💢پسر ها هم دلتنگ میشن اما تو خودشون میریزن 😔 🔹دلتنگی محمد آبتین فرزند شهید ابوذر امیدوار

امروز دونفر داشتن صحبت میکردن، شنیدم میگفتن سیمان ارزون شده. خوشحال شدم بالاخره بعضی چیزا هم ارزون میشه ولی رسانه‌ای نمیشه 🤦‍♂، کاشکی سیمان خوردنی بود😀 البته ارزونتر شدن سیمان هیچ ربطی به مردم نداره، مسکن که قطعا تغییری نمیکنه، فقط خونه ساز و زمین‌دار و... سود بیشتری میکنن از این ارزون شدن. پس ان شاء الله قیمت سیمان بره بالا، حداقل اوناهم ضرر کنن😝 @khademshohada_znj🕊🕊

🔰 لوح | فاتح خرمشهر ✍ شهید حاج قاسم سلیمانی: شهید احمد کاظمی که چندین ماه پیش از بین ما رفت، یکی از یادگاران گمنام دفاع مقدس بود. در حقیقت فاتح واقعی خرمشهر او بود... 📚سخنرانی در سالروز فتح خرمشهر؛ تهران ۱۳۸۵ @khademshohada_znj🕊🕊

🎥سردار سرتیپ محمدرضا فلاح‌زاده: حاج قاسم یکی از فاتحان خرمشهر بود اما می‌گفت فاتح حقیقی احمد کاظمی است. @khademshohada_znj🕊🕊

هر دو #فاتح_خرمشهر بودن و فاتح قلوب ملت. @khademshohada_znj🕊🕊

#شهدای_تفحص 🕊 این رزمنده هنوز شهیدنشده به او می‌گفتند «عباس شهید»+فیلم 💠 شهیدی را پیدا نکرده بودند. خسته بودند و امیدی نداشتند تا اینکه طبق یک رسم قدیمی با بیل مکانیکی خاک روی یکی از جستجوگران ریختند. ناگهان چشم همه به یک سمت رفت. هنوز بازی شروع نشده، تمام شد. 📜 متن کامل 👇 https://www.farsnews.ir/news/14000305000192 🌷 ۵ خردادماه، سالروز شهادت شهید عباس صابری گرامی باد. 🌹اینجا معراج شهداست @khademshohada_znj🕊🕊 💐او ایستاد پای امام زمان خویش ...

💐سالروز شهادت شهید جستجوگر نور #عباس_صابری گرامی باد. 🕊عباس همیشه می‌گفت دوست دارم محرم شهید بشم و عاشورا مرا دفنم کنند و شبیه حضرت عباس (ع) باشم. روز هفتم محرم سال ۱۳۷۵ عباس صابری با دستان قلم شده ، شهید و روز عاشورا تشییع و در خاک آرام گرفت. 🌹اینجامعراج شهداست @khademshohada_znj🕊🕊

با قایق گشت می زدیم. چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند. بهمان. سر یک آب راه، قایق حسین پیچید رو به رویمان. ایستادیم و حال و احوال. پرسید « چه خبر؟ » - آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم. مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه ، می پریم پایین ، صبحونه و ناهار و شام رو یک جا می خوریم. » پرسید « پس کی نماز می خونی؟ » گفتم « همون عصری.» گفت « بیخود.» بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم. #شهید_حسین_خرازی @khademshohada_znj🕊🕊

📷 در طول هفته هر عمل مستحبی یادت رفت، عصر #جمعه این عمل یادت نرود... @khademshohada_znj🕊🕊

داستان های طنز جبهه اسیر شده بودیم قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهج البلاغه هم لابه لاشون بود یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت: من نمی تونم نامه بنویسم از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام رو نوشتم روی این کاغذ می خوام بفرستمش برا بابام نامه رو گرفتم و خوندم از خنده روده بُر شدم بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود