👆💞
این بار...
روبہ روۍ بارگاهٺان ایسٺاده 🌺
ڀاهایم سسٺ شـــــــــده
نداݜٺہ هایم را از فراموݜ ڪرده ام...
ازهمیشہ بیشٺر محٺاج نڱاهـِ #خواهرانہ ٺان❣ هســــــٺم...
بانوےبزرڱ و #معصومِ سرزمینِ من...
بد زمانہ اے شده...
من نگرانم...
نگرانِ خودم...
نگرانِ ݐاڪی و #معصومیٺ دخٺرانِ سرزمینم.... 🍃
دوست داشتم
همه ے دختران معصومہ باشند...
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
🕊
#طنز_جبهه
"آب یخ"
قبل از شروع یکی از حملات، همه فرماندهان لشکر 27، تو جلسه ای توجیهی شرکت داشتند. «حاج محمد کوثری» فرمانده لشکر پشت به دیگران، رو به نقشه، مشغول توضیح منطقه عملیاتی بود و اون رو شرح می داد....
حاج محسن دین شعاری معاون گردان تخریب لشگر، تو ردیف اول نشسته بود.
یکی از نیروها، یک لیوان آب یخ رو از پشت سر ریخت تو یقه حاج محسن
حاجی مثل برق گرفته ها از جا پرید و آخش بلند شد.
برگشت و به سوی کسی که این کار را کرده بود، انگشتش را به علامت تهدید تکون داد
بعدش، یک لیوان آب یخ از پارچ ریخت و برای پاشیدن، به طرفش نیم خیز شد. حاج محمد که متوجه سر و صدای حاج محسن و خنده های بچه ها شده بود، یک دفعه برگشت و به پشت سرش رو نگاهی کرد
حاج محسن که لیوان آب یخ را به عقب برده و آماده بود تا اون رو به سر و صورت اون برادر بپاشه، با دیدن حاج محمد، دستپاچه شد و یک دفعه لیوان را جلوی دهانش گرفت و سر کشید. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشد، گفت: یا حسین(ع)
با این کار حاج محسن، صدای انفجار خنده بچه ها، سنگر رو پر کرد و فرمانده لشگر، بی خبر از اون چه گذشته بود، لبخندی زد و برا حاج محسن سری تکون داد😂😂😂
┏━✨⚜⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜⚜✨━┛
@Ebrahimhadi-tobe.mp3
زمان:
حجم:
2.54M
اونایی که نا امید شدن از درگاه خدا به وساطه (گناه کردن) حتما این #صوت رو گوش بدن👆❤️
┏━✨⚜⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜⚜✨━┛
🍃▪️〰
#صلوات_خاصہ
🍃🌹اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
🍀به نیت همه شهدا #الخصوص_شهید_امیر_حسین_صبورے
http://eitaa.com/joinchat/4031578114C035e8543af
🍃🌹🌹🍃▪️🍃🌹🌹🍃
#معرفی کتاب
گزیده ای از کتاب:
شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. او آبان ماه سال 1394 روز تاسوعا در عملیات محرم در حومه حلب به شهادت رسید.
فاطمیون از رزمندگان افغانستانی مدافع حرم تشکیل شده و همراه شدن مصطفی با فاطمیون روایت عجیبی دارد. همسرش نقل می کند که مصطفی توانایی عجیبی در یادگیری زبان و تقلید لهجه ها داشته است. او به مشهد می رود، ریش هایش را کوتاه می کند و به مسئول اعزام می گوید که یک افغانستانی است. مصطفی بیشتر از دو سال در مناطق مختلف سوریه درگیر نبرد با جریان تکفیر بود. و دست آخر به آرزویش که دیدار محبوب بود نائل آمد و عند ربهم یرزقون شد.
این کتاب داستان هایی را از نزدیکان و دوستان ایشان روایت می کند.**
هر کسی او را می دید دیگر نمی توانست به راحتی از او دل بکند. مصطفی قانون جذب را خوب بلد بود. می دانست چه کار کند تا یکی را جذب بسیج و دم و دستگاه امام حسین (ع) کند.
پدرش می گفت: «مصطفی به مادرش گفته شما دعا کن من موثر باشم، شهید شدم یا نشدم مهم نیست!»
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
هواے مهدے فاطمه (س) رو داشته باشید...
خیلےتنهاسٺ ...
😔😔😔
#شبتوڹ_مهدوے
یا علے✋
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
#قرار_عاشقی
#صبحگاهی_را_با_شهدا_آغاز_میکنیم
#بسم_الله
❣❣❣❣❣❣
❣زیارت "شهــــــداء"❣
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🌹 السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
❣❣❣❣❣❣
🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹
🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
امیر علیزاده در سال 1337 در روستای الغچین سفلی از توابع بخش چرام متولد شد . بچه ای آرام و ساکت بود . از داشتن مادر محروم بود ، و با زحمات زیادی بزرگ شد . اخلاق و رفتارش نمونه و سرمشق بود . دوره ی ابتدایی را در شهرستان چرام از توابع دهدشت گذراند . برای ادامه تحصیل عازم شهرستان دهدشت شد و درآنجا 3سال به تحصیل پرداخت . علاوه بر تحصیل در کارهای کشاورزی و دامداری به خانواده اش کمک می کرد . در اوقات فراغت به ورزش و مطالعه ی کتابهای مذهبی و علمی می پرداخت . به فرایض دینی و مذهبی اهمیت زیادی می داد .
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
در دوران انقلاب شور انقلابی عجیبی داشت . در جلسات و تظاهرات به طور فعال شرکت می کرد . و به مبارزه با رژیم پهلوی می پرداخت . برای توزیع اعلامیه و سخنرانی امام ، سر از پا نمی شناخت . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس سپاه پاسداران ، عضو سپاه شهرستان گچساران شد . او دوست داشت پاسدار شود ، تا از اسلام و قرآن دفاع کند . خدمت سربازیرا در سپاه گذراند. هنوز چند ماه از ورودش به سپاه نگذشته بود که غائله ی کردستان شروع شد و او بی درنگ به غرب کشور رفت ،و به مبارزه با منافقین پرداخت . با شروع جنگ تحمیلی ، برای رضای خدا ، ادای تکلیف و دفاع از میهن پیشبرد دین اسلام ، جلوگیری از نفوذ دشمن و حفظ جمهوری اسلامی به رهبری امام ،راهی جبهه های حق علیه باطل شد.
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺