eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
606 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 خواب دختر شهيد محرابی چند شب قبل از شهادت پدرش🌷 🔰چند شب قبل از (ع) خواب دیدم درمراسم ظهر شهادت امام رضا (ع )هستم که پدربزرگم هرسال نذری ميدادند🍵 در حال كمك كردن درساختمانی بودیم صدای مردی به گوشم خورد که میگفت: امسال امام رضا (ع) حاجت بابات را خواهد داد✨ 🔰من بعد از این خواب خیلی شدم ومدام صدای آن مرد در گوشم می‌چرخید مراسم شروع شد. چون تعداد مهمان ها زیاد بود خانه یکی از همسایه ها را گرفته بودن و آن ساختمان همان ساختمانی بود که من در خواب دیده بودم 💭 🔰خیلی حالم بد بود پنجره اتاق را باز کردم وبنر ایستاده پدر بزرگم را دیدم و دوباره همان صوت در گوشم پیچید (سال پدر بزرگت بنر بابات هم کنار آن بنر میرود)وباز من بیقرارتر شدم تا اینکه خبر شهادت پدرم رو دادن😭😭 🔰پیامی که درشب قبل ازشهادت برای یکی از بستگان فرستاد👇 چشم مرا پیاله خون جگر کنید 🍂هر وقت تر نبود تر کنید من کمتر ازگدای نیستم 🍂خانه به خانه دست مرا در به در کنید بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند 🍂مارا فُضیل فرض کنید و این شدن از مرگ بدتر است 🍂فکری برای این نفس بی اثر کنید😔 گفتنم که به جایی نمیرسید 🍂ذکر حسین مرا بیشتر کنید💔 در میزنم و هیچ کسی باز نمیکند 🍂پس زودتر راخبر کنید😭 حسین محرابی🌹 تاریخ شهادت مصادف با شهادت امام رضا(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس که زنده بود شهید نشده بود دو رکعت نماز برام بخونه✨ (شهید مدافع حرم حسین محرابی)🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
●🍃●گفت: توی جلسه درس خوابم میگیره ولی توی رختخواب، بی‌خوابی میزنه به سرم! استاد گفت: ، همینطوری طی میشه... بدون اینکه بتونی ازش استفاده کنی! فرمود: یکی از دلایل بی‌برکت شدن عمر، (سستی) در نماز است.
شهید حاج کاظم رستگاری ♦️ مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟ ○مادر می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.». ♦️ پسر می‌گوید: «نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!»بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. ♦️ قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن. خبر می‌پیچد.❤️ ♦️ پسر دیگرش این‌را به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. ♦️ حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه. ♦️ ‌میفرمایند:«قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!».مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط. ♦️ آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 سکوت همیشه هم خوب نیست من یاد گرفته‌ام وقتی دلتنگم یک گوشه‌ی اتاق درست سمت مشهد 🕊 درست حرم... بِایستم و شبیه وقتی که روبروی می‌ایستادم، با امام پاک و مهربانم درددل کنم 🌸 این روزها بی قرار ترم 💜 حرف‌هایم حتی سلام‌های ساده‌ام عاشقانه‌ترند . . . : ✋💚 اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_شصت #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا دوهفته از ارسال فرشها گذشت اما هنوز پول ب حساب ب
-آقای دکتر چی شد؟ دکتر:تا جایی که به ما مربوط میشد انجام شده بقیه اش توکل بخدا دعا کنید براش 😔😔😔😔باتمام اختلاف نظرها اما پدرم بود رفتم مزار شهدا رفتم مزار رضا -رضا 😭😭😭 هیچکس رو ندارم جز بابا پیش حاجی ضمانت کن بابام نره و حالش بهتر شه ‌‌عصری برگشتم بیمارستان بابا به هوش اومده بود😊😊 اما همون روز تو ادرارش خون بود دکترا سریع ازش آزمایش گرفتن دوروز بعد جواب آزمایشا اومد بدبختیام کم نبود این یکی هم بهش اضافه شد بابا سرطان مثانه داشت اونم از نوعی بدخیم😔 یاحسین غریب متوسل شدم بازم به حاج ابراهیم همت ادامه دارد... نویسنده بانو.....ش
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_شصت_یکم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا -آقای دکتر چی شد؟ دکتر:تا جایی که به ما مرب
بابا تو بخش ویژه بود ما نمیتونستیم پیشش باشیم رفتیم خونه نصف شب صدای جیغای مامان مارو ب سمت خودش کشوند -مامان چی شده چرا جیغ میکشی ؟ مامان :حنانه حنانه اون عکس تو اتاقت کیه؟ -شهید همت چطور مامان: تو یه بیابون بودم یه آقایی لباس نظامی پوشیده بود گفت شفای شوهرتو خدا داده اما باید به دین عمل کنید بابا خوب شد برگشت خونه همه اموال فروخته شد اما ما افسردگی گرفتیم دوتا خونه کنار هم اجاره کردیم اما خوب دیگه همه مال و منال بابا رفت مامان و بابای رضا اومدن خونمون و میخاستن منو...... نویسنده: بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌺 🌺 ❣ ❣ به همه گفتم که من هم نوکرت هستم نکن نسبتم را با خودت انکار تحویلم بگیر کم که یادت می کنم تو بیشتر یادم بکن باز هم منت سرم بگذار تحویلم بگیر خدایا برسان مهدی موعودت را... @khademe_alzahra313