eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
609 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
این فرمانده در سررسید شخصی و به خط خودش نوشته است:«خصوصیات یک فرمانده به این شرح است: سلامتی جسم و فزونی علم، مشورت با نیروها، سعه صدر و نداشتن حس انتقام، برخورد با افراد تحت فرماندهی از راه ارشاد و موعظه، در کنار همه تاکتیک‌ها، از همه مهم‌تر، فاصله نگرفتن از خداست. فرمانده‌ای که ابتکار عمل نداشته باشد، تسلیم است. ابتکار عمل، سلاح برنده مومن است». حاج عباس طراح بسیار خوبی بود و از تجارب اطلاعاتی خود برای طراحی عملیات به خوبی استفاده می کرد.به خاطر شجاعتش به عمق منطقه دشمن نفوذ می کرد و مسائل را دقیق بررسی می کرد . شهید کریمی را طبق وصیت خودش در بهشت زهرای تهران قطعه 24 در جوار مزار شهید دکتر مصطفی چمران دفن کردند.
🌹✨همیشه با توکل به خدا و توجه به ائمه معصومین علیهم السلام و اطاعت از دستورات رهبر عزیز و عالیقدر مان بر دشمنان بتازید تا آنها را از صفحه روزگار بردارید و هیچ وقت بر پیروزیهایتان مغرور نشوید.✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹پنجشنبه است، هـمان روزی که خوبان سفر کرده از دنیا، چشم انتظار عزیزانشان هستند ، دستشان از دنیا کوتاه است و محتاج یاد کردن ما هستند با ذکر فاتحه و  صلوات ، روحشان را شاد کنیم. 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ،تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ،مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ 🌹بِسْمِ اللهِ الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ،اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ،وَ لَمْ يَكُن له کفو احد
fadaeian-fatemiye9402 (9).mp3
4.79M
بسیار زیبا 🌾دائم تو مسیر مزار شهدا موندم... 🌾رفتن رفقا، دونه دونه و جاموندم... شهدا دلم تنگه😭😭😭 🎤سید رضا نریمانی - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - @khademe_alzahra313
💌 توی شرایط مختلف وقتی نگاهمون مثبت نباشه همه چیز سخت‌تر پیش میره مثلا یه رشته خاص قبول شدی، اما 😕 همش ناراحتی که چرا اینطور شد، اونوقت خوندن درسها برات سخت‌تر میشه 🚝 به یه سفر راهی شدی که دوستش نداری، اون وقت، شیرینی لحظه‌ها رو حس نمی‌کنی..... 💜 امام سجاد (ع) همیشه اینطوری دعا می‌کردند که: اللهم 💫 * یعنی: خدای خوبم یه کاری کن که اون چیزی که برام مقدّر کردی و برام پسندیدی رو دوست بدارم و هر شرایطی رو که تو در نظر گرفتی، برام آسون بشه . . . 🌸🍃 🌸🌸 حَبّبْ إِلَیْنَا مَا نَکْرَهُ مِنْ قَضَائِکَ، وَ سَهّلْ عَلَیْنَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُکْمِکَ‌ 📗 صحیفه سجادیه. دعای سی و سوم. در طلب خیر @khademe_alzahra313
🌸شب جمعه و اموات چشم به راه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 کنار ضریح، نه... صحن انقلاب، نه... صحن جامع، نه... 🔆 باب‌الرضا، نه... مشهد، نه ... من شاید امروز، خیلی از حرم، دور باشم اما 💜 دلم آنجاست؛ خیالم راحت‌ست که سلام عاشقانه‌ام را می‌شنوید . . . ✋🌸 اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لبیک به مطالبه رهبری در این شب جمعه همگی ، از خداوند متعال طلب می نماییم ؛ اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ 👈اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاَءَ اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطِيئَهٍ أَخْطَأْتُهَا همنوا با امیرالمؤمنین علیه السلام با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_چهلم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا تایم شروع کلاسها ۸صبح بود اما من باید ۶:۳۰ -۷ص
مراسم اختتامیه با روایتگری حاج حسین یکتا تموم شد عالی بود وقتی برگشتم خونه دیدم هیچکس خونه نیست ساعت ۱۰شبه 😐😐😐یعنی کجا رفتن یه برگه رو در اتاقم بود دست خط پدرم بود نوشته بود رفته بودن پارتی 😔😔 وارد اتاقم شدم چند تا از عکسای حاج ابراهیم همت تو اتاقم زده بودم روسریم باز کردم زدم به چوب لباسی داخل کمد نشستم رو تخت روبروی عکس با اشک گفتم داداش هوای خانوادمو داشته باش دست اونام را هم بگیر از گناه نجاتشون بده ساعتم کوک کردم رو ساعت ۲:۳۰برای نماز شب هرزمانی دلم میگرفت نمازشب میخوندم دلم هوای شلمچه ،طلائیه و حاج ابراهیم همت کرده بود زیارت عاشورا خوندم بعدش خوابیدم ساعت دونیم از جیغای ساعت پاشدم برای نماز برای وضو که رفتم فهمیدم هنوز خانواده ام برنگشتن 😔😔 وضو گرفتم برگشتم اتاقم قامت نماز شب بستم بنظرمن حال هوای آدم با نماز شب عوض میشه بعد نماز همون جا کنار سجاده دراز کشیدم خوابم برد خواب دیدم تو طلائیه ام روضه بود انگار زینب برام دست تکون داد: حنانه حنانه بیا اینجا رفتم نشستم کنارش آروم گفتم: چ خبره؟ زینب: حضرت آقا(رهبر)دارن میان طلائیه بچه ها میگن حاج ابراهیم همت و حاج ابراهیم هادی هم قراره بیان -وای خدایا 😭😭 نیم ساعت نشد رهبر اومدن دیدم صف اول یه سری از شهدا نشسته بودن آقا حرفهاشون تموم شد رفتن همه بچها جمع شدن دور شهدا منو زینبم رفتیم سمت حاج ابراهیم همت سرمو انداختم پایین که یهو حاجی گفت: خانم معروفی درسته من برادرتم اما نامحرمم بهتون هرزمان که میحواهید با بنده صحبت کنید روسری سر کنید یهو از خواب پریدم صدای اذان صبح تو اتاقم میومد اشکام جاری شد 😭😭😭 خانم معروفی روسری کن 😭😭😭 دوباره وضو گرفتم برای نماز از خواب به بعد هرزمان که میخوام با حاجی حرف بزنم روسری سر میکنم فردا حلقه صالحین دارم نویسنده: بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده @khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_چهل_یکم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا مراسم اختتامیه با روایتگری حاج حسین یکتا تم
کلاس صالحین که تموم شد مسئول پایگاه اومد تو حلقه گفت :خواهرای که عضو گردان هستن هفته بعد پنجشنبه برنامه داریم لیلا :حنانه بریم ثبت نام؟ -حالا میریم غافل از آینده که این دیدار دومین اتفاقی که زندگیمو عوض میکنه لیلا: حنانه فردا اعلام نتایج حوزه است بیا خونه ما -إه لیلا همش من بیام خونتون خب توام یه بار بیا لیلا: حنانه جان خانواده ات از تیپ من خوششون نمیاد نمیخام اذیت بشن تو ناهار بیا -نه مزاحمت نمیشم لیلا: پاشو جمع کن تعارف معارف رو ناهار بیا دیگه مهدی خونه نیست منم تنهام -خوب خجالت میکشم لیلا: برو بابا منتظرتما -باشه باشه نزن لیلا : نزدم خخخخ سر میز شام به خانواده ام گفتم: فردا جواب آزمون حوزه علمیه میاد بابا: از دستت خل میشیم امل بازی هات داره شدیدتر میشه من فقط سکوت کردم بعداز نماز صبح تا ساعت ۹خوابیدم بعداز صبحونه حاضر شدم رفتم خونه لیلا دیگ دیگ لیلا: بیا بالا -ن پس میمومدم این پایین رفتم بالا با چادر بودم لیلا: حنانه چادرتو دربیار من برم لب تاپ بیارم مهدی جان رفته سرکار -مهدی جان 😁😁😁 لیلا رفت لب تاپ آورد مشخصاتمونو وارد کردیم وای جیغ جیغ هردو قبول شده بودیم تا عصر پیش لیلا بودم خیلی خوش گذشت . نویسنده: بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده @khademe_alzahra313
🙂 شہدا توے قنوت نمازشباشون دعـاے کـمـیـل رو مـیـخـونـدن و اشـــک مـــیـــریـــخــتــن ... ولـی مـا حـتی حوصـله نداریم نـشـسـته به دعای کمیل گـوش بدیم ...😔💔 +ایــن هـاسـت کـه هارو مشخص میکنه @khademe_alzahra313
🌹بخوان دعای فرج را که دست غیب خدا 🌹حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد... 🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...🌟 به رسم هرشب:الهی عظم البلا⚡️ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙سحرها یه چیزایی میدن که هیچ وقت دیگه نمیدن.... 🎤حاج آقاپناهیان ...💚 💚.... ☺️ برای همدیگه دعاکنیم☘❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقاجان❣ ها را ندبه خوانی می کنیم اشک جاری می شود از دیده گانمان دست ها یمان رو به سوی آسمان الهی،،،،،، الهی،،،،،، الهی ،،،،،، 🌼عجل لولیک الفرج🌼 @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 @khademe_alzahra313
🌸🌸 ♡ مقیم خاک جنّٰاتُ النَّعیمم گدای آستان بوس کریمم ♡ از آن روزی که چشمم بازکردم نمک پروردهٔ عَبْدُالْعَظیمم @khademe_alzahra313
✨🌷﷽🌷✨ 🍃🌸🍃زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی ❇ حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه‌السلام)در چهارم ربیع الثانى سال ۱۷۲ هجرى در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبدالله بن علی،‌از نوادگان امام حسن مجتبى (علیه‌السلام) است كه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد.    🌟 حضرت عبدالعظیم ‌از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (علیهم‌السلام) و نیز از چهره‌هاى بسیار محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) به شمار می‌رفت. دوران وى گرچه عصر حاكمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیرى نسبت به شیعیان بود, ‌ولى مدافعان دین و حافظان مكتب كه روایات امامان را ثبت و نقل می‌كردند نقش عمده‌اى در پاسدارى و صیانت از فرهنگ والاى اهل بیت (علیهم‌السلام) داشتند و این بزرگوار یكى از سنگربانان عقیده تابناك تشیع محسوب می‌شد كه در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار (علیهم‌السلام) سخت كوشا بود. ستایشهاى فراوان ائمه (علیهم‌السلام) از وی, نشان دهنده‌ى شخصیت والاى علمى و معنوى وى می‌باشد. 🍃« شیخ محمد شریف رازی» پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نسبت به ساحت ائمه معصومین (علیهم‌السلام) چنین می‌نویسد: « رفتار و عادت كریمانه حضرت عبدالعظیم(علیه‌السلام) این بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد یا امام هادی(علیها‌السلام) می‌شد با كمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع در حالیكه دست‌هاى خود را از ردا بیرون آورده بود،‌با كمال ادب به محضر آن امام سلام می‌كرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیك خود می‌خواند و در كنار خویش می‌نشاند؛ به حدّى كه زانوى مباركش به زانوى مبارك امام می‌چسبید و امام كاملاً از احوال او سؤال می‌كرد كه این موجب غبطه دیگران می‌شد. 🍃شیخ صدوق «رحمت الله علیه» در كتاب « كمال‌الدین» می‌نویسد: وقتى كه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام هادی(علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود،‌امام فرمودند: ‌تو از دوستان حقیقى ما هستی. مؤلف كتاب «جنة النعیم» می‌گوید: شخصى به نام ابا حماد رازى ـ از شیعیان و موالیان شهر رى ـ با وجود مشكلات آن زمان به سامراء‌ رفت و خدمت امام زمانش حضرت على النقى (علیه‌السلام) رسید و مسائلى را پرسید. ‌امام ضمن پاسخ به مسائل او فرمود:« اى ابا حماد! هر گاه مشكلى از امور دینى برایت پیش آمد،‌جواب مشكل خود را از عبدالعظیم حسنى بخواه و سلام مرا به او برسان» 🌟در فضیلت زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) به این روایت بسنده می‌كنیم: مردى از اهل ری، خدمت امام هادی(علیه‌السلام) رسید. امام از او پرسیدند،‌كجا بودی؟ گفت به زیارت سیدالشهدا(علیه‌السلام) رفته بودم. ‌حضرت فرمودند:‌ بدانكه اگر قبر عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) را زیارت كنى گویا حسین بن علی(علیه‌السلام) را زیارت كرده‌ای. 🌟🌺🌟 امام رضا(علیه‌السلام)خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى چنین فرمودند: « اى عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگویى و امانت دارى و سكوت و ترك مجادله در كارهاى بیهوده و دیدار و توجه به یكدیگر سفارش كن،‌چرا كه اینها مایه نزدیك شدن به من است» 📚 امامزادگان رى ،‌ج ۱،‌ ص ۷۸ 💖✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ 💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی رفتم دانشگاه و سراغشو را گرفتم، گفتند به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته است و چند روز بعد دوباره جهت بررسی وضعیتش به دانشگاه رفتم که بازم نبودند. یکی از دوستانش گفت که سیدیوسف روزهای پنجشنبه و جمعه توی یک کوره آجرپزی کار می کنه و وقتی علتشو پرسیدم گفت : اونجا یه خانواده مستضعف هست که پدرشان فلج می باشد و مادرشان هم با سختی کارگری می کند و شش سرعائله اند، سیدیوسف درامد خودشو به اون خانواده می داده و هیچکس هم اطلاعی نداشت. 🌷
سید یوسف کابلی آبان 1335 در شهر چالوس و در خانوادهای متعهد به اسلام، چشم به دنیا گشود. از کودکی با قرآن و اهلبیت(ع) انس گرفت. به همت مادرش قرآن حفظ میکرد و قبل از این که به مدرسه  برود، تعداد زیادی از سوره های کوچک قرآن را حفظ بود. ابتدایی را در مدرسه ی شاپور و دبیرستان را در دبیرستان شریعت شهر چالوس گذراند. بسیار با استعداد و باهوش بود، تا آخر تحصیل نمرهی کمتر از 18 نداشت و همیشه شاگرد ممتاز کلاس بود. با معلمها و دوستانش بحثهای جنجالی علمی راه میانداخت. خیلی وقتها نادرستی قضیه های ریاضی کتاب درسی را اثبات میکرد و شگفتی دبیرهایش را برمیانگیخت. بیشتر اوقات در خانه میماند و کتاب میخواند. به کتابهای علمی و مذهبی علاقه داشت. واقعه ی کربلا را بارها با علاقه میخواند و گریه میکرد. ورزش هم میکرد و در کاراته کمربند سیاه گرفته بود. سال 1355 در مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت قبول شد. دانشگاه، شکل جدیدی به شخصیتش داد. فعالیتهای اجتماعی – مذهبی را آنجا شروع کرد. روحیات مذهبی و هوشیاریش، او را به مبارزه و فعالیتهای سیاسی کشاند. در بحبوحه ی انقلاب به چالوس برگشت و به برپایی راهپیماییها، پخش اعلامیه های امام، مبارزه با ساواکیها، برگزاری جلسات سخنرانی، ساختن مواد منفجره و تصرف شهربانی پرداخت. دانشگاهها که باز شد به تهران برگشت. سید یوسف در دانشگاه و در کنار تحصیل به عنوان یک بسیجی با سپاه همکاری میکرد و در مساجد نیروهای مردمی اسلحه شناسی یاد میداد. خرداد 59 انقلاب فرهنگی موقتاً دانشگاهها را تعطیل کرد. سید یوسف برای اینکه مفیدتر و در خدمت انقلاب باشد. هفتم تیر 59 به عضویت رسمی سپاه درآمد.
اواخر زمستان 60 و پس از مداوای نسبی به جبهه برگشت و در عملیات فتح المبین و سپس در بیت المقدس شرکت کرد. علیرضا ناهیدی یک گردان توپخانه ی غنیمتی عراقیها را به او سپرد تا برای عملیات بیت المقدس راه اندازیش کند. با این که پای راستش به شدت آزارش میداد، این ماموریت را انجام داد و در مدتی خیلی کوتاه توپهای 122م.م را آمادهی عملیات کرد. سید یوسف کابلی از جمله فرماندهان موفق و موثر در شکل گیری و سازماندهی توپخانهی لشکر 27 حضرت رسول (ص) بود. به همین خاطر باید او را یکی از بنیانگذاران توپخانه سپاه برشمرد. بعد از این که لشکر 27 از لبنان برگشت، در عملیاتهای مسلم ابن عقیل (ع) مسئولیت عملیات توپخانه ی قرارگاه نجف اشرف را عهده گرفت و در عملیات والفجر مقدماتی، معاون طرح و برنامهی تیپ ذوالفقار بود و در والفجر یک، حاج همت او را به عنوان فرمانده تیپ سلمان لشکر 27 برگزید. در این عملیات، تک تیراندازهای عراقی سید یوسف را در محاصره انداختند و زانوی پای راستش که فلج بود دوباره به شدت مجروح شد. در والفجر 3 حاج همت او را به عنوان معاون تیپ پیاده مکانیزه ذوالفقار لشکر و در والفجر 4 و خیبر و بدر، پس از شهادت علیرضا ناهیدی، فرماندهی تیپ ذوالفقار لشکر برگزید. بعد از عملیات بدر دوباره برگشت دانشگاه و درسش را تمام کرد و مهندس مکانیک شد. موضوع پایان نامه اش طراحی و ساخت ماسوره ی خمپاره بود؛ یکی از نیازهای جبهه و جبهه که متاسفانه ناتمام ماند. بلافاصله پس از اتمام درس به جبهه برگشت و در عملیات کربلای 4 و کربلای 5 شرکت کرد. او مسئولیت راه اندازی یگان ذوالفقار تیپ تازه تاسیس 110 خاتم الانبیاء (ص) تهران را قبول کرده بود که شهید شد.
یکی از همرزمانش روایت میکرد: عملیات کربلای 5 تازه شروع شده بود و کابلی به خط رفته بود که بچه های یگان ذوالفقار را سر و سامان بدهد. ازسر شب تا سحر با آن پای مجروح راه رفت و کار کرد. سپیده ی صبح را که دید در یکی از سنگرهای خط مقدم شلمچه به نماز ایستاد. نافله ی صبح را خواند و در حال ادای نماز صبح بود که تیر مستقیم تانک دشمن سنگرش را به آسمان برد. بعد از سالها جهاد در جبهه های کردستان و جنوب، سرانجام مهندس سید یوسف کابلی در سحرگاه روز هجدهم بهمن سال 1365 به درجه رفیق شهادت نائل آمد. مزار او در بهشت زهرای تهران است.