eitaa logo
「خـــاكِ‌مِــعـــ‌راج」
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
21 فایل
. به‌نـام‌ خـالـقِ‌ عشق🤍𓏲ּ ֶָ - بـه امـید روزی کـه پـایـان‌ یـابـد ایـن‌ فـراق‌...! • پُشـت‌جـبهـہ @animatooor کـــپی ؟! مـشکـلـی نـیــسـت لطفا محتوایی که دارای لوگوی خودِ کانال هستن فوروارد بشن ‹: ناشناسمونہ ↓((: https://daigo.ir/secret/55698875
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡🌿🧡🌿🧡🌿🧡 🌿🧡🌿🧡🌿🧡 🧡🌿🧡🌿🧡 🌿🧡🌿🧡 🧡🌿🧡 🌿🧡 🧡 عاطفه ؟ ... من بودم اسمش رو بردم ؟ ... خانم حسيني -: ماشالله ماشاالله چقدر خانوم ... عاطفه يه لبخند زد و با شرم سرش رو انداخت پائين . عاطفه -: لطف دارين .... خيلي خيلي خوش اومدين ... بفرمائيد ... از شرمش لبخند نشست روي لبم . دختر خيلي خوبي بود . نمي تونستم انکار کنم که ازش خوشم مي اومد . خيلي مهربون و اروم و مظلوم بود . علي هم همينو مي گفت . خصوصا وقتي چند روز پيش براش تعريف کردم که زدم تو گوشش و بهم هيچي نگفت . علي کم مونده خرخره ام رو بجوه . پدر علي يه جعبه شيريني گذاشت رو اپن . آقاي حسيني -: خيلي مبارک باشه آقا محمد ... خوشبخت بشين عاطفه خانوم ... هر دو تشکر کرديم و من تعارفشون کردم که بشينن . عاطفه- : دست شما درد نکنه ... چرا زحمت کشيدين؟ ... خانم حسيني -: ببخشيد ديگه ... بايد زودتر ازين ها خدمت مي رسيديم . .. -: اختيار داريد . عاطفه رفت آشپزخونه . دستم رو باز زدم پشت علي -: چه خبرا ؟ ... علي -: شما چه خبر؟ ... بالاخره اون دو تا کار سفارشي ات تموم شد؟ ... -: اره ... ديگه امروز کامل تموم شد .. فردا پس فردا هم پخشش مي کنن ... علي -: راستي محمد اون سي دي رو که داده بوديو گوش دادم .. خيلي عالي بود ... دمت گرم ... همين واسه صداو سيما بود ديگه؟ ... -: اره اوني که بهت دادم تيتراژ يه برنامه بود ... دو سه روزه ميره رو انتن اون يکي هم موند دست خودشون ... ميارم حالا ... 🧡 🌿🧡 🧡🌿🧡 🌿🧡🌿🧡 🧡🌿🧡🌿🧡 🌿🧡🌿🧡🌿🧡 ༄⸙|@khacmeraj