هدایت شده از خاڪریزشهـدا
هوای مهدی فاطمه (س) رو داشته باشید...
خیلی تنهاست...
😔😔😔
دمتون حیدری
شبتون مهدوی
یا علی✋
@khaterat_shohada
💞حلما💞:
#قرار_عاشقی
#صبحگاهی_را_با_شهدا_آغاز_میکنیم
#بسم_الله
❣❣❣❣❣❣
❣زیارت "شهــــــداء"❣
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
❣❣❣❣❣❣
🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹
🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺
🌷eitaa.com/khaterat_shohada
🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
☺️ لبخند بزن رزمنده
🌹 #خاطرات_جبهـه
🔹⇐ مأموریت ما تمام شد ، همه آمده بودند جز «بخشی» ، بچه خیلی #شوخـی بود ، همه پڪر بودیم ، اگر بود همه مان را الان می خنداند .
🔸⇐ یهو دیدیم دونفر یه برانڪارد دست گرفته و دارن میان ، یڪ #غـواص روی برانڪارد آه و ناله میڪرد ، شڪ نڪردیم ڪه خودش است . تا به ما رسیدند ، بخشی سرِ #امدادگر داد زد : «نگه دار!»
🔹⇐ بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت : «قربون دستتون ! چقدر میشه؟!!» و زد زیر #خنـده و دوید بین بچه ها گم شد . به زحمت ، امدادگرها رو راضی ڪردیم ڪه بروند !! 😁😁
http://eitaa.com/khaterat_shohada
💔هـر چـہ زمـاڹ ميگـذرد
مردم افسـرده تـر ميشونـد...
و ایـڹ خاصیـت دڸ بستـڹ بـہ زمـاڹ اسـت❗️
✅خوشـا بـہ حاڸ آناڹڪہ
بـہ جـای زمـاڹ بـہ «صاحـب زمـاڹ» دڸ ميبندنـد.💔
🆔 http://eitaa.com/khaterat_shohada
#کلام_شهید مدافع حرم #محمدتقی_سالخورده 🌷سلام بر منتظری ڪه
منتظِران زیادی در انتظار اویند
منتظری ڪہ منتظر است
تا منتظِرانش بہ خود آیند 🍃
#اللهـم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/khaterat_shohada
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
و مشغول دعا باش
که باز است به درگاه الهی در رحمت
شده ام غرق اجابت
و گفتم به خدا
بین دعایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭
#نماز _#اول وقت
http://eitaa.com/khaterat_shohada
پشت #ماشینش نوشته بود...
#حسین_جان ...
تا تو زمین سجده ای
#سر_به_هوا نمیشوم
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_جواد_محمدی
@khaterat_shohada
#خوابش را دیده بودند
و از #مهدی پرسیده بودند:
راستش را بگو
#شب_اول_قبر که نکیر و منکر آمدند چطور شد؟
در جواب گفته بود:
تا #زخم_هایم را دیدند گفتند:
آفرین
و رفتند...
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_عزیزی 🕊
#شهدا_گاهی_نگاهی
@khaterat_shohada
🌹🌹🌹
گفتم :
چرا انقدر برای کامپیوتر وقت تلف میکنی!؟
گفت:
این کار مثل جنگ است
هر کلیدی که من فشار میدهم مثل گلوله ای است که در جنگ فرهنگی به سوی دشمن شلیک می شود
#همسفر_شهید_سید_علیرضا_مصطفوی
🌹🌹🌹
@khaterat_shohada
🔹 #او_را ... 31
کلافه گوشی رو پرت کردم و چشمامو بستم.
خوابم پریده بود و اعصابم خورد بود.
خودمو فحش میدادم که چرا اون روز شماره عرشیا رو گرفتم😏
دستمو گذاشتم رو شونه ی مرجان و صداش کردم...
-مرجان؟
مری؟
-هوم😴
-مرجان بلند شو،گشنمه،بریم صبحونه بخوریم...
-ترنم جون اون عرشیا ولم کن،خوابم میاد
-اوه اوه جون چه کسی روهم قسم دادی😒
بلندشو لوس نشو...
-وای ترنم...بیخیال،بذار بخوابم
-باشه،خودت خواستی....
لیوانو برداشتم و رفتم از تو حموم پر از آب سردش کردم،
-مرجان؟
-هووووممممم؟😖
-هنوز میخوای بخوابی؟
-اوهوم😢
-باشه بخواب...
و آب لیوانو خالی کردم روش😂
مرجان مثل جن زده ها بلند شد نشست و با چشمای گشاد زل زد بهم😳
-مگه مرییییییییضیییییی؟😰
بیشعوووووررررر...
خفت میکنم😠
زدم زیر خنده و همینجور که سمت در اتاق میدویدم داد زدم
-تقصیر خودت بود😝😂
همونجور دویدم سمت حیاط و مرجانم به قصد کشت دنبالم میدوید
دم استخر رسید بهم و با یه حرکت هلم داد تو استخر😐
آب یخخخخخ بود،
نمیتونستم تکون بخورم،تمام عضلاتم قفل کرده بود😣
فقط جیغ میزدم و فحشش میدادم
اونم میخندید و میگفت
-تقصیر خودت بود😝😂
تا دو ساعت از کنار شومینه تکون نمیخوردم،بدنم سر شده بود از سرما
مرجان هم میخواست از دلم دربیاره،هم قیافمو که میدید خندش میگرفت😁
با اینکه از دستش حرصم گرفته بود،اما منم از خنده هاش خندم میگرفت...
چقدر دلم میخواست مرجان خواهرم بود و همیشه باهم بودیم...😢
"محدثه افشاری"
🔹 #او_را ... ۳۲
دیگه دلم نمیخواست ریخت عرشیا رو ببینم،
از بعد ماجرای خودکشیش واقعا ازش بدم اومده بود،
اخلاقاش خوب بود
دوستم داشت
ولی برای من،ضعف یک مرد غیر قابل تحمله😒
فعلا رابطمو باهاش قطع نکرده بودم چون از دیوونه بازیاش میترسیدم!
ولی اصلا دوست نداشتم باهاش صحبت کنم😣
خودشم اینو فهمیده بود!
فردا پنجشنبه بود و به مرجان قول داده بودم باهاش برم مهمونی،
رفتم تو فکر...
برم؟
نرم؟
چی بپوشم؟
اصلا به مامانینا چی بگم؟
تو فکر بودم که گوشیم زنگ خورد...
عرشیا بود😒
فقط خدا رو شکر کردم که به این مثل سعید ،رو نداده بودم،وگرنه الان باید یه بهونه هم برای پیچوندن این پیدا میکردم😒
-الو...؟
-الو عزیزم...
خوبی؟
-سلام.ممنون،تو چطوری؟
بهتری؟
-تا وقتی ترنمم کنارم باشه خوبم...💕
دلم برات تنگ شده خانومم...
نمیخوای بیای پیشم؟😢
-عرشیا،ببخشید...
خیلی سرم شلوغه،
کلی درس دارم
-ترنم...
جون من!😉
پاشو بیا برات یه سورپرایز دارم
نزن تو ذوقم...
بیا دیگه گلم...لطفا😢
-پووووفففف...
از دست تو عرشیا...
از دست این زبون بازیات...
اخه کار دارم!
پس بیامم زود باید برگردما!
-باشه خوشگل من...
تو فقط بیا...
خودم اصلا میام دنبالت و برت میگردونم
-نه نه،نمیخواد...
خودم میام
-باشه...😏
نمیام....
فقط تو پاشو بیا
جون به سر کردی منو!
-باشه،نیم ساعت دیگه راه میفتم
فعلا👋
گوشی رو قطع کردم و پرتش کردم رو تخت...
گاهی وقتا دلم میخواست عرشیا رو خفش کنم😑
یه دوش گرفتم و حاضر شدم
رفتم آشپزخونه و چندتا بیسکوئیت برداشتم و راه افتادم.
"محدثه افشاری"
🔹 #او_را ... 33
رسیدم جلو در خونه عرشیا و زنگو زدم،
یکم طول کشید تا درو باز کنه...
با آسانسور رفتم بالا و دیدم در واحدش بازه.
از جلوی در صداش زدم اما جواب نداد!!
یکم ترسیدم اما آروم رفتم داخل،
از راهرو کوتاه ورودی گذشتم و پیچیدم سمت راست
که صدای دست زدن و جیغ و سوت ، باعث شد از ترس جیغ بزنم😨
عرشیا زود اومد طرفم و گفت
-نترس عشششقم😉
خوش اومدی خانومم😍
با تعجب نگاهمو تو خونه چرخوندم،
حدود ده،دوازده تا دختر و پسر اونجا بودن و خونه با بادکنک و شمع تزئین شده بود...🎈🎊🎉
یه کیک خوشگلم روی میز بود🎂
نگاهمو برگردوندم سمت عرشیا😳
-اینجا چه خبره؟؟
-هیچی خوشگلم...
دوستامو جمع کردم تا بودن با عشقمو جشن بگیرم😉
-وای تو دیوونه ای عرشیا!!
-میدونم
دیوونه ی تو😉
یدفعه یکی از دوستاش گفت
-بسه دیگه عرشیا😂
بعدا حسابی قربون صدقه هم میرید
بذار با ما هم آشنا بشن
عرشیا خندید و دستمو گرفت و برد دونه دونه دوستاشو بهم معرفی کرد.
بعد از آشنایی با همه دور هم نشستیم و یکی هم مشغول بریدن کیک شد
"محدثه افشاری"
هوای مهدی فاطمه(س) رو داشته باشید...
خیلی تنهاست...
😔😔😔
دمتون حیدری
شبتون مهدوی
یا علی✋
@khaterat_shohada
#قرار_عاشقی
#صبحگاهی_را_با_شهدا_آغاز_میکنیم
#بسم_الله
❣❣❣❣❣❣
❣زیارت "شهــــــداء"❣
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
❣❣❣❣❣❣
🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹
🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺
🌷eitaa.com/khaterat_shohada
🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
☘
🌸🍃 سلام ارباب خوبم
چشم دلم به سمت حرم باز میشود
با یک سلام، صبح من آغاز میشود
پَر میکشد دلم به هوای طواف تو
وقتی که لحظه لحظه پرواز میشود
#السلام_علی_ساکن_کربلا✋
http://eitaa.com/khaterat_shohada
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🌷🌷🌷🍃
🍃🌷🌷🍃
🍃🌷🍃
🍃🍃
🍃
#کلام_شـ❤️ـــهید
شهید محمدابراهیم همت:
یاد خدا را فراموش نکنید، مرتب بسمالله بگویید.
با یاد و ذکر خدا و عمل برای رضای خدا خیلی از مسائل حل میشود.
http://eitaa.com/khaterat_shohada
✨|
🍃
🍃🍃
🍃🌷🍃
🍃🌷🌷🍃
🍃🌷🌷🌷🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
می خوانمت #شهید ...
ولے ...!!!
خیلی خیلی دوری ...
نه دستم به دستانت میرسد ...!
نه چشمانم به نگاهت ...!
چــاره ای کن ...!
"تــو" را کم داشتن ...!
کم نیست ...!
#درد است ...
روزتون منور به نگاه شهدا
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/khaterat_shohada