eitaa logo
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
85 فایل
﷽ • -سلا‌م‌برآن‌هایی‌که‌رفتندتا‌بمانند ونماندندتابمیرند . . .🌿(: ــــ امروزکار تجلیل از شهــدا وحفظ یاد گرامی این عزیزان یک فریضه است -حضرت‌آقـٰـا- ــــ جهت‌نظرات‌وپیشنهادات ➺ @shahidgomnam8 آیدی‌پیج اینستاگرام قرارگاه:👇👇 ➺ khadem_shohadajahrom
مشاهده در ایتا
دانلود
کربلایی_محمدحسین_پویانفر_اول_سالَم_با_زهرا_،_آخر_سالَم_با_زهرا.mp3
4.71M
🔊 ▫️ سبک 📝 اول سالَم با زهرا، آخر سالَم با زهرا 👤 کربلایی محمد حسین 🌺 ویژهٔ ولادت @khadem_shohadajahrom
سلام من به حسین و به کربلای حسین تمامه عالم امکـان شود فدای حسیــن ❤️ @khadem_shohadajahrom
تو گمنـــــامی و مـڹ گمـــراه.. و انگار سعادت در همیڹ گمنـامی ست .. به ٺـو پنـاه می آورم شهیدگمنام .. ٺا ایڹ گمـراه را گمنـام ڪنی ... 👇 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻 @khadem_shohadajahrom
🎙: 🌱خودمونُ وقف انقلاب کنیم، وقف آقا کنیم، وقف این مردم کنیم، وقف این نظام کنیم که ایشالا صدای «أنا بقیةالله» بلند شد، بگیر بگیرِ امام زمان شروع شد، آقا تو رو هم بخره، آقا تو رو هم به جیش و لشکر و خیمه‌ی خودش ببره... ‌ ... 👇 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻 @khadem_shohadajahrom
🔸 مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت ❤️ 🔹 مـا عـاشق شمـا شدیـم و شمـا مـادر مـا ... سـلام حضـرت مـادر 💚 🔺️ آدرس ما در اینستاگرام 👇🏻 https://instagram.com/khadem_shohadajahrom 🔺️در ایتا به ما بپیوندید👇🏻 @khadem_shohadajahrom
حاشیه های مراسم روز حضرت مادر ✔️میز کتاب 📚 ✔️نمایشگاه شبهای ظلمانی و دستاوردهای انقلاب (بیانات مقام معظم رهبرے و امام خمینی ) ✔️استقبال از مادران و دختران شهدا 🌷 ✔️تجلیل از مقام مادران شهدا 🌷 @khadem_shohadajahrom
مقام معظم رهبری: 🔸 تداوم انقلاب، مبارزه لازم دارد. @khadem_shohadajahrom
1_613764565.pdf
17.9M
. 💠صعود چهل ساله💠 . 🔸 : «قلبم را شاد کردید». بروید به تمام مردم بگوئید نظام چه کارهایی انجام داده. 🔸کتاب با ارجاع به منابع منابع معتبر بین‌المللی نظیر سازمان ملل متحد، بانک جهانی، سازمان جهانی غذا و دیگر مراجع معتبر میزان دستیابی جمهوری اسلامی ایران را به آرمان‌هایی از قبیل عدالت، استقلال، آزادی، کرامت زن، مردم سالاری دینی، گسترش رفاه اجتماعی و ... را واکاوی می‌کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آی مجلس شورای اسلامی آدم باش! 🔻 محرم 98 | علیرضا پناهیان در اعتراض به عدم شفافیت مجلس در زمان مجلس دهم: 🔹چه چیزی رو دارید از ملت پنهان می کنید؟ 🔹کی به شما حق داده شفاف رای ندید؟ 💠💠💠💠💠💠 🔹آب ریخته جمع‌شدنی نیست! پس از رد در مجلس داعیه‌دار انقلاب! آنهم پس از هفت ماه! یکی میگه خیلی هم خوبه! مجلس قبل فقط 59تا موافق داشت این مجلس 153تا! یکی میگه حیف شد! فقط سه‌تا کم آوردیم! یکی میگه اصلاحش میکنیم دوباره میاریم صحن! جبران میکنیم! یکی میگه اگه انتقاد کنیم بی ادبی کردیم، این دیگه خیلی فازش بالاس😂 هر کسی یه‌جور میکنه! 👌 این‌ وسط می‌ماند نمایندگانی که با مخالفت‌شان با این طرح به ریش انقلابیها خندیدند و آبروی مجلس را بردند !
پس پرتقالها را پوست میگیرید و پرپر میکنید..... @khadem_shohadajahrom
4_5812158613501774211.mp3
27.27M
روایتگری هیئت ثارالله زنجان سخنران: حاج حسین یکتا پنجشنبه نهم بهمن ماه ۱۳۹۹ @khadem_shohadajahrom
همه ی هستی من حضرت ارباب سلام ای دلیل طپش این دل بیتاب سلام دیشب از لطف شما خواب حرم را دیدم حرم و پرچم و ای گنبدِ در خواب، سلام ❤️ @khadem_shohadajahrom
عالم همه کنعان و محبان تو یعقوب ای رو کرده به بازار کجایی؟ هر کس غم خود می خورد و فکر کسی نیست ای بر همگان یاور و غمخوار کجایی؟ " سلامٌ‌علۍ‌آلِ‌یاسین " @khadem_shohadajahrom
به حڪم‌ ما‌رَأیت‌اِلاجَمیلا و به ‌گواه ‌خنده‌هاۍ تو ‌در میدان‌جنگ! جنگ ‌هم‌ زیباست.... اگر خون‌ عاشق‌ پاۍ ‌معشوق ‌بریزد @khadem_shohadajahrom
شب ظلمانی پهلوی ➖➖➖خیانتهایی که کردند➖➖➖➖ ♨️شمار میخانه ها بیش از کتابخانه ها @khadem_shohadajahrom
در بحبوحه جنگ..... قرارگاه خادم الشهدا_جهرم @khadem_shohadajahrom
بسم الله النور🌹🌹🌹 🌸 « »🌸 👈فصل اول: چای دبش🍵 سحر :من دارم میرم کوه🏞، کی پایه است بیاد؟ قرار گروه دختر باحالا، کوهپایه ،ساعت 6 صبح، هوای گرگ و میش، به صرف صبحونه☕️🍩 دبش کوهی و چای روی آتیش. محدثه: وای دلم کشید، من اولیش پایه تم. نگین: واه واه بدون من، عمرا بهتون خوش بگذره. اسم منو بزار اول لیست. انگار از نگار خبری نیست؟ نگار: به به، چه قرار توپی، منم اضافه کنید به گروه کوه پیماها وگرنه بی آذوقه میمونید. از شیرینی های خوشمزه مامانم خاطره دارید فراوون. سحر: خب قرارمون بعد نماز صبح ، جلو دفتر خادم الشهدا. محدثه: خانم حسینی هم میاد؟ همون خانم باحاله. سحر: اره اتفاقا خودش برنامه رو چیده . باتابیدن آفتاب کم رمق صبح ،دخترها به تپه شهدا نزدیک میشدند. سحر: نفسم برید یوایش تر😩 ،بیاید یه کم نفس تازه کنیم. حالا کوله پشتی ها بیاد وسط ببینم آذوقه چی داریم.🍎🧀🌮🥙 بچه ها ، تفریح با چادر حال میده ها. 😍 نگار: دیروز توی حیاط مدرسه بحثمون سر چادر بود توی سرما و گرما. و خلاصه میگفتن دست و پا گیره.🙁 راستش من گفتم وقتی ارزش یه کار رو خوب درک کنی حاضری براش جون بدی سرما و گرما و... که سهله. شهدا توی وصیت شون نوشتند چادر شما از خون ما رنگین تره. باران: سلام دخترا نگین: سلام باران: راستش من جمعه ها با بابام میام کوهپایه پیاده روی، جمع شما رو که دیدم، وسوسه شدم بیام سمتتون . کمی از حرفهاتون رو هم شنیدم، شاید تیپ و قیافه ام با شما جور نباشه ولی ذهنم پر از سوال درباره حجابه. اجازه هست بشینم و توی بحثتون شرکت کنم. نگین: آره گلم، خوش اومدی. من عاشق بحث های داغ و هیجانی ام. محدثه: خب دوست عزیز اسمتون چیه؟ باران: اسمم بارانه، دوستام بارون صدام میکنن.🌧🙂 سحر: خب بارون خانم، قبل از شروع بحث، تا فک نگین خانم گرم نشده ، من برم چند تیکه چوب خشک بیارم برا دم کردن یه چای دبش زغالی برا پیام بازرگانی بین حرفهامون و برا بقیه خادم الشهدا که توی راه هستند. باران: به به بزارید منم بیام کمک . سحر : یاعلی بزن بریم اونجا، کنار اون تخته سنگ، چوبهای خشک هست.🍂 باران : ببخشید سحر خانم درست گفتم؟ سحر: آره گلم باران: راستش من ذهنم پر از سواله. یکی اینکه چادر چیه که توی سرما و گرما میپوشید یا حتی الان موقع تفریح؟ سحر : بارون خانم ،نگین خوره این بحث های داغه، بریم چایی رو دم کنیم و با بقیه بچه ها بپریم وسط بحث موافقی؟ باران: چه باحالید. اوکی، بزن بریم .من چوب خشک ها رو میارم . 🍂🏔 نویسنده : خادم الشهدا :) کاری از @khadem_shohadajahrom
🌸 🌸 ادامه فصل اول 👇👇 سحر: نگین ،نگار و محدثه ،همگی به صف شید که چای لبسوز دم کرده بارون خانوم رسید. نگار: ای جان به به، حالا برید کنار که نگار خانم معروف به نگار آذوقه، میخواد شیرینی مامان پزشو ،که توی دنیا لنگه نداره، از کوله پشتی اش بیاره بیرون. نگین: من که دهنم آب افتاد. محدثه: استکان ها رو ردیف کنید که چای چش خروسی بارون خانم رو بریزم. سحر: خب حالا که همه چی فراهمه. بپریم وسط بحث. باران: اوکی. نگین: اهمممم، بنده نگین خانوم معروف به خوره بحث. وااای خدا من الان از خوشحالی قلبم وایمیسه. داره نم نم بارون میااااد. محدثه: دختر، خودت رو کنترل کن. نگین: بزارید اول از رحمت و مهربونی خدا بگم تا برسیم به اینکه چادر یعنی بارون رحمت خدا که جسم و روحمون رو زلال و پاک میکنه. نگار: وااای بچه ها قطره های بارون توی استکان چای، چقد ناز و خوکشله. سحر: پارازیت ممنوع. نگار: چشم فرمانده. باران: آره نگین خانم اتفاقا من هم دوس دارم اول خدا رو بشناسم تا احکامی مثل حجاب برام هضم بشه. نگین: نگار جون، یه کم خاک بریز کف دستت. نگار: چی میگی دختر ؟ باشه اینم یه مشت خاک .خوبه؟ نگین: به به، خاک بارون خورده، چه عطر خوبی داره ،ما از خاک خلق شدیم و دوباره به خاک برمیگردیم و قیامت دوباره از خاک برانگیخته میشیم و اونجا زندگی جاودان و حقیقی ما تازه شروع میشه. باران: پس دنیا چی میشه؟🤔 نگین: دنیا مزرعه آخرته، یعنی هر چه بیشتر و بهتر بکاری و قشنگ زندگی کنی، آخرت اوضاع و احوالت عالیه. باران: خب چطور قشنگ زندگی کنیم؟ سحر: گلهای کوهی رو ببین. چقدر خوشکلن ، چون آب و خاک و هواشون جفت و جور و عالیه.اگه ما آدما هم با کارهامون زندگیمون رو آبیاری کنیم آخرتمون گلستون میشه. باران: با چه کارهایی مثلا ؟ نگین: خدای مهربونی که ما رو از یه نطفه توی تاریکی رحم، به این حد رشد رسوند، برا اینکه قشنگ زندگی کنیم تا دنیا و آخرتمون آباد بشه ، نقشه راه یعنی قرآن و راهنما یعنی انبیا و امامان علیهم السلام رو فرستاد که سختی ها کشیدند شهید شدند تا ما توی مسیر باصفای صراط مستقیم ، معنی زندگی انسانی رو درک کنیم . نگین : بچه ها دستتون رو بگیرید زیر بارون. محدثه: به به چه حالی میده . نگار: چی شده باران خانم ساکت شدی؟ باران: راستش زیر بارون رحمت خدا، دلم هوای حرف زدن، با خدا رو کرده. بچه ها من با نماز غریبه ام . حس امروز رو اولین باره دارم تجربه میکنم .دلم میخواد فقط نفس بکشم و از رحمت خدا لذت ببرم. میشه بازم برام از خدا بگید. سحر: اوه چ صحنه رمانتیکی، بارون خانم، زیر بارون رحمت خدا، چشماش از عشق خدا بارونی شد. اشکات رو پاک کن دختر.😢 ادامه داره...... :) نویسنده : خادم الشهدا :) کاری از @khadem_shohadajahrom
من دلم را به جنگ "نفس" فرستاده ام و هدفش را تعیین کرده‌ام!🌱
دل های شڪستہ هسٺ مجذوبِ حسین آواره ے ایوانِ طلا ڪوبِ حسین وقتش شده تا بہ ڪربلایش برسم صبح اسٺ و سلام مےدهم رو بہ حسین 🌷 @khadem_shohadajahrom
قرار بود زنده باشید و زنده‌کنید جان های مُرده را من مُرده ام ، به فریاد نمی رسید؟! @khadem_shohadajahrom
| ❤️ - زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم ، ولی به دیوار دلم نه ! - زمانی که اتیکت خادم الشهدا و ... رو به سینه ام میچسبونم.، اما خادم پدر و مادر خودم نیستم ! - زمانی که اسمم توی لیست تمام اردوهای جهادی هست ، ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمیدم ! - زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم، اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم ! - زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم ، ولی شهیدانه زیستنشون رو نه ! 🆔 @khadem_shohadajahrom
بسم الله النور 🌸🌸 قسمت دوم سحر: اوه چ صحنه رمانتیکی، بارون خانم، زیر بارون رحمت خدا، چشماش از عشق خدا بارونی شد. اشکات رو پاک کن دختر. باران: دست خودم نیست بی اختیار اشکام داره میریزه ، برام بازم از خدا بگید. نگین: اون پرنده خوشکل رو ببین که رفته زیر اون تخته سنگ نشسته تا بالهای نازش خیس نشه . سحر: آره چه نازه، گوگولی. نگین: این عالم با این همه زیباییها و عظمت رو ،خدا پدید آورده تا من و تو با استفاده از نعمت ها مسیر سعادت رو طی کنیم. نگین: حالا یه نگاه به دست و پا و اعضای خودتون بندازید. نگار: من که مانکن و خوشتیپم. سحر: پارازیت ممنوع. نگار کارت زردهات سه تا بشه اخراج از بحث. نگین: ولش کن زبونش مثل شیرینی مامانش شیرینه. خب چی میگفتم؟ آهان بزارید براتون بگم . .انسان وقتی به عالم نگاه میکنه ، فطری درک میکنه که خالق و پدید آورنده ای داره. نگاهی به بدنش می كنه، نظم و حکمت را در همه اجزا ش مشاهده می كنه و یقین پیدا می كنه که آفریننده ی دانا و توانایی اون رو پدید آورده . محدثه: به حوزه تخصصی من وارد شدید اهمممم به گوش باشید تا یه آیه خوشکل در این موضوع براتون بخونم سحر: بفرمایید حافظ قرآن محدثه: ای به چشم ، وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ ﴿١٢﴾ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ﴿١٣﴾ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿١٤﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ لَمَيِّتُونَ ﴿١٥﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿١٦﴾ و یقیناً ما انسان را از [عصاره و] چکیده ای از گِل آفریدیم، (۱۲) سپس آن را نطفه ای در قرارگاهی استوار [چون رحم مادر] قرار دادیم. (۱۳) آن گاه آن نطفه را علقه گرداندیم، پس آن علقه را به صورت پاره گوشتی درآوردیم، پس آن پاره گوشت را استخوان هایی ساختیم و بر استخوان ها گوشت پوشاندیم، سپس او را با آفرینشی دیگر پدید آوردیم؛ پس همیشه سودمند و بابرکت است خدا که نیکوترین آفرینندگان است. (۱۴) سپس همه شما بعد از این می میرید. (۱5 آن گاه شما مسلماً روز قیامت برانگیخته می شوید. (۱۶) باران: چه جالب مراحل خلقت انسان توی قرآن اومده .خیلی برا خودم متاسفم که قرآن روی طاقچه خونمون گرد میخوره. نگین: خب خب دوستان حالا یه نگاه به گوشتون بندازید. نگار: مارو گرفتیا کی گوش خودش رو میبینه. نگین: با حرفات شکر میریزیا. 🙂 سحر: خب حالا نگین خانم ادامه بده میخواستی از گوش بگی. نگین: چشششم، با این كشفیات حیرت آور اخیر- میگن در خلقت گوش سه میلیون اجزا سلول به كار رفته ، كه اگر قسمتی از اون نباشه شنوایی كامل نیست. خب حالا چشماتون رو به هم بزنید. نگار: باشه برات چشمک هم میزنم. نگین: از دست تو نگار . خب، در آفرینش چشم هفت طبقه ساختمان شگفت انگیز با میلیونها جزء ساخته شده، تا حس بینایی كامل شده. امام صادق علیه السلام میفرمایند: در باره پلک چشم فکر کن و بنگر که چگونه بسان پرده ای روی دیدگان را می پوشاند. در کنار آن بندها و حلقه ها تعبیه شده تا هر وقت که خواهند بالا کشند و دیده در میان غاری قرار داده شده و با آن پرده و موهای مژه، چشم حفظ می شود. هر یک از اعضا بدن پر از عظمته که به خالق توانا پی میبریم. نگار : خوب حالا از ابروی چون کمند و تیر مژگانم بگو. نگین: به به شاعر شدی. اتفاقا گل گفتی. بزار از عظمت خلقت ابرو و مژه بگم. 🌸☺️ جای ابرو بالای چشم علاوه بر زیبایی كه برای صورته، قوسی قرار داده شده تا عرق هایی كه از پیشانی سرازیر می شه،به چشم كه عضو فوق العاده حساسیه نریزه و از گوشه های ابرو ریخته بشه. به علاوه سایبانی برای چشم محسوب میشه،و نور آفتاب رو برای چشم تنظیم میكنه. خب حال بریم سراغ مژگان،مژه ها و پلک ها حیرت آوره ،مژه ها یک در میان قرار گرفته ، وقتی چشم بسته می شه كاملا با هم جفت شده و منافذ رو می بنده و هیچ راهی برای ورود گرد و غبار نیست. باران: چه عجیب. سحر: یه چیز جالب ،چشم دارای چهار حركته رو به بالا ، رو به پایین و سمت راست و چپ- بدون اینکه نیازی به حركت دادن سر باشه به مجرد اراده به طرف راست و چپ ، بالا و پایین حركت می كنه. پیش پای خودت رو به طور معمولی درحین راه رفتن می بینی، نیازی نداره كه سر رو پایین خم كنی. محدثه: حالا بین بحث چای چش خروسی و شیرینی میچسبه بفرمایید تا برم آلوچه هم از گوشه کوله پشتیم بیارم. باران: من هرهفته با بابام میرفتم تا سرچشمه ، ولی این هفته جمع شما رو ترجیح دادم. نگین: کارت درسته.اینجور دخترهای باحالی رو تمام کوه ها هم بگردی پیدا نمیکنی. باران: اوکی ،بازم از عظمت خلقت اعضا و جوارح بگید. نویسنده :خادم الشهدا :) کاری از