شوق شهـادت . . .💔
در نگاهـش موج می زد ؛👀
مرغ مهاجر بود و دل بر اوج میزد🕊
#شهیـد_ابراهیم_همت
#سردار_خیبر
#روزتون_متبرڪ_به_نگاهشهید☺️❤️
@khademe_alzahra313
#خاطرات_شهدا 🌷
💠
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️
🌹
ساعت یڪ و دو نصف شب بود
صدای شُرشُر آب می آمد
یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود
و خیلے آروم ،
به طوری که کسے بیدار نشود ،
پای تانکر آب مےشست...
جلوتر رفتم...
دیدم حاج ابراهیم همتِ ،
فرمانده ی لشڪر ...
✨انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند
خاڪے تر می شوند....
این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم...
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
#سردار_خیبر
@khademe_alzahra313
#حاجی بين نماز ظهر و عصر، قرار شد كه برای بسيجيان صحبت كند🎤. بعد از صحبت به سمت محل ستاد حركت ميكند. چون سابقه هم داشت كه بسيجيان، براي ابراز محبت بعد از صحبت های #حاجی ميريختند و مشكلاتی را ايجاد ميكردند🍃، با توجه به اين مطلب ، بين نماز ظهر و عصر را انتخاب كرده بود كه از اين فرصت بتوانند استفاده كند🙊. وقتي كه حركت كرد، بسيجيان متوجه مي شوند كه #شهيد_همت حركت كرده است به سمت محل ستاد. به سمتش هجوم ميآوردند😱. #حاجی وقتی كه اين وضع را دید، شروع کرد به دويدن به سمت محل ستاد و بسيجيان هم بدنبالش.!😂🏃
شهيد رمضان گفت، ايشان آمدند وارد ستاد كه شدند بسيجيان از در و پنجره محل ستاد بالا مي رفتند كه مي خواستند ايشان را ببينند😩. هرچه از برادران خواهش ميكرديم كه ايشان كار دارند بايد سريع برگردند به منطقه و بايد فرماندهان گردانها را توجيه كنند، بسيجيان راضي نميشدند😂. در اين بين، پيرمردي اصرار زياد داشت كه حتما بايد #شهيد_همت را ببينند. میگفت با ایشان کار واجبی دارد، خوب هرچه ما به اين پيرمرد بسيجی عرض كرديم كه كارت را بگو، گفت: نه كاري است كه بايد حتما به ايشان بگويم😞! اجازه دادیم وارد شود و به محض اينكه وارد شد رفت و #شهيد_همت را بوسيد!😘
گفت: كار من تمام شد. همين كار را داشتم ، چطور میخواستید به جای من انجامش دهید!؟!😂😒
اين خاطره درست بعد از عمليات خيبـر، 6 و 7 شب مداوم عمليات كردن در منطقه طلاييه و بسياري از اين بسيجيان يا برادرشان ياخويشاوندانشان و يا دوستانشان را از دست داده بودند💔. اين نشان ميدهد كه اينها چقدر به #شهيد_همت علاقهمند بودند. از طرفي اين هم نشانه از علاقه شديد
#شهيد_همت به بسيجيان بود. چون به اين برادران عزيز بسيار علاقهمند بود.☺️ هميشه به فرماندهان گردانها تأكيد ميكرد كه از نظريات و از موارد مختلف و از تجربيات اين برادران استفاده كنند👌🌹
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#سردار_خیبر♥️
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✉ #پست_ویژه 📨
.
.
در مکتب #حاج_همت 🌸
.
منتخبی از فرمایشات #سردار_خیبر
#شهید_محمد_ابراهیم_همت 🚩
.
.
قسمت دوم: نه به سازش با کفار - اخلاص در راه خدا ⚘
.
📷 جالبه بدونید محل فیلم برداری قرارگاه سپاه ۱۱ قدر هست و در تاریخ ۱۲ بهمن ۶۱ توسط ابراهیم حاتمی کیا فیلم برداری شده..😇👌
#شهید_همت
#حاج_ابراهیم_همت
#دفاع_مقدس
@khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_حاجابراهیم_همت
کلیپ🎥
برای اینکه از وجودمون بگذریم شبانه روز باید همه کارهامون برای خدا باشه...😇☝️
#فرمانده_دلهـا
#سردار_خیبر
@khademe_alzahra313
🔸 " در محضــر شهــــید " ...
ساعت یڪ و دو نصف شب بود
صدای شُرشُر آب می آمد
یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود
و خیلے آروم ،
به طوری که کسے بیدار نشود ،
پای تانکر آب مےشست...
جلوتر رفتم...
دیدم حاج ابراهیم همتِ ،
فرمانده ی لشڪر ...
✨انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند
خاڪے تر می شوند....
این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم...
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
#سردار_خیبر
#مردان_خدا
💠 " شهــــــــ پیام ــــــید " را بہ خاطر بسپاریم ...
@khademe_alzahra313
🔸 " در محضــر شهــــید " ...
ساعت یڪ و دو نصف شب بود
صدای شُرشُر آب می آمد
یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود
و خیلے آروم ،
به طوری که کسے بیدار نشود ،
پای تانکر آب مےشست...
جلوتر رفتم...
دیدم حاج ابراهیم همتِ ،
فرمانده ی لشڪر ...
✨انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند
خاڪے تر می شوند....
این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم...
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
#سردار_خیبر
#مردان_خدا
💠 " شهــــــــ پیام ــــــید " را بہ خاطر بسپاریم ...
@khademe_alzahra313
#طریق_الشهدا🕊
یک شب خواب حاج همت را دیدم؛ دقیقا در موقعیتی که در پایانبندی اپیزودهای مستند «#سردار_خیبر » هست!🤩 با بسیجیهایی که در فیلم کنار ماشین🚎 تویوتا منتظر حاج همت ایستادهاند تا با او دست بدهند، ایستاده بودم.
#حاج_همت با قدمهای تند رسید کنار تویوتا. من دستم را جلو بردم و با او دست دادم و حاجی را در آغوش گرفتم☺️ تا معانقه کنم. هنوز دستش توی دستم بود که گفتم: «دست ما را هم بگیرید» و توی دلم نیتم از این حرف طلب شهادت بود💔... که #حاج_همت در جوابم گفت: «دست من نیست!»❗️ از همان شب این خواب و حرف #حاج_همت برایم مسأله شده بود و مدام فکر میکردم چطور ممکن است برآورده شدن چنین حاجتی دست شهدا نباشد.🤔 همیشه فکر میکردم شهدا باید دست آدم را بگیرند تا باب شهادت به روی آدم باز شود.👌
این قضیه بود تا یک شب که در خانه #محمودرضا مهمانشان بودم خوابم را برای محمودرضا تعریف کردم. گفت: «راست گفته خب. دست او نیست!» بعد گفت: «من خودم به این رسیدهام و با اطمینان و یقین میگویم؛ هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود.😇شهادت شهید فقط دست خودش است.☝️
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_محمدابراهیم_همت🌹
@khademe_alzahra313
❤️پنجره زیباست اگر بگذارند
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
من از اظهار نظر های دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند❤️
قصد دارم دلت را #ابراهیمے کنم🙂✋ گاه باید بنشینی گوشه ای عکس
#سردار_خیبر را پیش رویت بگذاری👈 خیره شوی به چشمهایش💔 قصه چشمهایش پر آوزه است🕊 چشم مجنون خوب که به آن اسطوره پاکی زل زدی باید بغضت را رها کنی🙁 و به یاد بیاوری او پاک بود😔 من نیستم پیش زین الدین اگر دست رفاقت دادی پیش #همت باید به رسم شاگردی سر به زیر بیندازی او بشود معلم تو☝️ شاگرد و چه خوب معلمی صدایش کنی🍃
#آقا_همت میدانی اگر او بشود آقا معلم چه میشود؟🙂
آنوقت برای تمام کارهایت باید اجازه بگیری #آقا_همت اینکار روبکنم
#آقا_همت اونکار چطور؟🙂
#آقا_همت آنوقت تو خوشبخت ترینی میدانی چرا؟ 🙂
چون هیچوقت رویت نمیشود انگشت اشاره بالا بگیری بگویی #آقاهمت اجاازه هست خبط کنم؟ خبط شاگرد درد استاد است گاه که خوب دلت #ابراهیمی شد به سرت میزند سر از راز چشمانش در بیاوری👌 و وقتی میفهمی که آن چشمها همیشه زار خدا بود☝️ با خود میگویی مردها ای کاش همیشه گریه میکردند💔 گریه ای به سبک #ابراهیمی گاه خوب که دلت #ابراهیمی شد باید تنهایت گذاشت تو بمانی و او درد و دل کنی و او لبخند #ابراهیمی بزند تو بمان و #ابراهیمت وسلام💔❤️
#حاج_همت
#ماه_سردار_خیبر
#عشق_جان
#رفیق_شهیدم
#حاجی دلم خیلی تنگته چند وقتیست قصد مزارت را داریم ولی اجازه نمی دهند😭
دلی گرفته💔
@khademe_alzahra313
#طریق_الشهدا🕊
یک شب خواب حاج همت را دیدم؛ دقیقا در موقعیتی که در پایانبندی اپیزودهای مستند «#سردار_خیبر » هست!🤩 با بسیجیهایی که در فیلم کنار ماشین🚎 تویوتا منتظر حاج همت ایستادهاند تا با او دست بدهند، ایستاده بودم.
#حاج_همت با قدمهای تند رسید کنار تویوتا. من دستم را جلو بردم و با او دست دادم و حاجی را در آغوش گرفتم☺️ تا معانقه کنم. هنوز دستش توی دستم بود که گفتم: «دست ما را هم بگیرید» و توی دلم نیتم از این حرف طلب شهادت بود💔... که #حاج_همت در جوابم گفت: «دست من نیست!»❗️ از همان شب این خواب و حرف #حاج_همت برایم مسأله شده بود و مدام فکر میکردم چطور ممکن است برآورده شدن چنین حاجتی دست شهدا نباشد.🤔 همیشه فکر میکردم شهدا باید دست آدم را بگیرند تا باب شهادت به روی آدم باز شود.👌
این قضیه بود تا یک شب که در خانه #محمودرضا مهمانشان بودم خوابم را برای محمودرضا تعریف کردم. گفت: «راست گفته خب. دست او نیست!» بعد گفت: «من خودم به این رسیدهام و با اطمینان و یقین میگویم؛ هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود.😇شهادت شهید فقط دست خودش است.☝️
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_محمدابراهیم_همت🌹
@khademe_alzahra313