کمیته خادمین شهدای نیمروز
🌴 معرفی کتاب:👆👆
«پایی که جاماند» خاطرات سید ناصر شانزده ساله ایست که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقیها درمی آید؛ وقتی اسیر میشود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است...
📌صداقت حسینی پور در این کتاب اشک و لبخند را بر چشم و لبهای مخاطب می رویاند :
«بايد به خودم ميقبولاندم دارم اسير ميشوم. سعي كردم همان لحظه از تمام دلبستگيهايم دل بكنم، همه تعلقات و دلبستيهايم جلويم رژه ميرفت. از دنيا فقط يك دوچرخه 28 داشتم، براي اينكه راحتتر جان دهم بايد از دلبستگيهايم دل ميكندم. از پدرم، خانوادهام، خودم و دوچرخهام 😅 »
🖌یکی از نکات عجیب در مورد کتاب این است که آقای حسینی پور کتابش را به گروهبان عراقی ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت، که در زمان اسارت مورد شکنجه و آزارش قرار گرفت، تقدیم کرد. 😳 توضیح ایشان خود گویای معرفت عمیق بسیجیان خمینی است :
بسیجی امام خمینی(ره) بودن روح بزرگی می خواهد و البته سرباز امام بودن روح بزرگ هم دارد. من این کتاب را به ولید تقدیم کردم و هنوز هم برای او عاقبت به خیری میخواهم و امیدوارم روزی به خودش بیاید و بفهمد که چقدر بچههای ساده و مظلوم ما را اذیت کرد و شکنجه داد اما این ما بودیم که راه راست را رفتیم. همانطور که حضرت زینب(س) در واقعه کربلا میفرمایند «مارأیت الاجمیلا» من هم همیشه میگویم به جز زیبایی چیزی ندیدم.
توصیف لحظات «ما رایت الا جمیلا» در کوران شکنجه ها و دردها در این کتاب دنبال کنید...
#معرفی_کتاب
#پایی_که_جا_ماند
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz