#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا 📜
خیلی بر بیت المال حساس بود و قبل از اینکه ساکن نجف شود گاهی در پایگاه درس میخواند و هنگامی که می خواست درس بخواند از پایگاه خارج میشد😕 و در راهرو می رفت در راهرو لامپ هایی داریم که شب نیز روشن است و انجا در سرما مینشست و درس می خواند و وقتی به ایشان می گفتیم که چرا اینجا درس می خوانی🤔 می گفت: من این درس را برای خودم می خوانم و درست نیست که از نوری که هزینه ان از طریق بیت المال پرداخت می شود استفاده کنم.😇✨
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#شبتون_شهدایی
┄┄┅┅┅❅🌈❅┅┅┅┄┄
@khademinkhaharalborz18
مَندُعآيفَرجمیخوآنَمبیـآآقـا؎ِمَن!
@khademinkhaharalborz18🍃
#صرفاجهتاطلاع
میدونۍچراتوبهقیمتداره؟!
چونوقتۍمیایڪهمیتونینیاۍ .!
مهماینهکههرجاهستۍوفهمیدۍ
داریراهُاشتباهمیرۍبرگردۍ!
‹ اناللهیحبالتوابین^^🤍›
هروقتبرگردیدیرنیست🌿!
#توبه
@khademinkhaharalborz18
💠احادیث مهدوی💠
🔸 امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف :
فضیلت دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب نسبت به بعد از نمازهای مستحبی همانند فضیلت نماز واجب بر نماز مستحب می باشد.
📚 بحارالانوار/ج53/ص161
✍🏼 آیت الله بهجت:
امروز هر کس نماز بخواند و برای رفع ابتلائات مسلمانها بعد از نماز دعا نکند، معلوم می شود برای رفاه حال دنیای خود هم قاصر و مقصر است.
#احادیث_مهدویت
#حدیث_هشتاد_و_دوم
╭•••─────♡─────•••╮
@khademinkhaharalborz18
╰•••─────♡─────••╯
#عاشقانه_شهدایی💚
جلسه خواستگاری آن قدر طول کشید که وقت اذان شد. همین که صدای اذان به گوشش رسید فوری صحبت هایش را تمام کرد و گفت:«من با اجازه شما برم مسجد، نماز.» این کارش خیلی به دلم نشست.
عید غدیر به عقد هم در آمدیم. وقتی قرار شد عروسی کنیم، سفارش کرد جهیزیه سنگین برنداریم و فقط هر چه نیاز داریم، بخریم. همیشه مخالف وسایلی بود که تزئینی هستند و در زندگی مرد و زن به هیچ کاری نمی آیند. پیشنهاد داد یک کاری کنیم که کارت عروسی مان، هم متفاوت باشد. هم بتوانیم با آن کار فرهنگی کنیم. از صمیم دل قبول کردم. روی کارت عروسی یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله زدیم و سخنی از رهبر انقلاب در مورد ازدواج. بعد هم آن را با برچسب یا مهدی عجل الله تعالی فرجه تزیین کردیم.
#شهیدعبدالرضامجیری
•---••♡••🇮🇷••♡••---•
@khademinkhaharalborz18
یہبزرگیبهممیگفت:
هروقتخواستیبفهمی
خداصداتومیشنوهیانه
ببینوقتیگناهمیکنی
عذابوجداندارییانه💔🖐🏿. .!
#تلنگر. . .
@khademinkhaharalborz
#طـنـزشـهـدایی😂❤️🍃
یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو
همه بچهارو جمع کرد و با صدای بلند
گفت:کی خسته است؟
گفتیم:«دشمن✌»
صدا زد:«کی ناراضیه؟»
بلند گفتیم:«دشمن✌»
.
دوباره با صدای بلند صدا زد:«کی سردشه؟»
ماهم با صدای بلندتر گفتیم:«دشمن✌»
.
بعدش فرماندمون گفت:
«خوب دمتون گرم 🤚😂»
حالا که سردتون نیست میخواستم بگم که
پتو به گردان ما نرسیده😌😂
#خوشحالیحلال
#طنزجبهه
╭═══════🌸✨══╮
@khademinkhaharalborz18
╰══✨🌸═══════╯
#حکایت
وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ.
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ😢
ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ🙃😔
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.»
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ🥺💔
📚نقل از شهید حسین خرازی
@khademinkhaharalborz18