eitaa logo
خانه امام
5.8هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1.3هزار فایل
≣ خانـه‌امام ≣ پشتیبان‌محتوایی‌امامان‌امروز ✦ آمــــــوزش ✦ ✦ تبلیــــــــــغ ✦ ✦ ترویــــــــج ✦ ⦿ آمادگاه‌همسنـگـران‌میـدانی 🆔 @NIMAKARIMI0
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ 🔸امام علیه السلام: أمّا وَجهُ الانْتِفاعِ بي فی غَيبَتي فكالانْتِفاعِ بالشَّمسِ إذا غَيَّبها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ ، وإنّي لَأمانٌ لأهلِ الأرضِ كما أنّ النُّجومَ أمانٌ لأهلِ السَّماءِ . 🔹چگونگى بهره مند شدن از من در روزگار غيبتم همچون بهره مند شدن از خورشيد است، آنگاه كه در پس ابر از ديدگان پنهان مى‌شود. من مايه امان زمينيانم همچنان كه ستارگانْ مايه امان آسمانيان هستند. 📚بحار الأنوار : ج٥٢ ص ٩٢ ح ٧ . عج الله تعالی فرجه الشریف 💠 @Khaneh_Emam
✦ ⦿ فیش شهادتامام اَلسلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکىُّ الْعَسْکَرِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ ای آفتابِ حُسن تو را ماه مشتری هر جا خدا،خداست تو را نیز رهبری فرزند چهارمین علی و دوّمین حسن ریحانةُ الجواد، ملقب به عسکری من کیستم گدای سرای تو یا حسن با لطف تو مدیحه سرای تو یا حسن شویم لب از شراب طهورا هزار بار تا وا کنم زبان به ثنای تو یا حسن هر جا سخن به منقبتت آفریده ام خود را کنار مرقد پاک تو دیده ام با پای دلت وارد بشو ان‌شاء‌الله بزودی زود حرم آقا جان مهمان باشیم، با امام عسکری علیه السلام چه کردند. دردا که کرد باد مخالف خزانیت مسموم کرد خصم به فصل جوانیت مهدی زدیده اشک یتیمی به رُخ فشاند آه از جگر کشید و به جسمت نماز خواند پیوسته ریخت لشکر اندوه بر سرت مسوم شد ز زهر، دل درد پرورت تشییع شد جنازه ات اما به احترام درکربلای سامرا شد دفن پیکرت هر دم دهم سلام مُکرر به تربتت باید گریست تا صف محشر به غربتت لحظات آخر چهار، پنج ساله شو صدا زد، فرمود: یا سَیِّدَ اَهْل بَیْتِهِ،إسْقِنِی الْمَاءَ، فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی مهدی جانم! ای آقای اهل بیتش، بهم بده، لحظه ی آخرِ، دیگه دارم میرم.... ظرف آب رو داد بابا، اما بدن میلرزه، در اثر زهر گرفته... کاسه ی آب به دستم بنگر میلرزد رعشه افتاده به پا تا به سرم مهدی جان با این یه جمله دلارو ببرم ...، آقای من! اینجا پدر از شما لحظه آخر آب خواست، ظرف رو دادید به بابا، کجا بودید کربلا؟ یه جرعه ی آب هم به لب خشکیده جد مظلومت حسین برسانی؟ رو زمین گرم کربلا افتاده بود، لباش مثل دو چوب خشک از بهم میخورد، صدا میزد: اِسقُونی شَربَةً مِنَ الماء فَقَد نَشِفت کَبِدی ده نفر آب رو آوردند، همین که رسیدن کنار مقابل چشم عزیز فاطمه، آب هارو روی زمین خالی کردن حسین‌... بی خودی نبود خودش هم خواند، از صدا زد: شیعَتی ما اِنْ شَربتُمْ عَذْبَ ماءٍ فَاذکُرونی اَوْ سَمِعتُمْ بغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبونی لَیْتکُمْ فی یَوْمِ عاشورا جَمیعاً تَنْظُرونی کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفلی فَأبوا اَنْ یَرْحَمونی هر وقت آب گوارا نوشیدید از من یاد کنید، ای کاش همتون بودید منو نظاره می کردید که چگونه توی بغلم علی اصغرم رو کردند. حسین.... اینجـــا‌ شماســت ● ≣ KhaneEmam