بعضی لباس دامادی هم گرفته بودند
ولی لباس غواصی پوشیدند و
به معشوق رسیدند ...
#شهید_حمیدرضا_گودرزی
#شهید_عباسعلی_فرمنی
#غواصان_کربلای_چهار
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
شهیدی ک خلعت زیبای شهادت را
با لباس دامادی یکی کرد ...
سردار شهید «مجید زارعی»
قائممقام گردان حُنین تیپ نبیاکرمﷺ
هنوز ۲ هفته از داماد شدنش نگذشته بود
که عازم جبهه شد و در تاریخ ۲۷ مهر۱۳۶۳
و در سن ۲۱ سالگی در عملیات عاشورا
(منطقه میمک) به فیض شهادت رسید.
#تازه_داماد
#روحششاد_باصلوات
🥀 چفیه خونی
عملیات بیتالمقدس تمام شد
خبر داشتم شهید شده....
بهدنبال جنازهاش گشتم و پیدایش کردم.
چفیه خونی دور گردنش بود.
ترکش به فک و صورتش خورده بود.
حرفهایش چند دقیقه قبل از خداحافظی
یادم آمد و بیاختیار اشکهایم سرازیر شد...
علی چفیهاش را پهن کرد.
نان و غذایمان را گذاشتیم روی آن
لقمه اول و دوم را برداشتیم
که یکی از بچهها آمد و گفت:
«علی! بلند شو بریم.»
علی غذایش را گذاشت و سریع بلند شد.
انگار دنبال چیزی بود که گفتم:
«چفیهات رو لازم داری؟
اشکالی نداره، بیا چفیه من رو بگیر.»
راضی نشد. اصرار کردم با دلخوری گفت:
« واسه چی اصرار میکنی؟!
اگه من شهیدشم، چفیهات خونی میشه،
نمیتونم بهت پس بدم.»
ازش دلگیر شدم. از پشت، سرم را گرفت
و گردنم را بوسید. گفت:«خداحافظ رفیق!»
در نورد اهواز ماندیم و او رفت ....
(به نقل از همرزم شهید، علی بابایی)
#خاطرات
#شهید_علی_نیکوئی
#روحش_شاد_باصلوات
⚘برای تشکّر ...
یه روز دیدم در میزنند رفتم پشت در، دونفر بودند. یکیشون گفت : منزل صیادشیرازی همین جاست؟ دلم هری ریخت. گفت: جناب سرهنگ براتون پیغام فرستادند و بعد یه پاکتی بهم داد ، اومدم توی حیاط و پاکت رو باز کردم ، هنوز فکر میکردم خبر شهادتش رو برام آوردند ، دیدم توی پاکت یه نامه توش گذاشته با یه انگشتر و داخل آن نوشته بود: «برای تشکر از زحمتهای تو ، همیشه دعات میکنم» از خوشحالی اشک توی چشمام جمع شد...
به نقل از مرحومه عفت شجاع
همسر شهید سپهبد صیادشیرازی
در سفر آخرت
نگاه و دعای همسر شهیدت
بدرقهی راهت بانو
یاد شهید سید میثم تراهی بخیر که پدرش میگفت ؛
میثم خیلی اهل تقوا بود و من که پدرشم میگم آقا میثم خیلی از ما با تقوا تر بود💔
روز آخر که میخواست اعزام بشه برا زاهدان من سرِ زمین کشاورزی بودم
از شالیزار تا خونمون فاصله نسبتا زیادی بود
میثم هر دقیقه احوال منو از مادرش میگرفت که مامان بابا کی میاد؟ من باید برم میترسم دیرم بشه و از طرفی هم بابا نیومده که باهاش خدا حافظی کنم..!
باهام تماس گرفت و گفت بابا کجایی؟ کی میرسی! گفتم تو راهم دارم میام
مادرش میگه خیلی بیتابی میکرد
هعی میرفت جلو و برمیگشت!
میگفت مامان من خیلی دیرم شده احتمالا دیگه بابا رو نبینم...
بهش بگو اگه ندیدمت دیدار به قیامت😔
انگار میثم میدونست دیگه برگشتی تو کار نیس💔
و تازه داماد ما رفت تا به معشوق حقیقیش برسه...
میثم تازه دوماه بود که عقد کرده بود اما برای آخرین ماموریت به زاهدان اعزام شد و تو یه تابوت برگشت...😔
🌱تکاور پاسدار #شهیدسیدمیثمتراهی ❤️
🌷یادشهید و تسلی دل خانواده محترمشون #صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ کاری رو بدون این ذکر شروع نکن
جوهرِ نوشتههایتان
کمرنگ شده یا ...نه؟!
چشمهای ما کم سو شده!؟
دوباره بنویسید برایمان
از روزهای خداییتان ...
#وصیت_نامه
#شهادت_نامه
شست باران همه
کوچه خیابان هــارا....
پس چــرا مانده غمت
بـر دل بارانی مـــن؟؟؟
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#شهید_حیدر_جلیلوند
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#خاطرات_شهید
●در زمینه رزم نظامی خیلی تبحر داشتند و در هر پست و جایگاهی به شدت احساس مسئولیت میکردند ، از نظر نظامی همکاران و فرماندهان ایشان را نخبه نظامی مینامیدند چون دارای تجارب و تخصصهای فراوانی بود
فوق العاده خوش رو و دوست داشتنی بود و رفیق و دوست زیاد داشت
●تو منزل حمید صداش میکردیم و اسم شناسنامه اش حیدر بود
دلسوز و پایکار نظام بود و عاشق جهاد و شهادت
که بلاخره به آرزوش رسید
شهادت با لب تشنه در کشور غریب و با زبان روزه
الله اکبر
خدایا به لحظه آخر و چشمان گریان خانواده ، شهید بزرگوار آقا حیدر رو شفیع و ضامن و دعاگوی ما قرار بده
#شهید_حیدر_جلیلوند
#سالروز_شهادت 🌷
#شهید_دکتر_چمران:
ای حسین!
در ڪربلا، تو یڪایڪ شهدا را
در آغوش مےڪشیدی، مے بوسیدی،
وداع مےڪردی..
آیا ممڪن است هنگامے ڪہ
من نیز بہ خاڪ و خون خود مےغلطم،
تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا بہ تو
و بہ خدای تو سیراب ڪنی؟
قسمتی از یک دلنوشتہ شهید دکتر مصطفی چمران🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم دیده نشده نبرد نفسگیر مدافعان حرم و داعشیها در فاصله 10 متری
🔹تصاویری از شهدا و جانبازان این نبرد به فرماندهی شهید محمد حسین محمدخانی که حاج قاسم به او لقب عمار را داده بود.
🔹زخمیها میگفتند ما رو خلاص کنید ولی نذارید دست داعشیها بیوفتیم اما حاج عمار یه تنه زخمی رو میذاشت رو دوشش و برمیگشت عقب
یک پایشان در دنیا ؛
و یک پایشان در عرش خدا ...
#تفحص ؛ شلمچه ۱۳۷۸
عکاس: حاج محمد احمدیان
پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم شرط بی بال و پری بود نمی دانستیم...
#جزبرایرضایخداکاریمکن...🍃
📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ...
▫️سلام بر تو ای مولایی که بر جن و انس امامت میکنی.
سلام بر تو و بر روزی که عالم هستی بر امامت تو گردن مینهد.
📚 صحیفه رضویه، ص۵۴۱.
@khademshohada_znj🕊🕊
همیشه نمازش اول وقت بود در جبهه چفیه را پهن میکرد و مشغول نماز میشد..
استعداد و ضریب هوشی بالای بابک باعث متمایز شدنش نسبت به سایر نیروها در دوره آموزشی شده بود و در انتهای دوره آموزشی به عنوان سرگروه تیم اول تخصصخودشان انتخاب شد. #شهید_بابک_نوری_هریس🕊🌹
یه جور عجیبی به خدا اعتقاد دارم...
غرق تو بدبختیم باشم، بازم می دونم یه حرکتی میزنه، یا یه مصلحتی تو کارش هست!!
به طلوع آفتاب نگاه کن !
یادت باشه یه خورشید کوچیک اما پرنور تو وجودته که بر گرفته از ذات الهیه...
خدا فطرت همه آدما رو پاک و منزه آفریده اما با گناهامون این نور رو به سمت تاریکی سوق میدیم و اینقدر جلو میریم تا به خاموشی برسه!
اما هیچ وقت برای طلوعی دوباره دیر نیست
چون فطرتت پاکه و کوه گناه حقیر تر از نور وجودی توعه...
توهم برای شروعی دوباره طلوع کن ❤️
پاک بشو
پاک بمون
و گذشته رو جبران کن 🌱😉
◼️ مراسم شب شهادت حضرت مسلم ابن عقیل ( ع )
🎙 سخنران : حجت الاسلام و المسلمین برگی ( از تبریز )
🎤 مادحین : استاد حاج ولی اله کلامی ، حاج مهدی رسولی ، کربلایی وحید حسنی
⏱ زمان : شنبه ۲۶ خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۹/۳۰ شب
🕌 مکان : زنجان ، کوچمشکی ، چهار راه اول جنوبی ، مسجد حضرت مسلم ابن عقیل ( ع )
📌 ضمناً دعای عرفه روز یکشنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۷ در همان مکان برگزار خواهد شد
◻️ مجموعه فرهنگی - بسیجی مسجد حضرت مسلم ابن عقیل ( ع ) زنجان
خوشم به بند تو،
صیدت رها ز دام مکن ...
#صیاد_دلها
#شهید_صیادشیرازی