eitaa logo
خاڪریزشهـدا
896 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
31 فایل
"مقام معظم رهبری" 💠دشمنان بدانند کہ به توفیق الهے نمیگذاریم،و این ملت هم نمےگذارد کہ نام"شهید"و"شهادت"در این ڪشور فراموش شود. هدیه ورود بہ کانال=14صلوات نذر ظهور آقا(عج)😍 انتقادات و پیشنهادات👇 @montazer72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹آیـت الله بــنابــے: هرگاه زمـینه و تخـلف و نارضایتـــے امـــام زمـان پیـش آمد خودرا منع‌کنید و بگویید: «من به امامــم داده‌ام ڪه مبــــادا ناراحــتش ڪنم..» http://eitaa.com/khaterat_shohada
(شهید محمدابراهیم همت) همون روز یا زمان خوندن خطبه عقد بود که مادرم گفت: «قول می‌ده هم نکشه» خانمش هم گفت: «مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشه؛ سیگار کشیدن دور از شأن شماست!» وقتی برگشتیم خونه، رفت جیب‌هاشو گشت، سیگارهاشو درآورد، له کرد و ریخت تو سطل آشغال. گفت: «تموم شد. بعد از 14 سال سیگاری بودن، دیگه هیچکی دست من سیگار نمی‌بینه» همین هم شد... خانمش می‌گفت: «یکی دوسال از ازدواجمون می‌گذشت، رفتم پیشش گفتم: این بچه گوشش درد می‌کنه؛ این سیگارو بگیر یه پک بزن، فوت کن تو گوشش»». گفت: «نمی‌تونم... دادم دیگه سیگار نکشیدم» گفتم: «بچه داره درد می‌کشه! گفت: «ببر بده همسایه بکشه... دیگه هم به من نگو!» http://eitaa.com/khaterat_shohada
! هر زمان که می گوییم : " العجل یا مولای یا صاحب الزمان " زمزمه هایت را که میگویی: 🌾صبر کن نیل شود می آیم 🍂شعــر من حضـرت هابیـل شـود می آیم 🌾 دادم که بیایم به خدا نیست 🍂 دلــ❤ به آیینـــه که تبـدیل شود می آیم العجل یا مولای ........... 😔 مولایم!!! ﻏﯿﺒﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼِ ﺗﻮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ... ﻏﻔﻠﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼِ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ ✋!! 🌸 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🍃🌸 طلبه های جوان👳 آمده بودند برای 👀 از جبهه. 0⃣3⃣ نفری بودند. که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوال‌های مسخره و الکی!😜 مثلاً می‌گفتند: چه رنگیه برادر؟!🤔 😤 شده بودم. گفتند: بابا بی خیال!😏 تو که بیدار شدی، نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمی‌گویند!🤔🤗😂 خلاصه همین‌طوری سی نفر را بیدار کردیم!😉 👨👨👦👦بیدار شده‌ایم و همه‌مان دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه تشییعش کنند! فوری سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه‌ها و راه افتادیم🚶. و زاری!😭 یکی می‌گفت: ممد رضا! ! 😩 چرا تنها رفتی؟ 😱 یکی می‌گفت: تو قرار نبود شی! دیگری داد می‌زد: شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟ یکی می‌کشید! 😫 یکی می‌کرد! 😑 در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه➕ می‌شدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و راه می‌انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق ! را بردیم داخل اتاق. این بندگان خدا📿 که فکر می‌کردند قضیه جدیه، رفتند گرفتند و نشستند به 📖خواندن بالای سر ! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک محکم بگیر!😜😂 رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت: محمدرضا! این قرارمون نبود!😭 منم می‌خوام باهات بیام!😖 بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم.😂😂😂 خلاصه آن شب 👊 سختی شدیم.