#شہـیدانھ🔗✨
|رفیقشہید|
توی بوکمال چادر زدیم، مقر لشکر حضرت زهرا....
6نفر از بچه های موشکی توی یک چادر مستقر شدیم؛ بابڪ هم با ما بود.
بابڪ دم در چادر برای خودش جا درست کرد؛ هرچی گفتیم بیا بالاتر ؛ اونجا سردت میشه،گفت :"نه همینجا خوبه..."
نزدیک صبح بیدار شدم
دیدم بابڪ پتو رو کشیده روی سرش و آروم همونجا جلوی در داره با خدا #مناجات میکنه....
زیر پتو چراغ قوه روشن کرده بود و خیلی آروم دعا می خوند!
#شہیدبابڪنورے♥️
@khademeshohada_semnan
▪️|کپی با ذکر صلوات ازاد|▪️
#شہـیدانھ🔗✨
|دوستشہید|
«دوست شهید به یکی دیگر از خاطرات خود با بابک را به روز کشیکش در درمانگاه جمعیت هلال احمر اشاره کرد که آنروز شیفت نبود و افزود: در آنروز من به جشنی دعوت شده بودم که می بایست حتما می رفتم بنابرین با چند نفر از دوستان تماس گرفتم که بتوانم روزم را با کسی تغییر بدهم ولی متاسفانه کسی قبول نمی کرد که در نهایت با بابک تماس تصویری گرفتم و بابک قبول کرد که جای من شیفت بماند و من در جوابش به صورت شوخی گفتم که داداش حتما در شادی هایت جبران می کنم که بابک لبخندی زد و گفت:
"من خودم کلاس اصلی هستم و نیازی به جبرانینیست"»
#شہیدبابڪنورے
@khademeshohada_semnan
▪️|کپی با ذکر صلوات ازاد|▪️