eitaa logo
🌺خالـــــه قـــــزی🌺
16.7هزار دنبال‌کننده
213 عکس
90 ویدیو
0 فایل
رمان آنلاین خاله قزی هر روز ۱ پارت به جز جمعه ها به قلم شبنم کرمی چند پارت بخون بعد اگه تونستی لفت بده تبلیغات 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺خالـــــه قـــــزی🌺
#خاله‌قزی834 _ بله؟ با شنیدن صدای گیسو، سریع گفتم: _ منم گیسو، باز کن _ آخجون اومدی، بدو بیا بالا
_ بایدم خوشحال باشه، تو میری دیگه راحت میشه _ منم راحت میشم بخدا _ و همچنین من، دیگه برای اینکه بیام خونه ات استرس ندارم و راحت میام چتر میشم جلوی آیینه قدی ایستاد و با وسواس خودش رو نگاه کرد و گفت: _ اینارو ول کن، قشنگ همه جام رو نگاه کن ببین کم و کسری نداشته باشم با شیطنت چشمکی زدم و گفتم: _ همه جات رو دیگه؟ _ خفه شو منحرف هیز _ خب خودت میگی _ منظورم ظاهرمه _ آهان یعنی اونجا میشه جزو باطنت؟ _ نخیر اونجا میشه جزو جاهایی که فقط مال علیه با خنده بالشت رو به سمتش پرت کردم و گفتم: _ بپا از هول حلیم نیفتی تو دیگ حالا پرروخانم بالشت رو توی هوا گرفت و با چشمای درشت شده و حرص گفت: _ عوضی نمیگی میخوره به صورتم آرایشم خراب میشه؟ _ فداسرم خب _ اگه میخورد میکشمت بخدا دهن باز کردم جوابش رو بدم که صدای آیفون بلند شد با شنیدنش هردو با استرس به هم نگاه کردیم _ وای یعنی خودشونن؟ از روی تخت پاشدم و گفتم: _ آره دیگه، پس کی میتونه باشه؟ خودشونن با استرس شالش رو مرتب کرد و گفت: _ خوبم دیگه؟ _ ای بابا چندبار بگم؟ کاملا خوبی، استرس نداشته باش، برو بیرون، آروم باش و باوقار، خب؟ _ باشه باشه تو هم بیا _ چیزه گیسو... میشه من نیام؟ میشه همینجا بمونم؟ از همینجا حواسم بهت هست اخماش رو تو هم کشید و با بدخلقی گفت: _ نه نمیشه، حرفشم نزن، تو باید باشی حتما _ احساس اضافی بودن دارم بخدا _ سارا چرت نگو، تو به عنوان خواهرم باید حضور داشته باشی، چندبار بگم اینو؟ _ خیلی کله شقی گیسو، خیلی _ همینه که هست در اتاق رو باز کرد و منتظر به من نگاه کرد، منم به ناچار از اتاق بیرون رفتم...