🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
واقعاً طالب علم وکمال بود و بردباری شیوه و رمز موفقیت او بود. مهمتر اینکه خیلی منظم بود. هر کاری را در وقت و ساعت خود انجام می داد. ابتدا با ک سی صحبت نمی کرد و اگر سؤالی می شد، خیلی با متانت جواب می داد. پس از دیپلم، در سال 1363 در آزمون «دانشگاه امام صادق(ع)» پذیرفته شد. چند مرتبه در جبهه های نبرد حق عليه باطل شرکت کرد. البته او در زمان تحصیلات متوسطه به عضویت سپاه درآمده بود و در قسمت گزینش سپاه انجام وظیفه می کرد.
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
۲۷ آذر ۱۳۹۷
🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
علاقة خاصی به روحانیت داشت. لذا یک سالی به تحصیل علوم قدیم پرداخت. آخرین مرتبه در «عملیات کربلای5 » جزو غواصان بود و سرانجام در تاریخ 1365/10/19 در «جزیرة بوارین » شهید شد و روح پرفتوحش به اعلا علیین پر کشید. هر چند که درّ گرانمای های از دست رفت که فقدان او برای خانواده خیلی سنگین بود، ولی چون برای حفظ آرمان و عقایدش بود، مصيبت از دست دادنش قابل تحمل است. امید است راه تمام شهیدان پررهرو و هد فشان خالص باشد.
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
۲۷ آذر ۱۳۹۷
۲۷ آذر ۱۳۹۷
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سالها منتظر روی برادر بودم
بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
من اگر منتظر روی برادر نباشم چه کنم؟
🏴
رحلت جانسوز بانوی کرامت حضرت فاطمه ی معصومه (علیهاالسلام) تسلیت باد
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#حدیث_روز
🌹قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى (عَلَيْهِ السَّلام) :
💠إنَّ الْقُرْآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ، وَ شِفاءُ الصُّدُورِ، فَيَجِلْ جالَ بَصَرُهُ، وَ لْيَلْجَمُ الصِّفّةَ قَلْبِهِ، فَإنَّ التَّفْكيرَ حَياةُ الْقَلْبِ الْبَصيرِ، كَما يَمْشي الْمُسْتَنيرُ فىِ الظُّلُماتِ بِالنُّورِ
📚حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:
همانا در #قرآن چراغ هاى روشنائى بخش; و #شفا بخش دردها و گرفتارى هاى درونى وجود دارد، پس كسى كه (خود را) با #قرآن جلى دهد چشمانش قوى و روشن مى گردد; و قلب و درون خويش را صفا خواهد داد، چون كه تفكّر و انديشه (در قرآن سبب) حيات قلبِ آگاه مى باشد، همچنان كه شخص روشن دل در تاريكى ها به وسيله نور چراغ حركت مى نمايد و راه مى رود.
🔆🔆🔆🔆
كلمة الإمام الحسن (عليه السلام) : ص 209.
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
#تلنگر
از دنیــــــــــــــــآ که بگذریم...
از همان ، دلبستگی هایمان...
همان خودِ خودمان !!...
از همه ی اینها که گذشتیم ، تازه می شویم لایق...
لایق ِ❤️شهـآدتــــــــــ ...
❤️ شـــهید کسیست...
که جز خدا ، دیگر کسی را نمی بیند...
و ما کسانی هستیم ، که جز خود ، کسی را نبینیم ...
همه ی اینها...
حرف های تکراریست...
بارها نوشته ام !!...
بارها در جاهای مختلف خوانده ایم !!...
چقدر در گوشمان اینها را که نگفته اند !!...
خسته شده ام از این همه تـــــــکرار !!...
تکرار حرف هایی که باید عمل شوند ولی جایشان میشود ، همان پشتِ گوش !!...
و من چقدر محتاجم...
محتاج یک نگاه...
محتاج یک تلنگر ناب...
محتاج یک ❤️عشقـــــــــ واقعی...
❤️عشقـــــــــ به حضرت عشقــــ...
خـــــــدایا از این تکرار ها به تو پناه می برم...
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
👆💞
این بار...
روبہ روۍ بارگاهٺان ایسٺاده 🌺
ڀاهایم سسٺ شـــــــــده
نداݜٺہ هایم را از فراموݜ ڪرده ام...
ازهمیشہ بیشٺر محٺاج نڱاهـِ #خواهرانہ ٺان❣ هســــــٺم...
بانوےبزرڱ و #معصومِ سرزمینِ من...
بد زمانہ اے شده...
من نگرانم...
نگرانِ خودم...
نگرانِ ݐاڪی و #معصومیٺ دخٺرانِ سرزمینم.... 🍃
دوست داشتم
همه ے دختران معصومہ باشند...
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
🕊
#طنز_جبهه
"آب یخ"
قبل از شروع یکی از حملات، همه فرماندهان لشکر 27، تو جلسه ای توجیهی شرکت داشتند. «حاج محمد کوثری» فرمانده لشکر پشت به دیگران، رو به نقشه، مشغول توضیح منطقه عملیاتی بود و اون رو شرح می داد....
حاج محسن دین شعاری معاون گردان تخریب لشگر، تو ردیف اول نشسته بود.
یکی از نیروها، یک لیوان آب یخ رو از پشت سر ریخت تو یقه حاج محسن
حاجی مثل برق گرفته ها از جا پرید و آخش بلند شد.
برگشت و به سوی کسی که این کار را کرده بود، انگشتش را به علامت تهدید تکون داد
بعدش، یک لیوان آب یخ از پارچ ریخت و برای پاشیدن، به طرفش نیم خیز شد. حاج محمد که متوجه سر و صدای حاج محسن و خنده های بچه ها شده بود، یک دفعه برگشت و به پشت سرش رو نگاهی کرد
حاج محسن که لیوان آب یخ را به عقب برده و آماده بود تا اون رو به سر و صورت اون برادر بپاشه، با دیدن حاج محمد، دستپاچه شد و یک دفعه لیوان را جلوی دهانش گرفت و سر کشید. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشد، گفت: یا حسین(ع)
با این کار حاج محسن، صدای انفجار خنده بچه ها، سنگر رو پر کرد و فرمانده لشگر، بی خبر از اون چه گذشته بود، لبخندی زد و برا حاج محسن سری تکون داد😂😂😂
┏━✨⚜⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
@Ebrahimhadi-tobe.mp3
2.54M
اونایی که نا امید شدن از درگاه خدا به وساطه (گناه کردن) حتما این #صوت رو گوش بدن👆❤️
┏━✨⚜⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
۲۷ آذر ۱۳۹۷
🍃▪️〰
#صلوات_خاصہ
🍃🌹اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
🍀به نیت همه شهدا #الخصوص_شهید_امیر_حسین_صبورے
http://eitaa.com/joinchat/4031578114C035e8543af
🍃🌹🌹🍃▪️🍃🌹🌹🍃
۲۷ آذر ۱۳۹۷
#معرفی کتاب
گزیده ای از کتاب:
شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. او آبان ماه سال 1394 روز تاسوعا در عملیات محرم در حومه حلب به شهادت رسید.
فاطمیون از رزمندگان افغانستانی مدافع حرم تشکیل شده و همراه شدن مصطفی با فاطمیون روایت عجیبی دارد. همسرش نقل می کند که مصطفی توانایی عجیبی در یادگیری زبان و تقلید لهجه ها داشته است. او به مشهد می رود، ریش هایش را کوتاه می کند و به مسئول اعزام می گوید که یک افغانستانی است. مصطفی بیشتر از دو سال در مناطق مختلف سوریه درگیر نبرد با جریان تکفیر بود. و دست آخر به آرزویش که دیدار محبوب بود نائل آمد و عند ربهم یرزقون شد.
این کتاب داستان هایی را از نزدیکان و دوستان ایشان روایت می کند.**
هر کسی او را می دید دیگر نمی توانست به راحتی از او دل بکند. مصطفی قانون جذب را خوب بلد بود. می دانست چه کار کند تا یکی را جذب بسیج و دم و دستگاه امام حسین (ع) کند.
پدرش می گفت: «مصطفی به مادرش گفته شما دعا کن من موثر باشم، شهید شدم یا نشدم مهم نیست!»
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
۲۷ آذر ۱۳۹۷
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
هواے مهدے فاطمه (س) رو داشته باشید...
خیلےتنهاسٺ ...
😔😔😔
#شبتوڹ_مهدوے
یا علے✋
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۷ آذر ۱۳۹۷
#قرار_عاشقی
#صبحگاهی_را_با_شهدا_آغاز_میکنیم
#بسم_الله
❣❣❣❣❣❣
❣زیارت "شهــــــداء"❣
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🌹 السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
❣❣❣❣❣❣
🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹
🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
۲۸ آذر ۱۳۹۷
۲۸ آذر ۱۳۹۷
🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
امیر علیزاده در سال 1337 در روستای الغچین سفلی از توابع بخش چرام متولد شد . بچه ای آرام و ساکت بود . از داشتن مادر محروم بود ، و با زحمات زیادی بزرگ شد . اخلاق و رفتارش نمونه و سرمشق بود . دوره ی ابتدایی را در شهرستان چرام از توابع دهدشت گذراند . برای ادامه تحصیل عازم شهرستان دهدشت شد و درآنجا 3سال به تحصیل پرداخت . علاوه بر تحصیل در کارهای کشاورزی و دامداری به خانواده اش کمک می کرد . در اوقات فراغت به ورزش و مطالعه ی کتابهای مذهبی و علمی می پرداخت . به فرایض دینی و مذهبی اهمیت زیادی می داد .
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
۲۸ آذر ۱۳۹۷
🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
در دوران انقلاب شور انقلابی عجیبی داشت . در جلسات و تظاهرات به طور فعال شرکت می کرد . و به مبارزه با رژیم پهلوی می پرداخت . برای توزیع اعلامیه و سخنرانی امام ، سر از پا نمی شناخت . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس سپاه پاسداران ، عضو سپاه شهرستان گچساران شد . او دوست داشت پاسدار شود ، تا از اسلام و قرآن دفاع کند . خدمت سربازیرا در سپاه گذراند. هنوز چند ماه از ورودش به سپاه نگذشته بود که غائله ی کردستان شروع شد و او بی درنگ به غرب کشور رفت ،و به مبارزه با منافقین پرداخت . با شروع جنگ تحمیلی ، برای رضای خدا ، ادای تکلیف و دفاع از میهن پیشبرد دین اسلام ، جلوگیری از نفوذ دشمن و حفظ جمهوری اسلامی به رهبری امام ،راهی جبهه های حق علیه باطل شد.
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
۲۸ آذر ۱۳۹۷
🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
در دوم فروردین 1361 در حالی که سمت معاونت فرماندهی گردان بسیج و گروه ضربت سپاه پاسداران را بر عهده داشت در عملیات فتح المبین به کمک دیگر رزمندگان توانست خطوط دفاعی دشمن را در هم شکند و راه را برای پیشروی سپاه اسلام هموار سازد . پس از آزادسازی خط و عقب راندن دشمن و فتح سنگرهای خط مقدم رژیم بعثی در تاریخ 1361/1/2 به شهادت رسید .
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
۲۸ آذر ۱۳۹۷
۲۸ آذر ۱۳۹۷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
#حدیث_روز
🌹قال الامام الحسين عليه السلام :
💠لَوْ عَقَلَ النّاسُ وَ تَصَوّرُوا الْمَوْتَ لَخَرِبَتِ الدّنيَا
📚حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
اگر مردم خردمند می شدند و مرگ را باور می داشتند، دنيا ويران می گشت
💠💠💠💠
إحقاق الحق، ج ۱۱ ص۵۹۲
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۸ آذر ۱۳۹۷
☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀☘
#تلنگر⚡️
💠حیا زن و مرد ندارد. به قول صادق آل محمّد(علیه السلام)«دین ندارد کسی که حیا ندارد»
🔹حیا، یعنی آقای مذهبی! عکسهای با ژست های به اصطلاح مذهبی خودش را برای تمجید دختران راه به راه بر صفحه اش نگذارد.
🔸حیا، یعنی با هر تلنگر و جملهای، باب آشنایی – یا در اصطلاح روشنفکری: «دوستیهای انسانی و دور از جنسیت»- را باز نکنند؛
🔹چرا که خداوند می فرمایند: «زنان را در پنهانی دوست خود نگیرید.» حیا، یعنی بدانی که ارتباط پنهانی با نامحرم، رزق معنوی تان را از بین میبرد و روشنای قلب و چشمتان را خاموش میکند. چشم بی نور، راه درست را نمیبیند.
🔹حیا یعنی تا وقتی فهمیدی طرف صحبتت نامحرم هست از فاصله بگیری نه الکی التماس دعا وعرض ادب واحترام وتمجیدها شروع شود.
🔸حیا، یعنی خانم مؤمن عفیف، آب و غذا خوردن و راه رفتن و مهمانیهای خصوصیاش را #علنی نکند و طنّازی هایش را خرج نگاه هر مردی.
✅پیرو کدام مَسلکیم؟
ما شیعهی کدام مذهب و تفکّریم.
هر کسی باید تکلیف خودش را با خودش مشخّص کند.
حدّ وسطی وجود ندارد: یا #زینبی هستیم یا #یزیدی !
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۸ آذر ۱۳۹۷
۲۸ آذر ۱۳۹۷
خاڪریزشهـدا
دختر و بانوے پاڪ ...☺️
وقتے پدرتــ ، برادرتــ و همسرتــ روی بیرون رفتنتــ و نوع پوشش تو حساس است...☝️🏻
روے روابط تو در فضاے واقعی یا مجازی حساس استــ... ☝️🏻
ناراحتــــ نشو...😇
فکر نڪن در سختی هستے
و به تو ظلم شده...😥
خوشحال و مغرور باش... 😍💚
چرا که مردے قلبش برایتــ میتپد... 😌
آن هم از جنس پدرانه و برادرانه یا عاشقانه ...😍
وچه سعادتــ و آرامش و امنیتے بالاتر از این برای یڪ دختر و زن؟ 😎
┅═══🍃🌸🍃═══┅
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
۲۸ آذر ۱۳۹۷
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
🕊
#طنزجبهه
آی شربته...
از تمرینات قبل از عملیات برگشته بودیم و از تشنگی له له میزدیم. دم مقر گردان چشممان افتاد به دیگ بزرگی که جلوی حسینه گذاشته شده بود و یکی از بچهها با آب و تاب داشت ملاقه را به دیگ میزد و میگفت: آی شربته! آی شربته!...
بچهها به طرفش هجوم آوردند، وقتی بهش نزدیک شدیم دیدیم دارد میگوید: آی شهر بَده!... آی شهر بَده!!!😄
معلوم شد آن قابلمه بزرگ فقط آب دارد و هر کس که خورده بود ته لیوانش را به سمتش میریخت. یکی هم شوخی و جدی ملاقه را از دستش گرفت و دنبالش کرد...😂
┏━✨⚜⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜⚜✨━┛
۲۸ آذر ۱۳۹۷