eitaa logo
『 کمیته خادمین‌ شهدا 』
823 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
32 فایل
بهم‌گفت‌چیشد‌که‌... تصمیم‌گرفتےخادمِ‌شهدابشے؟ گفتم‌ماانتخاب‌نکردیم‌که‌خادم‌‌شهدابشیم شهداماروانتخاب‌کردن‌که‌خادمےکنیم‌براشون. خادم کانال 💬| @m313jj 📱آدرس‌‌ما‌درفضاےمجازے: https://zil.ink/khademin_markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌷 🔅بِسمِ ربّ الشُهَداءوالصٓدیقین🔅 📌معرفی شهید( ) 📎 ✨خادم الشهدایی که شهید شد. 🌹تاریخ تولد : ۱۳۵۸/۱/۱ 🌹محل تولد : قائم شهر 🌹تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۲/۱۷ 🌹محل شهادت: خانطومان 🌹مـزار شهید : جاویدالاثر ✨فرازی از وصیت نامه شهید: 🔸مردم عزیز آگاه باشید اکنون دشمن با نقاب اسلام به میدان مبارزه با ما آمده است و این اتفاق ریشه تاریخی دارد و در زمان در جنگ صفین با نقشه عمر و عاص ملعون، خوارج قرآن را به نیزه کردند و با گفتن لا اله الا الله و محمد یاران حضرت علی(ع) را فریب دادند و اصحاب امام را تنها گذاشتند و گفتند ما با قرآن نمی‌جنگیم و از حیله دشمن غافل شدند و قرآن ناطق را رها کردند 🔹و اکنون بعضی‌ها در داخل دارند این حرف‌ها را تکرار می‌کنند و ما را متهم به برادرکشی می‌کنند و حضور در این را باطل می‌دانند. 🔸اما زهی خیال باطل که دوباره تاریخ تکرار شود، نسل سوم و چهارم گوش به فرمان هستند و نخواهند گذاشت پای آنها به مرزهای کرمانشاه و همدان برسد و در این مسیر هم جوانان عزیزی به‌عنوان مدافع حرم اهل بیت(ع) به رسیدند که در حقیقت مدافع اسلام و مدافع دین خدا هستند و شهادت در این راه برای ما است. ‌‌‌‌‌‌‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ━━━━⊰❀❀⊱━━━━ 🌻 @khademin_markazi ━━━━⊰❀❀⊱━━━━
🌸🍃🌷 [﷽] 🔰 : قطعه شهدای عراق در نجف فاصله زیادی تا حرم دارد اما مزار هادی به حرم آقا(ع)خیلی نزدیک است، قبر هادی در واقع قبر مادر یکی از دوستان هادی بود که میخواستند بعد از فوتش او را آنجا دفن کنند، خیلی اصرار کرده بود تا توانسته بود مادر دوستش را راضی کند، هادی چند وقت یک بار بالای سر قبر خودش نماز می خواند، دعا میکرد و روضه میخواند، وصیت کرده بودکه قبرش را با پارچه مشکی بپوشانند، وقتی داشتند دفنش میکردند خیلی خدایی شد که یک پارچه مشکی پیدا شد و هادی را در آن پیچاندند، دفن او با اولین شب مصادف شد. ‌‌‌‌‌‌‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ━━━━⊰❀❀⊱━━━━ 🌻 @khademin_markazi ━━━━⊰❀❀⊱━━━━
‌🌸🍃🌷 [﷽] 🔰: 📌 تو شهر حلب دو تاى سوار موتور میرفتیم، دیدم حسن سرش پایین داره میره مدح (على علیه السلام) رو میخوند من ترکش نشسته بودم، ترسیدم، فقط میتونست دو سه متر جلو رو ببینه گفتم: داداش مواظب باش تصادف میکنیم، ولى توجه نکرد، همینطور که میخوند، با ناراحتى گفتم، سر تو بیار بالا خیلى خطرناکه، باز هم به حرفم توجه نکرد، داشتم عصبانى میشدم که با جدیت گفت: چه کارم دارى نمیخوام سرمو بیارم بالا، یک لحظه توجه کردم به دور و برمون. دیدم اطوافمون پر از زنهاى بى‌حجابه، میترسید چشمش بیوفته به نامحرم.  ‌‌‌‌‌‌‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ━━━━⊰❀❀⊱━━━━ 🌻 @khademin_markazi ━━━━⊰❀❀⊱━━━━
•[﷽]• 📱 💚 با یک‌نفس، تمام‌جهنم شـود‌بهشت‌،گوینداگــر جهنّمیان،یک‌صدا :"علی" 🌱 🏷 @khademin_markazi
•[﷽]• 🗓|🔖 📿|ذکـر روز‌شـنبـه: «یـا رَبَّ الـعــالَـمـیـن» «ای‌پروردگار جهانیان» 📬|پیامبر اکـرم(ص): حقّ‌على‌براين‌امّت‌همچون حـقّ‌پدر است‌برفـرزنـدش. 📚 امالی(طوسی)،ص۵۴ |🌱 🌙•| @khademin_markazi |•
•[﷽]• 💌|📿 📬|امام‌علی(ع): خَــوَافِــي الْأَخْــلَاقِ تَــكْشِفُهَا الْمُعَــاشَــرَة؛ خصلت‌ها‌و‌اخلاق‌پنهان‌را، معـاشـرت‌آشـكار مـى‌سازد. 📚 تصنیف غررالحکم ❤️ 🌱 🆔•|@khademin_markazi|•