🌼🌼🌼🌼
🌺🌺🌺
🌼🌼
🌺
#رمان_قدیس
#قسمت_هفتاد_یک
کشیش داشت فکر میکرد که سارق یا سارقان از کجا وارد کلیسا شده اند،ناگهان به فکر در پشتی افتاد.از جا برخاست .از اتاق خارج شد .زن ها که وحشت زده و مضطرب وسط سالن ایستاده بودند ،با دیدن او کنار رفتند .کشیش به انتهای سالن رفت .کلید در و قسمتی از چوب آن شکسته شده بود .کشیش چشم هایش را بست و کف هر دو دستش را روی پیشانی گذاشت .
✨✨✨✨
پلیسی که مسن تر بود و درجه ستوانی داشت ،دستش را جلو آورد و دست نحیف و استخوانی کشیش را به گرمی فشرد و گفت:«سلام پدر .من ستوان استپان هستم .ببخشید که کمی دیر رسیدیم .»
پلیس دوم که جوان تر بود و لاغر اندام ،و بند کیف مشکی اش را روی شانه اش انداخته بود، به کشیش سلام کرد و به طرف محراب رفت .
ستوان استپان نگاهی به اطرافش انداخت و رو به کشیش گفت :«متاسفم پدر،سرقت از کلیسا نهایت بی شرمی است ....آیا چیز با ارزشی هم به سرقت رفته است ؟»
کشیش گفت :«به نظر نمی رسد از اموال کلیسا چیزی برده باشند ،اما در کشوی میز کارم دو هزار دلار پول نقد بود که حالا نیست .»
یکی از زن ها آه بلندی کشید .ستوان رو به آنها گفت :«خانم ها !لطفا شما سالن کلیسا را ترک کنید »
سپس رو به کشیش گفت :«سارق یا سارقین از کجا وارد کلیسا شده اند؟»
بعد به دو زن که بین رفتن و ماندن مردد بودند، نگاه کرد ؛در واقع چشم غره رفت .زن ها صلیب کشیدند و به طرف در خروجی به راه افتادند .
🌸🌸🌸🌸
#ادامه_دارد.......
🌹@khadem_mayamey🌹
🌼🌼🌼🌼
🌺🌺🌺
🌼🌼
🌺
#رمان_قدیس
#قسمت_هفتاد_دو
کشیش با دست ، در پشتی را نشان داد و گفت :«قفل آن در شکسته شده است .»
ستوان به طرف در رفت و لحظه ای بعد برگشت و به همکارش که داشت با دقت بهم ریختگی محراب را نگاه می کرد گفت :«سرکار دنیس!لطفا از در پشتی انگشت نگاری کنید .بعد بیاید به دفتر کار جناب کشیش .»
کشیش و ستوان به طرف دفتر کار به راه افتادند. کشیش نمیتوانست به محراب نگاه کند؛بی حرمتی بزرگی که نسبت به ساحت مقدس کلیسا شده بود او را آزار می داد.
ستوان با دیدن دفتر به هم ریخته کشیش پرسید: «آیا شما همیشه در دفتر کارتان مبلغ قابل توجهی پول نگهداری می کنید؟»
کشیش روی یکی از صندلی ها نشست،گفت:«نه! من هیچ وقت پولی در دفترم نگه نمی داشتم. این دو هزار دلار،پول یک مرد توجیه بود که قرار بود بیاید و آن را از من بگیرد.»
ستوان به کشیش خیره شد و گفت: «یک مرد تاجیک؟آیا او می دانست شما دو هزار دلار را در دفتر کارتان نگه می دارید؟»
کشیش که اصلاً حوصله سین جیم های پلیس را نداشت،بی حوصله جواب داد: «خیر! او چیزی نمی دانست. قرارمان دو روز پیش بود،اما نمیدانم چرا نیامد.»
در سوالات ستوان،بوی سوءظن به مشام کشیش رسید:
_ببخشید پدر! آیا شما با این مرد تاجیک،قصد معامله چیزی را داشتید؟
کشیش فکر کرد ای کاش نامی از مرد تاجیک نمیآورد که ذهن ستوان را به سمت معامله کتاب که در روسیه امری غیرقانونی بود نمی کشاند.
🌸🌸🌸🌸
#ادامه_دارد.......
🌹@khadem_mayamey🌹
﷽
#اعلام_مراسم
مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا
به صورت مجازی
سخنران : اساتید برجسته کشور
با نوای : مداحان برتر کشور
گلچین بهترین روضه ها،سخنرانی ها و مداحی ها
برگزاری مراسم از طریق کانال
#ما_ملت_امام_حسینیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
🌹@khadem_mayamey🌹
637034586420341290.mp3
5.24M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #روضه
🎤 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
637034586465341375.mp3
7.23M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #زمینه
🖤 خون از چشمام پاک کردم دیدم
🖤 بین لشکر دنبالم می گردی
🎤 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
637034586514717773.mp3
5.01M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #زمینه
🖤 می نویسم تو دفترم
🖤 اسم تو رو امام حسین
🎤 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#بسیارزیبا 👌
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
637034586573625593.mp3
3.04M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #تک
🖤 تمام ماه محرم کران کران حسن است
🖤 حسن حسین شده پس حسین جان حسن است
🎤 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#زیباوشنیدنی 👌
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
637034586696910741.mp3
2.56M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #شور
🖤 یا حسن انظر الینا حسن
🖤 هستی طاها حسن
🎤 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️تقدیم به ساحت مقدّس
حضرت زیـنـب (سلاماللهعلیها)
🎙 #نماهنگ | رحمة اللّه الواسعه
با نوای
🎤حاج حسين سيب سرخي
🎤كربلايي محمدفصولي
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
637034586648315479.mp3
2.84M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #زمینه
🖤 من برات با چشمای ناقابل گریه کنم
🖤 منم اونکه برات از ته دل گریه می کنم
🎤 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
637034586734411339.mp3
4.35M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #شور
🖤 ای کاش میشد توی گریه ها بمیرم
🖤 ای کاش میشد با نگات بها بگیرم
🎤 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹
سیب-سرخی-شب5محرم-شور9802.mp3
7.1M
🔲 #شب_پنجم_محرم_1441
⏯ #شور
🥀 عشق یعنی کربلا
🥀 یعنی دو حرم
🎤 #حاج_حسین_سیب_سرخی
#بسیارزیبا 👌
{🏴إِِلهـِےبِأَمِیرِالمُؤمِنِینِ🏴}
{🥀عَجـِّلْلِوَلِیِّـکـَـالْفَـرَج🥀}
🌹@khadem_mayamey🌹