eitaa logo
کمیته‌خادمین‌شهـدادزفول
498 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
695 ویدیو
11 فایل
"بسـم‌رب‌الشـھدا‌" ' پـدرم گفـت اگـر خادم ایـن خانه شـوی همه ی، زنـدگـی وآخـرتت تضـمـین است🌿 !" اینجــا از خـــادمــی تاشهــادت،فاصله ای نــیست !" 'کمیتہ‌خآدمین‌شھدا‌ی‌دزفـول' #خادمی_شهدا_افتخار_ماست... 🌿 - راه ارتباطـی ↶ - @emad_67
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️پدر؛ به خاطر جو حاکم بر کشور؛ به من اجازه نمی داد؛ مدرسه بروم و می گفت که دخترها بی چادر به مدرسه روند و من دوست ندارم. ▫️سیف الله و یدالله هم با آن که از من کوچک تر بودند؛ می گفتند که وقتی ما را در خیابان دیدی؛ بی خیال از کنار ما رد شو و به خانه برو؛ مردم چه می دانند که ما خواهر و برادریم! راوی: عصمت صبور 📚منبع: کتاب برادران صبور؛ ص 30 💐کانال خادمین الشهدا دزفول💐 https://eitaa.com/khademin_dez
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقسیم بین نیازمندان به مناسبت ماه محرم 🌹کمیته خادمین شهدا دزفول ✅ ایتا https://eitaa.com/khademin_dez ✅ اینستا خادمین https://www.instagram.com/p/CAjI92NlfS6/?igshid=13j2tzt9g858c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اهل شمال بودند. تازه عروس و تازه داماد. خانواده شان تا دو ماه دیگر سه نفری می شد. تازه به دزفول منتقل شده بودند؛ آموزش و پرورشی. غروب؛ تلویزیون می دیدند؛ شبکه ی عراق را. عربی نمی فهمیدند؛ ولی گوینده را می دیدند که مرتب می گوید دزفول؛ با عصبانیت. حدس زدند شاید شهر را بزند. تصمیم گرفتند به اردوگاه های اطراف شهر بروند؛ پای پیاده. ده کیلومتر تا اردوگاه شهید رجایی راه بود؛ ده پانزده کیلومتر تا اردوگاه شهید اشرفی اصفهانی. همان شب شهر را زدند. شش هفت بار؛ یکیش خورد به خانه ی آن ها. 📚منبع: کتاب روزگاران دزفول؛ ص 45 💐کانال خادمین الشهدا دزفول💐 https://eitaa.com/khademin_dez
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازار خیلی شلوغ بود. مردم می آمدند و می رفتند. بساط خرید و فروش هم به راه بود. یک دفعه صدای انفجار آمد. می گفتند تعداد کشته ها بیش تر از جاهای دیگر بود. همه آمده بودند. نیروهای امداد؛ آتش نشانی؛ بچه های بسیج؛ همه بودند. تا سه روز بعد؛ از روی درخت ها و پشت بام ها دست و پا پیدا می کردند. 📚منبع: کتاب روزگاران دزفول؛ ص 46 💐کانال خادمین الشهدا دزفول💐 https://eitaa.com/khademin_dez
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🔸هنوز انقلاب نشده بود که حاج محمد علی؛ علیرضا؛ سیف الله و یدالله دور هم می نشستند و در خانه کُوکتل مولوتف( نوعی بمب دست ساز که در هنگامه ی انقلاب توسط انقلابیون دزفول؛ علیه نیروهای امنیتی شاه به کار گرفته می شد.) درست و به نیروهای رژیم شاه؛ پرتاب می کردند. 💥گاهی هم اعلامیه چاپ و بین مردم پخش می کردند تا مردم را از توطئه های شاه خائن با خبر کنند. راوی: عصمت صبور 📚منبع: کتاب برادران صبور؛ ص 30 💐کانال خادمین الشهدا دزفول💐 https://eitaa.com/khademin_dez
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا