خانه آرام من(موسسه بصیر)
#او_خواهد_آمد https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
این #جمعه هم گذشت، تو اما نیامدی
پایانِ #سبز قصه دنیا، نیامدی
مانده ست دل اسیر هزاران سؤال #تلخ
ای پاسخ هر آنچه #معمّا، نیامدی
کِز کرده اند پنجره ها در غبار خویش
ای آفتاب روشنِ فردا، نیامدی
افسرده دل به دامن تفتیده کویر
ای روح آسمانی دریا، نیامدی
ای حسّ پاکِ گم شده روح روزگار
زیباترین بهانه دنیا نیامدی
ای از تبار آینه ها، ای حضور سبز
ای آخرین #ذخیره طاها نیامدی
این جمعه هم گذشت و #غزل ناتمام ماند
این است قسمتِ دلِ من، تا نیامدی!
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_چــهارم ✍گاهی ساعتها کنج دیواری، زیر باران منتظر میما
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_پنجــم
✍که انگار دنیا چشم دیدن همین را هم نداشته و چوب لای چرخِ خوشی شان میخ کرد.در این بین،درد میانمان،مشترک بود.و آن اینکه هانیه هم با گروهی جدید آشنا شد.رفت و آمد کرد و هروز کم حرف تر و بی صداتر شد.شبها دیر به خانه می آمد در مقابلِ اعتراضهای عثمان،پرخاشگری میکرد.در برابر برادرش پوشیده بود و او را نامحرم میخواند،از اصول و شرعیات
عجیب و غریبی حرف میزد و از آرمانی بی معنا درست شبیه برادرم دانیال!
آن ها هم مثل من یک نشانی میخواستند
اما تلاش ها بی فایده بود.هیچ سرنخی پیدا نمیشدنه از دانیال،نه از هانیه
و این من و عثمان را روز به روز ناامیدتر میکرد و بیچاره مادر که حتی من را هم برای خود نداشت
فقط فنجانی چای بود با خدا
دیگه کلافه شده بودیم.هیچ اطلاعاتی جز اینکه با گروهی سیاسی و مذهبی برای مبارزه به جایی از آلمان رفته اند،نداشتیم چه مبارزه ایی؟دانیال کجای این قصه بود؟
مبارزه...مبارزه...مبارزه...
کلمه ایی که روزی زندگی همه مان را نابود کرد حسابی گیج و کلافه بودم. اصلا نمی فهمیدم چه اتفاقی افتاده.من و دانیال مبارزه ای نداشتیم برای دل بریدن از هم.اصلا همین مبارزه حق زندگی را از ما گرفته بود و هر دو قسم خورده بودیم که هیچ وقت نخواهیمش..اما حالا
نمیدانستم در کدام قسمت از زندگیم ایستاده ام.عثمان با شنیدن این کلمه تعجب نکرد،تنها جا خورد...و فقط پرسید:مبارزه؟؟ مگر دیگر چیزی برای از دست دادن داریم که مبارزه کنیم؟؟
و من مدام سوالش را تکرار میکردم. و چقدر ساده،تمام زندگیم را؛در یک جمله به رخم کشید این مسلمان ترسو!
ای کاش زودتر از اینها با هانیه حرف میزد و تمام داشته هایش را روی دایره میریخت و نشانش میداد که چیزی برای مبارزه نمانده.
حکم صادر شد،مسلمانها دیوانه ای بیش نیستند.اما برادرم دوست داشتنی بود.پس باید برای خودم می ماند.
حالا من مانده بودم و تکه های پازلی که طراحش اسلام بود.باید از ماجرا سردرمیاوردم حداقل از مبارزه ای که دانیال را از من جدا کرد.و تنها سرنخهای من و عثمان چند عکس بود و کلمه ی مبارزه
🍂🌼🍂🌼🍂
✍مدتی از جستجوهای بی نتیجه مان گذشت و ناامیدی بیتوته کرده بود در وجودمان.و من هر شب ناخواسته از پیگیری های بی نتیجه ام به مادرِ همیشه نگران توضیح میدادم و او فقط با اشک پاسخ میداد.
تا اینکه بعد از مدتها تلاش چیزی نظرم را جلب کرد.سخنرانی تبلیغات گونه ی مردی مسلمان در یکی از خیابانها
ظاهرش درست مثل دانیال عجیب و مسخره بود.کچل ریش بلند،بدون سبیل و به رسم مسلمانان کلاهی سفید و توری شکل بر سر داشت.
چند مرد دیگر روی سکویی بلند در اطرافش ایستاده و با مهربانی پاسخ جوانانِ جمع شده را میدادند و برشورهایی را بین شان توزیع میکردند.
ای مسلمانان حیله گرآن دوست مسلمان با همین فریبگری اش،دانیال را از من گرفت آخ که اگر پیداش کنم،به سنت خودشان ذره ذره نابودش میکنم
سریع با عثمان تماس گرفتم و آدرس را دادم.تا آمدنش در گوشه ایی از خیابان ایستادم و با دقت به حرفهای مبلغان گوش دادم.چه وعده هایی.بهشت و جهنم را میان خودشان تقسیم کرده بودند و از مبارزه ای عجیب میگفتند و احمقهایی که با دهان باز و گوشهایی دراز،آب از لب و لوچه شان آویزان بود یعنی زمین آنقدر ابله داشت؟
زمان زیادی نگذشته بود که عثمان سریع خود را رساند.با سر به مرد سخنرانِ روی سکو اشاره کردم.و او هم با سکوت در کنار ایستاد.و سپس زیر لب زمزمه کرد بیچاره هانیه...!
از وعده هایِ دروغین که قبولش نداشتم
از مبارزه ایی که جز رستگاری در آن نبود از مزایای دنیوی و اخروی که اصلا نمیخواستم شان راستی هانیه و دانیال گول کدام وعده دروغین را خورده بودند؟
سخنرانی تمام شد.برشورها پخش شدند.و همه رفتند جز من که یخ زده تکیه به دیوار روی زمین نشسته بودم و عثمانی که با چهره ایی نگران مقابلم روی دو زانو خم شده بود و با تکان،اسمم را صدا میزد:سارا.. سارا.. خوبی؟و من با سر،خوب بودن دروغینم را تایید کردم.بیچاره عثمان که این روزها باید نگران من هم میشد
بازویم را گرفت و بلندم کرداین حرفها این سخنرانی برام آشنا بودو...
⏪ #ادامہ_دارد...
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
💕صبح یعنے
سلام به خداوند
یعنے سلام به پاڪے
یعنے سلام
بہ هوایے ڪه هدیه
آسمانے ست
سلام دوستان
صبحتون بخیر
مسیرزندگیتون گلباران
وپرازهدیه های آسمانی✨
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
#کتاب_خوان #رمان_نوجوان_تن_تن_و_سندباد https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
#کتاب_خوان
#رمان_نوجوان_تن_تن_و_سندباد
«تنتن و سندباد» داستان بلند تخيّلي و هيجانانگيزي است كه در آن، درگيري و كشمكشهاي خطرناكي بين دو دسته از شخصيتهاي اصلي رخ ميدهد. تنتن، پروفسور ميلو، سوپرمن و تارزان، قهرمانان قصههاي مغربزمين، قصد دارند سرزمين قهرمانان قصههاي شرقي را فتح كنند تا دنيا كاملا در تسلط خودشان باشد و نام نشاني از اين قهرمانان باقي نماند.
اما سندباد، نخودي، پهلوان پنبه و علاءالدين، قهرمانان قصههاي مشرقزمين، در مقابل آنها قرار ميگيرند تا جلوي نفوذشان را براي تسخير سرزمينهاي شرقي بگيرند.
🔹🔸این کتاب برای خرید و یا امانت در کتابخانه موسسه موجود میباشد.
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
#کتاب_خوان #مسلخ_عشق https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃
#کتاب_خوان
#مسلخ_عشق
کتاب مسلخ عشق روایتی است از ترویج بهائیت در ایران.این کتاب با بیان چند روایت در قالب یک رمان نحوه ترویج دین بهائیت ، اهداف و چالشهای پیش روی آن و پشت پرده هایی از آن را نشان میدهد .
نویسنده در این کتاب پاسخ خیلی از سؤالات مطرح شده در مورد این فرقه نوظهور ، عقاید و اهداف آن را با بیانی ساده مطرح می کند.
🔹🔸این کتاب برای خرید و یا امانت در کتابخانه موسسه موجود است.
🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
#همسرانه
☘ روایات پیامبر صلی الله در زمینه همسرداری
⚡️۱. اظهار محبت بیشتری ایمان بیشتر
🌷 پیامبر صلی الله می فرمایند:
هر چه ایمان بنده زیاد شود محبت او به زنش نیز بیشتر میشود.
⚡️۲. دوستدار اهل بیت علیه السلام دوستار همسر است.
🌷 پیامبر صلی الله می فرمایند: هر کس بیشتر دوستدار ما "خاندان عصمت و طهارت" باشد به همسرش نیز بیشتر دوستی می کند.
⚡️۳. از تکبر و خشونت پرهیز
🌷 پیامبر صلی الله می فرمایند: بهترین مردان امت من آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرساند.
⚡️۴. سیلی هرگز
🌷 پیامبر صلی الله میفرمایند: هرکس به صورت زنش سیلی بزند خداوند به آتشبان جهنم دستور میدهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی بر صورت او بزنند.
⚡️۵. من تو را دوست دارم
🌷 پیامبر صلی الله میفرمایند: این گفتار مرد به همسرش که من تورو دوست دارم هرگز از قلب زن بیرون نمیرود.
⚡️۶.در کنار همسر نشستن
🌷 پیامبر صلی الله میفرمایند: نشستن مرد در کنار خانواده اش نزد خدای بزرگ دوست داشتنی تر از اعتکاف در مسجد است.
⚡️۷. لقمه در دهانش گذاشتن
🌷پیامبر صلی الله می فرمایند: مرد در برابر هر لقمه ای که در دهان زنش
بگذارد پاداشی میبرد.
⚡️۸.خشمگین کردن شوهر هرگز
🌷 پیامبر صلی الله می فرمایند: خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی باشد.
⚡️۹. شهری در بهشت
🌷پیامبر صلی الله میفرمایند:هر زنی که به شوهرش مقداری آب دهد برای او بهتر از یک سال است که روزهایش روزه باشد و شب هایش عبادت کند و خداوند شهری در بهشت برایش می سازد و شصت گناهش را می آمرزد.
⚡️۱۰. تامین امنیت روانی همسر
🌷پیامبر صلی الله میفرمایند :حق مرد بر زن است که چراغ خانه را روشن سازد غذای مطبوع فراهم کند و تا در خانه به پیشواز او برود و به او خوشامد گوید و تشت آب و حوله را برای او آماده کند، دست های او را بشوید و بدون دلیل "عذر شرعی" مانع شوهر نسبت به نفس خود نشود.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃
#کودک
☀☀☀دستور پذیری هفت سال اول به سروری است .وسروری به آزادی است.ودر صورتی که این مسیر را طی کند به اطاعت پذیری وعبد بودن تن خواهد داد.
☀☀☀☀پاسخ به حس کنجکاوی کودکان با ارتباط برقرار کردن با محیط چیزهای زیادی یاد میگیرند وتجربه می آموزند.تفاوتها را میبیند وبا کسب آنها خوشحال میشود .
☀☀☀☀☀کمک به استقلال کودک آزاد گذاشتن کودک یکی از اولین راههای استقلال دادن به او است .وقتی کودک حدودش را بشناسد ودر همان حدود بدون دخالت دیگران وامر ونهی آنها جولان دهدحس استقلال وایستادن روی پای خوددش را تجربه میکند وبا محدود کردن او را وابسته نکنید
☀☀☀☀☀☀کمک به بزگ شدن کودک . برخی از درخواست های کودک مثل بازی کردن با غذامخصوص بچگی آنهاست وبه تدریج خودشان کنار میگذارند اما علاقه به غذا در او ماندنی میشود .
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
موسسه بصیر برای بانوان کدبانو کلاس برگزارمی کند:
آموزش دسرو ژله در۴ جلسه....
🔺ژله ویترینی.
🔺ژله چرخشی
🔺دسر بروکن گلاس
🔺دسر آب هویج
🔺تکنیک دولایه نشدن ژله بستنی
🔺دسرپاناکوتا(۴نوع شکلاتی نسکافه ای وانیلی زعفرانی)
هزینه کلاس:۳۵ هزارتومان
طرفیت محدود📣
برای ثبت نام تماس بگیرید
۵۵۴۶۷۷۴۲
۵۵۴۵۱۲۷۳
۰۹۱۳۰۱۰۱۸۸۰
🌐گر مدعیان نقش ببندند پری را
دانند که دیوانه چراجامه دریده ست
🔸🔹قابل توجه هنر دوستان عزیز
کارگاه آموزشی نقاشی روی پارچه همراه با آموزش های:
🔸تکنیک آبرنگی(شامل دو تکنیک)
🔹تکنیک جیر و پارچه مشکی
🔸تکنیک پرنده
🔹تکنیک استنسل
🔸تکنیک چرم
✅باحضور مربی موسسه ی آموزشی پریماه سرکار خانم محبوبه صمیمی
یکشنبه ۱۱آذر
در موسسه بصیر برگذار میگردد.
🔸🔹جهت ثبت نام تماس بگیرید.
☎۵۵۴۶۷۷۴۲
۵۵۴۵۱۲۷۳
۰۹۱۳۰۱۰۱۸۸۰
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐
https://eitaa.com/khaneAram_Basir