#خاطره #کرامت۱۴۵
#ارسالی_مخاطبین
#جا_موندن از #اربعين رو با تموم وجودم احساس ميكردم.
تازه باورم شده بود دوستاني كه جا موندن و همش كارشون گريه بود چهها ميكشيدن.
دو روز كارم شده بود گريه ....
همه ی شرايط برای رفتنم فراهم بود، حتی از چند ماه قبل، از عتبات برای زيارت اربعين دعوت شده بودم.
اما بهشون گفته بودم: بدون همسرم نميام. اونها هم پذيرفتن با همسرم عازم شم.
اما همسرم رضايت نميداد، منم بخاطر اينكه ناراحت نشه زياد پافشاري نكردم.
تا اينكه همسرم با دوستانش راهي كربلا شد...
من موندم و يه دنيا حسرت و غم و اندوه و ترديد كه تصميم درست كدوم بود .
رفتن به كربلا و ديدار معشوق؟ يا اطاعت از همسر؟
آزمايش خیلی سختي بود.
اما ياد حديث اماممحمدباقرعلیهالسلام میافتادم كه فرمودند: "براي زن هيچ شفيعي نزد پروردگارش به اندازه رضايت شوهرش سودمندتر نيست.''
اكثر مردم در اين مواقع ميگن كه حتما طلبيده نشدم!
اما راستش اين جمله رو نميتونم قبول كنم ، چون به قول حاج آقا قرائتي اهل بيت خاندان كرامات هستند و در خونشون به روي همه چه خوب چه بد بازه و همه رو همیشه ميطلبند .
فكر كردم پس حتما حكمتي داشته که راهی نشدم.
ساعت ۱۲ با دلي پر از غصه راهي حرم بي بي جان شدم تا بلكه كمي آرومتر شم. فكر كردم الان حرم پر از زائران پاكستانیه و خدمت به زوار اربعين هم ثواب داره.
همين كه چشمم به گنبد خانم افتاد دوباره اشك از چشام جاري شد و ياد حديث آقاامامصادقعلیهالسلام افتادم كه فرمودند : "خداوند حرمی داره که مکه است، براي پیامبراعظمﷺوآله هم حرمیست و اون مدینه است. و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام کوفه است. و حرم ما اهل بیت نيز شهر قم است و ..."
گفتم پس اينجا هم كربلاست، وارد حرم بي بي جان شدم و با گريه و دلي شكسته گفتم السلام عليك یا ابا عبدالله......
حال عجيبي داشتم مدام بايد اشكهامو از دوستانم پنهان ميكردم ، حس طرد شدن و دوست نداشته شدن داشتم .
گفتم بي بي جان ازتون ميخوام حكمتش رو برام مشخص كنيد چرا با اين حال كه دعوت شده بودم اما نشد برم.
بي هدف تو حرم مي چرخيدم و زائرين رو راهنمايي ميكردم.
كمي زبان اردو رو از كانال ياد گرفته بودم، در صحن اقا امام رضا (ع) بودم كه پير زن پاكستاني رو ديدم اومد طرفم، گفت گم شدم.
ايشونم دست و پا شكسته فارسي بلد بود، خلاصه متوجه شدم مسافرخونه رو گم كرده، اصلا نميدونست كدوم خيابون بوده و تلفن همراهش هم تو مسافرخونه پيش دخترش جا مونده بود، گفت شماره كسي رو هم ندارم.
خيلي ناراحت شدم بهش گفتم همراه من بيا .....
اطراف ضريح مطهر رواقها .... بردمش بلكه يكي از همسفرانش رو پيدا كنه.
پير زن رنگش پريده بود گفت ضعف شديدي دارم دیگه توان راه رفتن نداشت مقداري خواركي همراه داشتم بهش دادم اول قبول نميكرد، اما بالاخره راضي شد و كناري نشست و مشغول خوردن شد.
به دفتر موضوع رو اطلاع دادم، یکدفعه دختر و يكي ديگر از همراهاشون ما رو ديدن ....
خداروشكر مشكل حل شد مادر رو تحويل دختر دادم.
فك كردم شايد حكمت نرفتم من همين خدمت به زوار بوده ...
خلاصه به سرشيف گفتم منو جايگزين يكي از همكارهايي كه نيست كنند. فقط مسيرم دوره و نميتونم تا ساعت هفت بمونم بايد قبل تاريكي برگردم خونه. پذيرفتن و منو فرستادن شبستان، قرينه محمديه ...
تصميم داشتم قبل از اذان برگردم خونه، اما راستش حرم شلوغ و نيروها كم بودن، دلم نيومد برم گفتم تا هفت مي مونم.
پنج دقیقه به پايان شيفت مونده بود دو نفر خانم پاكستاني منو صدا زدن، نشستم كنارشون خيلي متوجه نشدم چي ميگن فقط حس كردم مريضن و نياز به دكتر دارن با همين چند كلمه كه بلد بودم بردموشون فوريتهاي پزشكي، تصميم داشتم بعدش سريع برگردم خونه خيلي دير شده بود .
كمي صبر كردم ببينم خادمين فوريت پزشكي ميتونند باهاشون حرف بزنن ...
اما متاسفانه نميتونستن، بهم گفتن ازشون بپرسيد مشكلشون چيه ، چه مدت بيماره و .....
بسختي بهشون گفتم كه محل بيماري رو نشون بدن.
بنده خدا پاهاش پر از زخمهاي شديدي بود خونابه و چرك همه پاهاش رو گرفته بود .
دكتر فوريت خيلي سوال داشت كه متاسفانه من در اين حد بلد نبودم .
بخش بين الملل حرم نيز تعطيل شده بود. نميدونستم چكاركنم نه بلد بودم باهاشون دقيق حرف بزنم نه وجدانم قبول ميكرد رهاشون كنم .
خلاصه شماره استاد زبان اردو رو داشتم ، زنگ زدم ماجرا رو گفتم .
گوشي رو دادم خانم پاكستاني و بيماريش رو تشريح كرد .
بعد گوشي رو دادم خانم دكتر ......
متوجه شديم اين بنده خدا بيماري قند داره و يك هفته كه تو مسير بوده بر اثر گرما و عرق پاهاش سوخته و چون بيماري قند داشته زخم شده و تاول هاي متعدد و عميقي زده و متاسفانه تاولها تركيده و تبديل به زخمهاي بسيار عميق و شديد و چركيني شده بود .
دكتر فوريت گفت اين كار من نيست بايد برن درمانگاه و متخصص نشون بدن بايد چرك خشكن مصرف كنه پانسمان بشه و ...
( بخش اول )
🏴 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّٰهِ
به فدای تو و آن گنبد و گلدستهی تو ...
#عرض_ارادت
📎 برای دریافت فایل باکیفیت اینجا کلیک کنید
#اربعین
خادمان افتخاری
آستان مقدس حضرت فاطمهمعصومهسلاماللهعلیها
┅°•※🏴〇⃟🕊🚩※•°┅
➜ @khadem_astan
مداحی ولایت[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ARBAEEN14446.mp3
زمان:
حجم:
11.58M
تا دنیا دنیاست
رفع الله رایة العباس ..🚩
حاج#مهدی_رسولی #اربعین
هدایت شده از مداحی ولایت🚩 جهاد تبیین
مداحی ولایت@madahi - استاد عالی.mp3
زمان:
حجم:
3.66M
🎙" دعوت "
حجتالاسلام #استاد_عالی #سخنرانی #اربعین
شما دعوتید
به پایگاه جامع مداحی🔰
https://eitaa.com/joinchat/198115488C0fff711df9
🏴
🏴 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ
سایه لطفت پناه عالم است
ای به قربانت تمام عالمین...
#عرض_ارادت
📎 برای دریافت فایل باکیفیت اینجا کلیک کنید.
#اربعین
خادمان افتخاری
آستان مقدس حضرت فاطمهمعصومهسلاماللهعلیها
┅°•※🏴〇⃟🕊🚩※•°┅
➜ @khadem_astan
هدایت شده از خلوت وصال❤️🌱
آمده زینب به سوی قتگاه
قد خمیده، دلشکسته، غرق آه
روضه پرپر میکند با سوز دل
روی جسم بی سر خورشید و ماه...
#اربعین
#زهره_قاسمی
#وصال
https://eitaa.com/khalvatevesal
هدایت شده از KHAMENEI.IR
20.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل بیانات امروز رهبر انقلاب در مراسم عزاداری اربعین حسینی با حضور هیئتهای دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور. ۱۴۰۲/۰۶/۱۵
🖼 #از_تبیین_تا_قیام | #اربعین۱۴۴۵
💻 Farsi.Khamenei.ir
#صحیفه_نور
#صحیفه_امام
«ما از دست امریکا نباید خیلی گله کنیم … لکن از کشورهای اسلامی و از حکومتهای اسلامی باید شکوه کنیم و فریاد بزنیم. اسلام این قدر برای اجتماع و برای وحدت کلمه، هم تبلیغ کرده است و هم عمل کرده است؛ یعنی، روزهایی را پیش آورده است که با خود این روزها و انگیزه این روزها تحکیم وحدت میشود مثل #عاشورا و #اربعین.
(صحیفه امام، ج15، ص ۴۳۷ ـ ۴۳۸).
#وَأُوْلِيالأَمْرِمِنكُمْ
┄┅•|•⊰❁✨〇⃟🇮🇷❁⊱•|┅┄
➣ @khadem_astan
🏴 زیارتنامه اربعین،نوعی عهدنامه است
▪️آیتاللهسیدمحمّدمهدیمیرباقری:
🔺اصل زیارت،حضور در محضر امام و تجدیدِ عهد با امام است،چه از دور، چه از نزدیک. مفاد زیارتنامه،مفاد عهدنامه است.این عهدنامهکه در زیارت اربعین هست،خیلی لطیف است.شهود امام و مقامات امام وبعد هم عباراتی است که ما را به رجعت امام میرساند که «امری لامرکم سِلْم ونُصرَتی لکم مُعَدة» و ما را به نصرت و یاری و انتظار میرساند.
🔺یعنیما شهادتمیدهیمکه این جریان شما در ظهور ائمه و رجعت، ادامه دار میباشد.هدف ما از انتظار، این است که قلب،تسلیم باشد و دنبال رأی امام باشد و تمام یاریمان، برای امام آماده باشد.
🔺نتيجهزيارتاربعين،آنچنانكه در انتهای زيارتنامه اربعین آمده است تسليم قلب، تبعيت محضِ رأی انسان از امام و آماده بودن زائر برای نصرت حضرت است.انسان بايد به جايی برسد كه هيچ رأیی در برابر امر معصوم نداشته باشد.
#امام_حسین #امام_زمان #اربعین #کربلا
خادمان افتخاری
آستان مقدس حضرت فاطمهمعصومهسلاماللهعلیها
┅°•※🏴〇⃟🕊🚩※•°┅
➜ @khadem_astan
#عرض_ارادت
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
دلخوشم با تو اگر از دور صحبت مے ڪنم
با سلامے هر ڪجا باشم زیارت مے ڪنم
#اربعین
📸حنانهساداتامامیان
خادمان افتخاری
آستان مقدس حضرت فاطمهمعصومهسلاماللهعلیها
┅°•※✨〇⃟🕊※•°┅
@khadem_astan
#خاطره #کرامت۱۵۷
#ارسالی_مخاطبین
#خاطرات_شفاهی_خدام
بنده خادم #امانتداری هستم و خاطره بنده هم مربوط به حدود ده سال پیش هست.
چند روز بعد از #اربعین، نزدیکهای اذان صبح بود. اون موقع خیابان ارم هنوز ماشین رفت و آمد میکرد و یکی از امانتداریهای حرم کنار درب شماره ۷ فعلی بود.
یه پیرمرد ساده دل و با صفا، با لهجه گیلانی اومد. کاغذِ رسید امانتداری رو داد که امانتیهاش رو تحویل بگیره.🔖
من نگاه کردم دیدم سه چهار تا ساک خیلی بزرگ بود! سر صحبت باز شد، گفتم: پدر جان اینا چی هستن و از کجا میای؟ گفت: ایام اربعین کنار حرم امام حسین علیه السلام موکب داشتیم. اینا هم وسایل و سوغاتی های خودم و هم سفرهام هست. اما تو کربلا از همسفرهام جدا شدم. الان میخوام برم رشت، ولی میترسم تو راه یا جاده اتفاقی برای وسایل خودم و رفقام بیفته..
🥺🚩
با مهربانی بهش گفتم: پدر جان همون کسی که حافظ خودت و امانتیهای همسفرات بوده، تورو میبره تا خونه..
گفت: حالا چجوری میتونم برم رشت؟ گفتم: همینجا وایسا، یه ماشین برای میدون ۷۲ تن بگیر، اونجا برو تهران، از اونجا برای رشت حتما ماشین هست.
گفت: پس حواست به امانتیهای من باشه تا برم ماشین بگیرم.
🚕
از پنجره امانتداری داشتم نگاه میکردم. اولین ماشینی که اومد یه پژو بود که یه خانم و آقا و یه بچه کوچیک داخلش بودن. کنار همون درب ۷ پارک کردن برن داخل برای زیارت. این پیرمرد با صفارفت زد به شیشه ماشین و پرسید: آقا ۷۲ تن میری؟
(تو دلم گفتم من بهش گفتم تاکسی بگیر، این بنده خدا اصلا نگاه نکرد که این ماشین با خانواده هست و مسافرکش نیست..😅)
راننده گفت: بله، بعدش کجا میری؟ پیرمرد گفت: میرم استان گیلان. راننده گفت کدوم شهر؟ پیرمرد گفت رشت.. خلاصه راننده آدرس خیابون و کوچه رو گرفت و دقیقا همون جایی که مقصد پیرمرد زائر بود میرفت!! ..
راننده گفت: پدر جان وسایلت رو بزار صندوق، ما بریم زیارت کنیم و برگردیم بریم رشت انشاءالله!
من شاهد همه اتفاقات و مکالمه بودم. پیرمرد زائر برگشت، با گریه بهم گفت: راست گفتی که اونی که منو از کربلا تا اینجا صحیح و سالم رسونده بقیه راه رو هم خودش میبره.😭❤️
یاد این یه بیت شعر افتادم:
لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
گر خلق وا گذارد، او وا نمیگذارد..
✍🏼خادم بخش امانتداری
یا فاطمَة المَعصُومَه
اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه
┄┅═❁✨ ⃟🕊❁═┅┄
➜ @khadem_astan
هدایت شده از KHAMENEI.IR
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 اشک ما بر خاک پاکشان رسان
👆 اشکهای رهبر انقلاب هنگام شعرخوانی درباره پیادهروی اربعین و وعدهی سلام به سیدالشهدا(ع) در مسیر عمودها به نیابت از ایشان
✏️ #اربعین۱۴۴۷
💻 Farsi.Khamenei.ir