eitaa logo
معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی امام حسن مجتبی(ع)،تحت اشراف حجت الاسلام والمسلمین حاج آقاناصحی
531 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
512 فایل
ارتباط با ادمین @TM2614
مشاهده در ایتا
دانلود
💠
 ایمان راسخ
🔹 اینکه هر کسی انجام دهد به بهشت می رود، چنین چیزی در قرآن نیست؛ فرمود هر کسی عمل صالح داشته باشد _ که این حُسن فعلی است _ ﴿وَ هُوَ مُؤْمِنٌ﴾. این ﴿وَ هُوَ مُؤْمِنٌ﴾ ملکه است، اینکه اسم فاعل نیست، این صفت مشبهه است به وزن اسم فاعل؛ یعنی ، ملکهٴ راسخهٴ ثابتهٴ اوست، خب وقتی ایمان، بود، انجام واجبات و ترک محرّمات، مستمر است. 🔹 هیچ ‌جا ما نداریم که کسی کار خوب انجام بدهد به بهشت می ‌رود! حتماً
حُسن فعلی 
با
حُسن فاعلی
همراه است؛ کار خوب، از انسان خوب. کار خوب اگر از کافر باشد، ممکن است بهره های دنیایی داشته باشد؛ ولی به بهشت نمی برند! ﴿وَ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ﴾؛ نه «آمَنَ»! این ﴿وَ هُوَ مُؤْمِنٌ﴾ صفت مشبهه است نه اسم فاعل و نشانهٴ ثبات و دوام و استقرار است و مقتضای مؤمن بودن، است «بالاستمرار» و است «بالاستمرار». 📚 سوره مبارکه زخرف
💠
  دفع فقر
🔹 ما دفع فقر بکنیم مهم‌ تر است تا رفع فقر! یک ‌وقت است جامعه فقیر می ‌شود نیازمند می ‌شود، انسان برای رفع فقر قیام می کند، این کار خوبی است اما است نه یعنی انسان وقتی فقیری را می ‌بیند، عاطفه اش جریحه ‌دار می‌ شود دلش می ‌سوزد، کمک می‌ کند. کمک عاطفی ثواب بسیار کمی دارد که آدم دلش بسوزد و به فقیر کمک بکند، چون آن دیگر مربوط به دین نیست، کشورهایی هم که دین در آنها نیست این کمک را دارند، در حیوانات هم هست. این رفع فقرِ موجود است، این حداقل است که از این مرحله ـ خدای ناکرده ـ اگر کسی تنزّل بکند، دیگر نام او در دیوان کتاب و سنّت نیست. 🔹 عمده است نه ؛ عمده آن است انسان کاری بکند که فقر پدید نیاید. به فقیر رسیدگی کردن کار عاطفی است، جلوی فقر را گرفتن کار علمی و عقلی است؛ یعنی آدم بتواند ایجاد کند کار ایجاد کند، جلوی فقر را بگیرد نه به فقر موجود بپردازد و به فقیر کمک بکند. 🔹 جلوی را نمی ‌شود گرفت یعنی ما دنیایی داشته باشیم که کسی محتاج نباشد، این دیگر دنیا نیست، این بهشت است؛ اما جلوی را می ‌توان گرفت و باید گرفت. فقر طبیعی معنایش این است که هیچ کسی مریض نشود، هیچ کسی بچّه نباشد، هیچ کسی پیر نشود همه جوان باشند و کار بکنند، اینکه شدنی نیست، پس جلوی فقر طبیعی را نه ماٴمور هستیم بگیریم نه گرفتن آن ممکن است؛ اما جلوی فقر اقتصادی را هم می ‌توان گرفت و هم باید گرفت؛ یعنی کسی محتاج نباشد، حداقل معیشت را داشته باشد. 📚 درس اخلاق
💠
   سرای زاد
▫️ اگر از به نیكی نام می ‌برند برای آن است كه انسان بدنش سالم باشد و اگر روح سالم نباشد، این بدن سالم، آن روح را هم تباه می ‌كند. همه ما در قبال تامین سلامت بدن، موظفیم روحمان را هم سالم نگه بداریم. ما در همین چند صباحی كه برای سرمایه‌ گذاری فرصت هست، باید عنایت كنیم که به جایی می ‌رویم كه هم جان ما هست هم بدن ما! یعنی مرگ، پوسیدن نیست، از پوست به در آمدن است؛ انسان كه می ‌میرد این ‌طور نیست كه بپوسد، بلكه مرغی است كه از قفس طبیعت آزاد می‌ شود؛ این اصل اوّل. ما هستیم كه هستیم، هرگز از بین نمی ‌رویم. ▫️ اصل دوم آن است كه ما در دنیا نیازهای خود را یا با ضوابط حل می‌ كنیم یا با روابط؛ یعنی ما مسكن می ‌خواهیم، غذا می‌خواهیم، لباس می‌ خواهیم، خوراك می‌ خواهیم؛ یا با خریدن و اجاره كردن مشكلمان را حل می ‌كنیم یا با روابط حل می‌ كنیم؛ مثلاً پدر مشكل پسر را حل می ‌كند، پسر مشكل پدر را حل می ‌كند. در دنیا بالاخره یا با روابط، نیاز ما برطرف می‌ شود یا با ضوابط؛ ولی بعد از مرگ نه از ضوابط خبری است نه از روابط یعنی نه ‌‌‌‌آنجا خرید و فروشی است نه جا برای اجاره است نه برای مضاربه و عقود دیگر است و نه روابطی در كار است، چون همه خاك می ‌شویم و دوباره از خاك بر می‌ خیزیم، كسی پدر كسی نیست، كسی پسر كسی نیست. ما از مرگ به بعد زنده ‌ایم، ما از پوست به در می‌آییم نه اینکه بپوسیم، ما هستیم بدن داریم جان داریم، نیاز هم داریم، باید ببینیم نیازها را با چه چیزی باید رفع كرد؛ تمام نیازها را اینجا باید رفع كنیم و ما یحتاج خود را به همراه خودمان ببریم.
💠
هماهنگی هستی
🔹 قرآن كریم مثلثی را تبیین می‌ كند كه كلّ از آغاز تا انجام، همه با هم هماهنگ اند (این یك) و همه كه بر انبیا (علیهم السلام) نازل شده اند، با هم هماهنگ اند (دو)؛ یعنی هم كلمات تكوینی خدا باهم هماهنگ اند و هم كلمات تدوینی خدا با هم هماهنگ اند (این دو ضلع) مجموع و هم با هم هماهنگ اند (این سه) یعنی صحف ابراهیم و زبور داوود و تورات موسی و انجیل عیسی و قرآن پیامبر (علیهم الصلاة و علیهم السلام) همه یك دست هستند، برای اینكه ﴿مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ﴾؛ هر پیامبر قبلی، زمینه بشارت پیامبر بعدی را فراهم می ‌كند و هر پیامبر بعدی که آمد، می‌گوید هر چه پیامبر قبلی گفت درست گفت؛ هیچ اختلافی در بین انبیا نیست. 🔹 الهی، همه‌ شان یكدست اند و همگون؛ خدا یعنی نظام آفرینش، یك دست اند و همگون؛ وقتی تدوین را با تكوین و تكوین را با تدوین بسنجیم، مجموع این دو ضلع مثلث، وقتی سنجیده شود، اینها هم با هم هماهنگ اند؛ یعنی خدای سبحان طوری عالم را آفرید كه اگر این عالَم بخواهد به صورت حرف در بیاید، می ‌شود و طرزی كتاب های الهی را نازل كرده است كه اگر اینها بخواهند وجود عینی و خارجی پیدا كنند، می‌ شود . 🔹 برهانی كه در سوره مباركه «نساء» هست، همین معنا را می ‌رساند. در سوره مباركه «نساء»، برهانی كه ذات اقدس الهی اقامه كرده است یعنی آیه 82 سوره «نساء» این بود كه ﴿أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً كَثیراً﴾؛ اگر این كتاب، الهی نبود، حتماً در آن اختلاف بود و چون هیچ اختلافی در آن نیست، معلوم می ‌شود، الهی است. این قیاس استثنایی درباره هم هست، برای اینكه كل نظام را خدا آفرید. درباره نظام تدوین و تشریع كه كتاب های آسمانی است، بالصّراحه همین آیه 82 سوره «نساء» به آن اشاره دارد و در جریان تكوین، در سوره مباركه «انبیاء» فرمود: ﴿لَوْ كانَ فیهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا﴾؛ یك خداست كه دارد عالم را اداره می ‌كند، اگر بیش از یك خدا بود، ناهماهنگی در نظام بود.
💠 هدایت های الهی 🔹 هدایت های قرآن كریم چند قسم است؛ یكی است كه ﴿هُدی لِلنّاسِ﴾است؛ فرمود: ﴿شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنّاسِ﴾. خداوند جمیع مردم را هدایت كرده است؛ ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾ همین است، ﴿ذِكْری لِلْبَشَرِ﴾ همین است، آیاتی كه به عنوان ﴿یا أَیهَا النَّاس﴾ نازل شده است همین است كه هدایت عمومی و جهانی است. این هدایت به معنای است که هدایت ابتدایی است. 🔹 یک سلسله است در سوره مباركه «نور» و مانند آن آمده است که فرمود: ﴿إِنْ تُطیعُوهُ تَهْتَدُوا﴾ یا ﴿مَنْ یؤْمِنْ بِاللّهِ یهْدِ قَلْبَهُ﴾؛ اینها هدایت های پاداشی است. فیض جدیدی می‌آید، لطف تازه‌ای می‌آید، گرایش پیدا می‌شود كه خیلی ها هستند این توفیق را در خودشان احساس می‌ كنند؛ اینها گرایش به فضیلت دارند، علاقه به نماز اول وقت دارند، علاقه به نماز شب دارند. این علاقه ‌ها به دست كسی است كه دل ها در اختیار اوست.
💠
   صعوبت صعود
🔹 صراط مستقیم یعنی مستقیم نه یعنی آسان! صراطی است كه اگر انسان شروع كرد به رفتن, احتیاج ندارد كه از دیگری آدرس سؤال كند، مستقیم به بهشت می ‌رود؛ منتها اینجا كُتل دارد! صراط مستقیم نه یعنی صراط هموار، بلکه یعنی صراطی است كه كج ‌راهه نیست, بی راهه نیست, خطر ندارد, گمراهی ندارد. اینجا پا گذاشتی آخرش بهشت است; ولی این، عَقبه دارد, كُتل دارد. 🔹 فرمود چرا اینها این را طی نمی ‌كنند: ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ﴾، بعد عَقبه را تفسیر كرد، فرمود می ‌دانید عَقبه چیست؟ عَقبه بنده آزاد كردن است (یك) و در زمان گرانی و كمیابی به داد فقرا رسیدن است (دو). 🔹 وجود مبارك امام رضا (سلام الله علیه) قبل از اینكه شروع به غذا كند، یك ظرف خالی طلب می ‌كرد و از بهترین غذاهای سفره، در آن ظرف می‌ ریخت، می ‌فرمود این را به مستمند بدهید، بعد می ‌فرمود: ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ﴾. فرمود آن كسی كه غذا را بخورد و ته ‌مانده سفره را به دیگری بدهد، اینکه اقتحام عقبه نیست! آن ‌كه لباس نو را بپوشد و وقتی مندرس شد به دیگری بدهد، اینكه اقتحام عقبه نیست! آن ‌كه كار حضرت علی (علیه السلام) را می ‌كند، دو لباس تهیه می ‌كند یكی را برای خودش و دیگری را به قنبر می ‌دهد، آن است. ┄┅═✾•▪️•✾═┅┄┈ واحدفرهنگی موسسه آموزش عالی امام حسن مجتبی(ع)،تحت اشراف حجت الاسلام والمسلمین حاج آقاناصحی https://eitaa.com/joinchat/4060217404C0b01ce6e6f
💠
سرّ اجابت
🔹 از امام صادق (علیه السّلام) سؤال كردند چرا خدا دعای ما را مستجاب نمی ‌كند با اینكه فرمود: ﴿ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ﴾، فرمود شما چون به وفا نكردید خدا هم به عهدش وفا نمی ‌كند؛ اگر شما به عهد خدا وفا كنید و دعایتان دعای صادق باشد، خدا هم به عهدش وفا می ‌كند. 🔹 معلوم می ‌شود که آیه ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ﴾، ناظر به یك اصل كلی است و اختصاصی به بنی اسرائیل ندارد؛ اینكه فرمود: ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ﴾؛ نه مورد، مخصّص است و نه خود این لسان، لسان تخصیص است، بلكه را تفهیم می ‌كند؛ یعنی اگر خدای سبحان بخواهد به عهدش وفا كند، مشروط است به اینکه بنده هم به عهد بندگی خودش وفا كند. تا عبودیت، محقّق نشود، مستلزم آن نیست كه ربوبیت به عهدش وفا كند، لذا امام ششم (سلام الله علیه) طبق این نقل فرمود شما به عهدتان وفا نكردید لذا دعای تان مستجاب نیست.