eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
345 دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.5هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امام زمانم هر صبح، به شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میکنم🌿 ، هر روز که می‌گذرد، عاشقانه تر از قبل چشم به راهتان باشم...🧡 ✨السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ✨ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج
✋♥️ هر صبح از میان دلم تا ضریح عشق مِنّی الی الحسین سلامی کشیده اند
🌷 پیرو راه حسینیم و پریشان حسن همه گویند به ما بی سر و سامان حسن 💚
تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صفحه ۸۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرنده ای که در مسجدالحرام با شنیدن صدای اذان اینگونه سجده می کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 زمانی که حرم حضرت زینب سلام الله علیها به محاصره ی داعش درآمد و کم کم زینبیه داشت سقوط میکرد، بلافاصله به آقای سیستانی خبر دادن که هیچ جور نمیتونیم جلوی تکفیری هارو بگیریم چکار کنیم؟ آقای سیستانی گفتند دیگه کار از دست ما خارج هستش از حضرت عباس علیه السلام کمک بگیرید. برید پرچم از گنبد حضرت عباس بردارید و به حرم حضرت زینب سلام الله علیها برسونید. پرچم که رسید به حرم پشت بام در تیر رس تکفیری ها بود.. ۵ نفر داوطلب شدن تا پرچم حرم حضرت عباس علیه السلام روی گنبد نصب کنند. ۴ نفر شهید شدن و در اخر ابوتراب و یک رزمنده دیگه موفق شدن پرچم به بالای گنبد برسونن و رجز خوانی کنند. خاطرات رزمنده ها رو که نشون میداد خیلی زیبا بود.. میگفتن وقتی پرچم بالا رفت ، انگار تیرهای ما دیگه هدایت میشد به سمت دشمن تیری هدر نمیرفت انگار. تند تند دشمن عقب نشینی میکرد... سفارش میکنم حتما این مستند کوتاه را حتما ببینید
▪️◾️✨﷽✨◾️▪️ ❤️‍🔥و غصه ی ما از این قصه شروع شد👇 قصه ی پر درد سقیفه...😭😭😭 👀ابتدا نگاهی به معنا و مکان سقیفه ⛱سقیفه=>سقیفه به‌معنای سایبان 🛖برخی از طوایف عرب یا همه ی آنها، چنین جایی داشته‌اند که برای تصمیم‌گیری و مشورت در کارهای عمومی، از آن استفاده می‌کرده‌اند. (دار الندوه در مکه همین کارکرد را برای قبیله قریش داشته است.) ⁉️مکان سقیفه👇 🌀سقیفه بنی ساعده، متعلق به طایفه بنوساعدة بن کعب بن خزرج بود و در نزدیکی مسجد النبی قرار داشت و از شهرت تاریخی برخوردار بود. ◾️سقیفه در سمت غرب مسجد نبوی، در کنار چاه بضاعه بود. سعد بن عباده که کاندیدای انصار برای خلافت بود، در نزدیکی آن زندگی می‌کرد. ❌شهرت اصلی این مکان، به دلیل وقوع رخداد تاریخی بیعت عده‌ای از مسلمانان با ابوبکر در آن است که به همین جهت به واقعه ی سقیفه معروف شده است. ⛔️سقیفه به واقعه و جریانی گفته می شود که در آن مسیر خلافت در اسلام عوض شد و خلافتی که حق علی بن ابی طالب (علیه السلام) بود و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دفعات متعدد و در مناسبت های مختلف مانند غدیر خم آن را به همگان اعلام کرده بودند، از ایشان گرفته شد و به افراد دیگری واگذار گردید.😔😔😔 🔁ادامه دارد...... ✿💚 💚✿ ❣❁❀ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ وَ اَبِيهَا وَ بَعْلَهَا وَبَنِيهَا وَالسِّرِالمُسْتَوْدِعِ فِيهَا بِعَدَدِ مَا اَحَاطِ بِهِ عِلْمُكَ ❀❁❣ ─✾࿐༅💐•⊰ ⃟ ⃟❈💐༅࿐✾─
▪️✨﷽✨▪️ ❤️‍🔥و غصه ی ما از این قصه شروع شد👇 قصه ی پر درد سقیفه...😭😭😭 🐗رد پاهای برنامه ریزی قبلی برای غصب خلافت 💥برخی از اتفاقاتی که نزدیک به رحلت پیامبر اکرم (ص) به وقوع پیوست نشان می دهد که گروهی در حال برنامه ریزی برای تصرف خلافت بعد از پیامبر اکرم (ص) بودند. 🛡لشکر اسامه 🌷رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ماه های آخر عمر تصمیم گرفتند که سپاهی به منطقه موته، بفرستند. به همین دلیل به تمام بزرگان مهاجرین و انصار دستور دادند تا به همراهی سپاهی به فرماندهی جوانی هجده ساله به نام اسامه بن زید به آنجا بروند و در پایان به دلیل کارشکنی بعضی از مسلمانان برای نرفتن به همراه سپاه فرمودند: هرکس که از رفتن به همراه سپاه اجتناب ورزد، خدا او را لعنت کند. 🌐 إبن حجر عسقلاني (م852) است كه از استوانه‌هاي علمي و رجالي اهل سنت می‌باشد در شرحش بر صحيح بخاري (كه از مهمترين و بهترين و معتبرترين شروح بر صحيح بخاري است) تصریح می کند که شخصيت‌هاي بزرگ مهاجرين و انصار همچون أبوبكر، عمر، أبو عبيده جراح، سعد، سعيد و قتاده و همه بودند. و می گوید اينها در رابطه با فرماندهي أسامه اشكال تراشي كردند. 😔اما علی رغم تاکید پیامبر بر شتاب در حرکت سپاه، آنان نه‌تنها در زمان حیات رسول خدا حرکت نکردند، بلکه تا یک ماه پس از رحلت آن حضرت نیز سستی نشان دادند. 📕شیخ مفید داستان تخلف ابوبکر و عمر از سپاه اسامه را چنین نقل می‌کند: «پیامبر دستور داده بود، ابوبکر و عمر به سپاه اسامه ملحق شوند ولی از تخلف و سرپیچی آن‌ها اطلاعی نداشت. زمانی که متوجه شد عایشه و حفصه در تلاش برای امام جماعت قرار دادن پدران خود هستند؛ از تخلف آن‌ها اطلاع یافت». 📝حدیث قلم و قرطاس در آخرین پنجشنبه عمر رسول خدا ( صلی الله علیه و آله )، عده ای از اصحاب در منزل ایشان به دور حضرتش حضور داشتند. در این هنگام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «کاغذ و قلمی برایم بیاورید تا نوشته ای برای شما بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید.» ⚠️ سپس عمر بن خطّاب گفت: «همانا مرض بر مشاعر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چیره گشته، قرآن نزد شماست و کتاب خدا برای ماکافی است!» ❌اختلاف و گفتگو میان مردمی که در خانه بودند درافتاد، و بعضی هم با عمر هم صدا شدند. چون سخنان یاوه زیاد گفته شد و دامنه اختلافات بالا گرفت، رسول خدا (صلی الله عیه و آله) فرمودند: «از نزد من برخیزید که در حضور من جدال و اختلاف شایسته نیست.» 🔁ادامه دارد...... ✿💚 💚✿ ❣❁❀ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ وَ اَبِيهَا وَ بَعْلَهَا وَبَنِيهَا وَالسِّرِالمُسْتَوْدِعِ فِيهَا بِعَدَدِ مَا اَحَاطِ بِهِ عِلْمُكَ ❀❁❣ ─✾࿐༅💐•⊰ ⃟ ⃟❈💐༅࿐✾─
▪️✨﷽✨▪️ ❤️‍🔥و غصه ی ما از این قصه شروع شد👇 قصه ی پر درد سقیفه...😭😭😭 📌اقدام ابوبکر برای خواندن نماز به جای پیامبر (ص)👇 📓در برخی کتب اهل سنت همچون صحيح بخارى و مسند أبي عوانة، از عايشه روايت شده است که: زمانى كه پيامبر خدا (ص) بيمار شد (همان بيمارى‌اى كه منجر به وفاتش شد) ، هنگامى كه وقت نماز شد، فرمود: «به ابوبكر، امر كنيد تا با مردم، نماز بگزارد» . . . . پس ابوبكر، خارج شد و به نماز ايستاد. در آن هنگام، براى ايشان، اندكى سبُكى حاصل شد. لذا از جا برخاست و در حالى كه به خاطر ضعف، به دو مرد، تكيه كرده بود، به مسجد رفت. گويا هم اكنون پاهاى ايشان را كه به علّت ناتوانى بر اثر بيمارى به زمين كشيده مى‌شد، مى‌بينم. . . . پس ايشان، پيش رفته، كنار ابوبكر نشست. 🚫اما این روایت را نمی توان قبول نمود چرا که ابوبکر یکی از کسانی بوده است که به همراه دیگران از فرمان پیامبر مبنی بر حرکت سپاه اسامه تخطی نموده بوده است. و قابل پذیرش نیست که پیامبر چنین کسی را جانشین خود برای اقامه نماز نماید.❌ 👇👇👇👇👇👇👇 ✅سیّد رضیّ در مورد حقیقت این ماجرا در کتاب خصائص الائمه روایتی از ابوموسی ضریر بجلّی از امام رضا (ع) بدین صورت نقل می نماید: 😳به حضرت عرض کردم: فدایت شوم! مردم زیاد می‌گویند که پیامبر اکرم (ص) ابوبکر را امر به نماز نمود؛ سپس به عمر دستور (به نماز) داد! 🥀حضرت سکوتی طولانی کرد؛ سپس فرمود: آن‌گونه که مردم می‌گویند، نیست؛ ولکن تو ای عیسی! خیلی راجع به امور بحث می‌کنی و تا کشف نکنی، راضی نمی‌شوی. ☘گفتم: پدر و مادرم فدای تو باد، غیر از شما از چه کسی مسائل دینم را سؤال کنم و بپرسم چیزی را که به نفع آخرتم باشد و نفسم با آن هدایت شود و ترسم که غیر تو مرا در جواب سوالهایم گمراه کند. 😔 پس فرمود: هنگامی که بیماری رسول خدا (ص) سخت شد، علی (ع) را خواست و سر خود را در دامن او گذاشت و از هوش رفت؛ وقت نماز فرا رسید و اذان آن گفته شد؛ عایشه بیرون رفت و گفت: ای عمر! بیرون شو و برای مردم نماز بخوان. عمر به او گفت: پدرت از من سزاوارتر است! ▪️عایشه گفت: راست است، امّا او مرد نرم خویی است و دوست ندارم به مخالفت با او برخیزند! پس تو برای آنان نماز بخوان. عمر به او گفت: ابوبکر نماز بخواند؛ اگر کسی حرکتی کند یا به او حمله نماید، من از او حمایت می‌کنم در حالی که رسول خدا بیهوش است و گمان نمی‌کنم به هوش آید و آن مرد (علی) به او مشغول است و نمی‌تواند از او جدا شود؛ پس قبل از این که به هوش آید، نماز را بخوانید، زیرا بیم آن دارم که اگر به هوش آید، علی را به اقامه‌ی نماز امر کند و من، شب گذشته صحبت‌های آهسته او را شنیدم که به علی می‌گفت: الصلاه الصلاه (نماز را، نماز را). 💐امام فرمود: ابوبکر بیرون آمد که برای مردم نماز بخواند و مردم گمان کردند به فرمان رسول خدا (ص) است؛ هنوز تکبیر نگفته بود که رسول خدا (ص) به هوش آمد و فرمود: عمویم عبّاس را فرا بخوانید. او را صدا کردند، پس عبّاس و علی (ع) حضرت را حمل کردند تا به مسجد در آمد و برای مردم نماز خواند در حالی که نشسته بود. 🔁ادامه دارد...... ✿💚 💚✿ ❣❁❀ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ وَ اَبِيهَا وَ بَعْلَهَا وَبَنِيهَا وَالسِّرِالمُسْتَوْدِعِ فِيهَا بِعَدَدِ مَا اَحَاطِ بِهِ عِلْمُكَ ❀❁❣ ─✾࿐༅💐•⊰ ⃟ ⃟❈💐༅࿐✾─
▪️✨﷽✨▪️ ❤️‍🔥و غصه ی ما از این قصه شروع شد👇 قصه ی پر درد سقیفه...😭😭😭 ◾️انکار وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) توسط عمر بن خطاب 🥀رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ظهر روز دوشنبه چشم از دنیا فروبست ( به شهادت رسید )😭😭 در حالی که عمر در مدینه و ابوبکر در منزل شخصی خود در سنح(سخن سربسته) بودند. ◾️ عایشه گوید: عمر پس از آنکه اجازه گرفت، به حجره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد شد و پارچه ای را که بر رخسار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کشیده شده بود به کنار زد و فریاد زد «آه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چه سخت بیهوش افتاده است!» و همچنین گفت: «.... رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هرگز نخواهد مرد تا منافقان را نیست و نابود کند!» 😔او به این مقدار اکتفا نکرد و هرکس را که از مرگ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) صحبت می کرد تهدید به قتل نموده و می گفت: «مردمی از منافقین گمان می کنند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفته ؛ چنین نیست و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نمرده است، بلکه مانند: موسی بن عمران (علیه السلام) که چهل روز از چشم مردم غایب شد و بازگشت ؛ و درباره اش گفته اند که مرده است، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز به نزد پروردگارش رفته و به خدا سوگند که باز می گردد و دست و پای آنان را که گمان می برند او مرده است قطع خواهد نمود. 🗡 و هر کس بگوید او مرده است با این شمشیر سرش را قطع خواهم نمود! رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به آسمان رفته است». ♻️عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر و بعضی از اصحاب با خواندن آیه «وَ مَا محَُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلىَ أَعْقَابِكُمْ وَ مَن يَنقَلِبْ عَلىَ‌ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضرَُّ اللَّهَ شَيًْا وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَّاكِرِين»سعی کردند او را آرام کنند ولی اثر نبخشید تا اینکه ابوبکر از راه رسید و همان آیاتی را که دیگران برای عمر خوانده بودند را برای او خواند و او آرام شد و نشست! و سپس گفت: «این آیاتی که خواندی آیا از قرآن بود؟!» و ابوبکر گفت «آری.» 🔁ادامه دارد...... ✿💚 💚✿ ❣❁❀ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ وَ اَبِيهَا وَ بَعْلَهَا وَبَنِيهَا وَالسِّرِالمُسْتَوْدِعِ فِيهَا بِعَدَدِ مَا اَحَاطِ بِهِ عِلْمُكَ ❀❁❣ ─✾࿐༅💐•⊰ ⃟ ⃟❈💐༅࿐✾─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این‌روزها.. بیشتر‌ یادِ‌ "پـــدر" کنیم؛ فصل‌تنھايی‌ 'علی‌' آغاز‌شده!💔 🏴
  🪴 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » 🌼 اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم 📆 سہ شنبــــــــہ ......۱۴۰۲/۰۹/۲۱ 📎 @keyfonas ☘ ☘ ☘
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... 🌱سلام امام مهربانم🌱 🔖کاش.... هر روز صبح یادمان می افتاد که چه قدر دوستمان داری و برایمان دعا می کنی!! اللهم عجل لولیک الفرج
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صفحه ۸۵
42.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاطمه جان! برایِ علی بی تو بد میشود و این سقف سنگِ لحد مشود 🎙 حاج مهدی رسولی
پدر.mp3
3.67M
هندزفریاتون دم دسته؟؟ برید بیارید که امام زمان کلے‌ حرف باهامون داره!! فقط یادتون نره این وسطا اشکاتونو پاک کنید!!🥲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالاخره یه فیلم از مسجد الاقصی اصلی دیدیم😍🍀 ان شالله در قدس نماز میخونیم🤲🏻
بله دقیقا مسجد الاقصی اصلی اونیکه گنبد طلایی داره نیست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نعمت‌ِآسمان‌ فقط‌باران‌‌نیست! گاهی‌خدا کسی‌را‌ نازل‌ میکند به‌ زلالی‌ِ باران مثلِ‌ تـو 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 🎥 عیسی اللیس خواننده در کشتی «اسرائیلی» که به تصرف انصارالله درآمده بود، ترانه ای درباره و خواند. 🍃🌹🍃 | ــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جبرئیل سعادت شرفیاب شدن متوالی به محضر چه کسی را داشت؟
🌹کارگران حضرت زهرا (س)در شاهرود! 🔹تابستان ۱۳۶۳_شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم. گفتم: چه بهتر از این! پس از سلام و خسته نباشید گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندم‌هایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید. پیرزن پس از تشکر گفت: پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه‌ مقداری هندوانه بیاورم! از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو کردیم؛ بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم: مادر چرا صبح گفتید می‌روم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟ گفت: دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد و گفت: چرا کارگر نمی‌گیری تا گندمهایت را درو کند؟ این کارها، دیگر از تو گذشته! عرض کردم: خانم شما که می‌دانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمی‌دهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم. بانو فرمودند: نگران نباش! فردا کارگران از راه خواهند رسید. ... از خواب پریدم. امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا می‌باشند. با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی