خاکریز
🔴مسابقه شماره 8 (کتاب سه دقیقه در قیامت قسمت 12) 👇👇👇
سؤالات مسابقه شماره 8 (#سه_دقیقه_در_قیامت ) 👇👇👇
سوال اول:
🔰 کدام یک از این جملات صحیح است؟
🌸 1) "نگاه حرام تیرے مسموم از تیرهاے شیطان است. هر ڪس آن را تنها بہ خاطر خدا ترڪ کند، خداوند آرامش و ایمانی بہ او میدهد کہ طعم گوارای آن را در خود می یابد".
🌸🌸 2) نگاه حرام و ارتباط #با_نامحرم خیلی در رشد معنوے انسانها مشکل ساز است.
🌸🌸🌸 3) "اگر علاقمند باشی و براے شما شهادت نوشته باشند، هر نگاه حرامی کہ شما داشته باشید، شش ماه شهادت شما را بہ عقب میاندازد"
🌸🌸🌸🌸 4) هر سه مورد
سوال دوم :
🔰 اگر راوی کتاب در اردوی خواهران دچار مکر آن زن حیله گر می شد چه اتفاقی برایش می افتاد؟
🌼 1)آبرویش بر باد می رفت.
🌼🌼 2) کار و حتی خانواده اش را هم از دست می داد
🌼🌼🌼 3) مورد 1 و 2
🌼🌼🌼🌼 4) اتفاق خاصی نمی افتاد.
خاکریز
♻️او گفت: "اگر علاقمند باشی و براے شما شهادت نوشته باشند، هر نگاه حرامی کہ شما داشته باشید، شش ماه
سوال سوم :
🔰 بنا به فرموده پیامبر گرامی اسلام اگر شخصی با نامحرم شوخی کند(با جنبه شهوانی) در صورت عدم توبه عقوبتش چگونه است؟
♻️ 1)براى هر كلمهاى كه در دنيا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مىكنند.
♻️♻️ 2) براى هر كلمهاى كه در دنيا با او سخن گفته است یکصد سال او را در دوزخ زندانى مىكنند.
♻️♻️♻️ 3) براى هر كلمهاى كه در دنيا با او سخن گفته است یک سال او را در دوزخ زندانى مىكنند.
♻️♻️♻️♻️ 4) هیچکدام .
May 11
✅✅✅ با همت یکی از خیرین بزرگوار
🔰در روز عید غدیر
🌼عید بزرگ خدا🌼
از بین اعضاء کانال قرعه کشی می شود
و مشروط به امکان سفر زیارتی اربعین امام حسین 🥀 (علیه السلام )
به یک نفر از عزیزان عضو کانال
مبلغ👈 500 هزار تومان
کمک هزینه زیارت اربعین اهداء می گردد.
♻️« جام طهور »
https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
خاکریز
مسابقه شماره 8 (کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 12) 👇👇👇 💠 #با_نامحرم 🔻خیلی مطلب در موضوع ارتباط #با_نامحرم
(کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 13) 👇👇👇
💠 #باغ_بهشت
🔰از دیگراتفاقاتی که در آن بیابان مشاهده کردم، این بود که برخی بستگان و آشنایان که قبلاً از دنیا رفته بودند را دیدار کردم.
🌼یکی از آنها عموے خدابیامرز من بود.
🔸او در بیمارستان هم کنارمن بود.
او را دیدم کہ در یڪ باغ بزرگ قرار دارد.
♻️ سؤال کردم:
عمو این باغ زیبا را در نتیجه کار خاصی به شما دادند؟ 😧
✅گفت:
من و پدرت در سنین کودکی یتیم شدیم.
🌼پدر ما یڪ باغ بزرگ را به عنوان ارث براے ما گذاشت.
شخصی آمد و قرار شد در باغ ما کار کند و سود فروش محصولات را به مادر ما بدهد.
اما او با چند نفر دیگر کارے کردند که باغ از دست ما خارج شد. 😢
آن ها باغ را بین خودشان تقسیم کردند و فروختند و ... هیچکدام آن ها عاقبت به خیر نشدند.😱
🔸در اینجا نیز همه آن ها گرفتارند.
چون با اموال چند یتیم این کار را کردند.
✔️حالا این باغ را به جاے باغی که در دنیا از دست دادم به من داده اند تا با یارے خدا در قیامت به باغ اصلی برویم.
☘️بعد اشاره به درب دیگر باغ کرد وگفت:
🌸این باغ دو درب دارد که یکی از درب های باغ برای پدر شماست که به زودے باز می شود.
💫 در نزدیکی باغ عمویم، یڪ باغ بزرگ بود که سرسبزی آن مثال زدنی بود.
🔸این باغ متعلق به یکی از بستگان ما بود.
او به خاطر یه وقف بزرگ، صاحب این باغ شده بود.
🔥همینطور که به باغ اوخیره بودم، یکباره تمام باغ سوخت و تبدیل به خاکستر شد!😱
💥این فامیل ما بنده خدا باحسرت به اطرافش نگاه می کرد.
من ازاین ماجرا شگفت زده شدم.
با تعجب گفتم چرا باغ شما سوخت؟!‼️
♻️او هم گفت:
پسرم، همه اینها از بلایی است که پسرم برسر من می آورد.😢
او نمی گذارد ثواب خیرات این زمین وقف شده به من برسد.😭
این بنده خدا با حسرت این جملات را تکرار میکرد.
🔰 بعد پرسیدم: حالا چه میشود؟
چه کار باید بکنید؟
گفت:
✨مدتی طول میکشد تا دوباره با ثواب خیرات، باغ من آباد شود، به شرطی که پسرم نابودش نکند.
💫من در جریان ماجرای او و زمین وقفی و پسر ناخلفش بودم، برای همین بحث را ادامه ندادم...
آنجا می توانستیم به هر کجا که می خواهیم سر بزنیم،
یعنی همین که اراده می کردیم، بدون لحظه ای درنگ، به مقصد میرسیدیم! 😲
پسرعمه ام در دوران دفاع مقدس شهید شده بود.
یک لحظه دوست داشتم جایگاهش را ببینم.
بلافاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم.
☘️ مشکلی که در بیان مطالب آنجاست،عدم وجود مشابه در این دنیاست.
یعنی نمی دانیم زیباییهای آنجا را چگونه توصیف کنیم؟!
✳️ کسی که تاکنون شمال ایران ودریا و سرسبزی جنگلها را ندیده و هیچ تصویر و فیلمی از آنجا مشاهده نکرده، هر چه برایش بگوییم، نمی تواند تصور درستی در ذهن خود ایجاد کند.
حکایت ما با بقیه مردم همینگونه است.
🔸اما باید بگونه ای بگویم که بتواند به ذهن نزدیک باشد.
من وارد باغ بزرگی شدم که انتهای آن مشخص نبود.