13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿✨🌿✨🌿✨🌿
🎥کلیپ مهدوی
🍃 سلام به آقایی که هر روز سراغ از همه میگیرد اما کسی سراغ از او .......⁉️
❓با امام زمان چه رفتاری کرده ایم⁉️
🙏خدایا ! توبه میکنیم از گناهانی که مانع ظهور مولا وآقای ماشده......
❣ڪانال خاڪریز❣
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
❣ اللهم عجل لولیک الفرج❣
#طنز_جبهه
😄😂خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...😃😀
👤بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂
منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک"
به یاد شهدا
❣ڪانال خاڪریز❣
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
#امام_زمانم❤️
#آقای_من
عمری نگران خیره به خورشیدظهور
ای کاش به زودی برسد عیدظهور
هرهفته سهشنبه ها دلم پرزد و رفت
تامسجدجمکران به امیدظهور
✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨
❣ڪانال خاڪریز❣
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
"صبحمان را اینگونہ آغاز ڪنیم"
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
✨بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ
✨بِسْمِ اللَّهِ نُور النُّورِ
✨بِسْمِ اللَّهِ نورٌ عَلى نُور
✨بِسْمِ اللَّهِ الَّذى هُوُ مُدَبِّرُ الامُورِ
✨بِسْمِ اللَّه الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ
✨الْحَمْدُ للَّهِ الذَّى خَلَقَ النُّور
✨َمِنَّ النُّورِ وَ انْزَلَ النُّورَ عَلَى
✨الطُّورِ، فى کِتابٍ مَسْطُورٍ،
✨فى رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرِ
✨مَقْدُورٍ، عَلى نَبىٍّ مَحْبُورٍ.
✨الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى هُوَ بِالعِزِّ
✨مَذْکُورٌ وَ بِالفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ
✨عَلَى السَّرّاءِ و الضَرّاءِ مَشْکُورٌ
✨وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى سَیِّدنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ
💠ڪانال خاڪریز💠
┏━✨🌹 🌹✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨🌹 🌹✨━┛
خاڪریزشهـدا
#شهید_مدافع_حرم #شهید_حسین_جماݪۍ🍃🕊 #شهدا_رایادکنید_باذکرصلوات
#سیرهـ_شهدا
😊هرگاه صدای اذان به گوشش می رسید بلافاصله وضو می گرفت و به نماز می ایستاد . این عادت همیشه ی حسین بود.
یک شب که همه خواب بودند از رختخواب برخواستم تا یک لیوان آب بخورم . نور ضعیفی را در آشپزخانه دیدم . به سمت آشپزخانه رفتم . حسین را دیدم که با صدای زیبایش زیارت عاشورا می خواند . گفتم: مادر چرا چراغ را خاموش کرده ای ؟ گفت می خواستم شما بیدار نشوید.
زمزمه های زیبای حسین هنوز در خانه به گوشم می رسد.😔💔
┏━✨▪️〰▪️✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨▪️〰▪️✨━┛
#حدیث_روزانہ
💠امام حسن عسڪری:
بدانید کہ غیبت فرزندم، به قدرۍ طولانے مۍ شود که مردم در شڪ واقع میشوند، مگر افرادۍ کہ خدا، ایمانشان را نگهدارے کند.
📚اثبات الهداه ج6 ص427
✨آجرڪ الله یا مولانایاصاحب الزمان
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ
وداع فرزند شهید با پیکر مطهر بابا حامد عزیزش #در_معراج_شهدا_مدافع_حرم_شهید_حامد_سلطانی🌷 که چند روز قبل بر اثر انفجار تله انفجاری در سوریه به کاروان #_شهدای_مدافع_حرم پیوست.😭
#شهید_حامد_سلطانی🌷🕊
#یازهرا...🌹🍃
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#لبیک_یــازیـــنـــبـــ....
❣ڪانال خاڪریز❣
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛