق و اسماعيل تعويذ کرد.
📚بحارالانوار، ج60، ص60
از امام رضا عليه پرسيدند آيا چشم زخم واقعيت دارد؟ ايشان فرمودند:آري ،هرگاه تو را چشم زنند،کف دستت را مقابل صورتت قرار ده و سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتين را قرائت کن و هر دو کف را به صورتت بکش .خداوند تو را از گزند آن حفظ مي کند.
مکارم الاخلاق ص 474📚
@Keyfonas
گذر پوست به دباغخانه می افتد
#انتقام
✅"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند.
سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلمهای فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط #شهر ببندند تا دیگران هر چه میخواهند از او انتقام بگیرند.
مردم نیز یکی یکی می آمدند و #انتقام می گرفتند.
هشام می گفت:
"بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب میکردم، #انتقامش سخت خواهد بود."
روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند:
"مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از #دشمن خود انتقام بگیریم."
هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در #چهره هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند:
"اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم."
هشام فریاد زد :
"اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ"
"خداوند می داند که #رسالت خویش را در کجا قرار دهد."
بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز #انتقام گرفتن از هشام را متوقف کردند.
📚شرح الاخبار، ج ۳ ، ص ۲۶۰
@Keyfonas
شهید مطهری در مقدمه کتاب داستان راستان مینویسد:
🔹اين داستانها هم براى «خواص» قابل استفاده است و هم براى «عوام»، ولى منظور از اين نگارش تنها استفاده عوام است، زيرا تنها اين طبقاتند كه ميلى به عدالت و انصاف و خضوعى در برابر حق و حقيقت در آنها موجود است و اگر با سخن حقى مواجه شوند حاضرند خود را با آن تطبيق دهند.
🔸صلاح و فساد طبقات اجتماع در يكديگر تأثير دارد. ممكن نيست كه ديوارى بين طبقات كشيده شود و طبقهاى از سرايت فساد يا صلاح طبقه ديگر مصون يا بىبهره بماند، ولى معمولا فساد از «خواص» شروع مىشود و به «عوام» سرايت مىكند و صلاح برعكس از «عوام» و تنبه و بيدارى آنها آغاز مىشود و اجبارا «خواص» را به صلاح مىآورد، يعنى عادتا فساد از بالا به پايين مىريزد و صلاح از پايين به بالا سرايت مىكند.
🔹روى همين اصل است كه مىبينيم امير المؤمنين على عليه السلام در تعليمات عاليه خود، بعد از آنكه مردم را به دو طبقه «عامه» و «خاصه» تقسيم مىكند، نسبت به صلاح و به راه آمدن خاصه اظهار يأس و نوميدى مىكند و تنها عامه مردم را مورد توجه قرار مىدهد. در دستور حكومتى كه به نام مالك اشتر نخعى مرقوم داشته مىنويسد:
💬 «براى والى هيچ كس پرخرجتر در هنگام سستى، كم كمكتر در هنگام سختى، متنفرتر از عدالت و انصاف، پرتوقعتر، ناسپاستر، عذرناپذيرتر، كمطاقتتر در شدايد از «خاصه» نيست. همانا استوانه دين و نقطه مركزى مسلمين و مايه پيروزى بر دشمن «عامه» مىباشند، پس توجه تو همواره به اين طبقه معطوف باشد.».
🔸اين، فكر غلطى است از يك عده طرفداران اصلاح كه هروقت در فكر يك كار اصلاحى مىافتند، «زعماء» هر صنف را در نظر مىگيرند و آن قلههاى مرتفع در نظرشان مجسم مىشود و مىخواهند از آن ارتفاعات منيع شروع كنند. تجربه نشان داده كه معمولا كارهايى كه از ناحيه آن قلههاى رفيع آغاز شده و در نظرها مفيد مىنمايد، بيش از آن مقدار كه حقيقت و اثر اصلاحى داشته باشد، جنبه تظاهر و تبليغات و جلب نظر عوام دارد.
@Keyfonas