📚 برشی از رمان اقیانوس مشرق
عمران نمیداند که با خود علی بن موسی الرضا رو به رو شده است. مشک را از آن مرد ناشناس میگیرد و از او میشنود که باید چهل قدم پیش برود و به خانه پینه دوز برسد. در آن بیابان و برهوت وسیع تا چشم کار میکند بیابان است و حتی روستایی از دور پیدا نیست اما عمران قدم چهلم را که برمی دارد خودش را بر در خانهای میبیند و بیهوش میافتد. آنجا خانه همان پینه دوز است. او عمران را معالجه میکند. عمران از او نشانی چشمه آب حیات را میپرسد چشمهای که هر کس از آن بنوشد هرگز نمی میرد. عمران برای پینه دوز تعریف میکند که از آن مرد ناشناس شنیده است که آب حیات را در یک قلعه خواهد یافت. پینه دوز اما از علی بن موسی الرضا صحبت میکند از اعجازش و خصوصیاتش. اما عمران شیعه نیست ولی معجزه امام را همواره در دست دارد یعنی همان مَشکی که هر چقدر از آبش می نوشَد تمام نمیشود.
#اقیانوس_مشرق
#مجید_پورولی_کلشتری
#اقیانوس_مشرق
#رمان
#جوان
#امام_رضا علیه السلام
#اهل_بیت
جوان است و عاشق و سر به هوا
همه ی لذت های دنیا را با هم می خواهد
به هیچ چیز هم اعتقاد ندارد جز شنیده هایش
دنبالش برود حتما به آن می رسد ، قدرت و انگیزه جوانیش را بر می دارد و می افتد دنبال عشقش....
@khaneketabkosar
#اقیانوس_مشرق
#برای_این_روزهای_سخت
.
🔅 برای فرار از خستگی و کسالت این روزهای قرنطینه تصمیم گرفتم تو خونه با کارایی که دوست دارم خودم رو مشغول کنم شاید حالم بهتر بشه...
.
📱از گوشی و فیلم و هرچیز مجازی دیگه خستم!
جذاب ترین کار هم واسه من مرتب کردن کتاباست...📚
🏃♂رفتم سراغ کتابخونهای که ماه هاست طرفش نرفتم و نیاز به یه گردگیری و مرتب شدن اساسی داره.
.
📕کتاب ها رو در میارم خیلی هاشون پر از خاطره و حس خوبن... ورق میزنم و نگاه میکنم... 📖 هربار کتابی رو میخونم حس میکنم یه بخشی از احساس و حال من بین ورق های اون کتاب میمونه.
و حالا وقتی اون کتابا رو ورق میزنم دوباره همون حال و هوا رو تجربه میکنم
یکی یکی کتابارو، رو هم میزارم که چشمم به اقیانوس مشرق میفته.
.
📒 کتابی که بخشی از احساسم نه؛ بهتر بگم همه ی احساس و قلبم💗 رو تو خودش جا داده بود و حالا با دیدنش کلی دلتنگی اومد سراغم...
🕌دلتنگی سه سال زیارت نرفتن و به هم خوردن سفر مشهدی که قرار بود این هفته باشه!
🚘امسال با کلی ذوق و شوق برنامه ریزی کردیم واسه این سفر ولی حالا....
.
کتاب رو باز میکنم هنوز هم با دیدن اسم این کتاب پر از شوق و اشتیاق میشم...🤩
.
چشمام رو می بندم کتاب رو باز میکنم دوست دارم با اقیانوس مشرق تفال بزنم:
⁉️"اراممی پرسد: پس چگونه با مردی که در خراسان است سخن میگویی؟
پینه دوز سر می چرخاند نگاهش می کند و می گوید: میان ما و امام هیچحائلی نیست
بر سرش مسح می کشد و می گوید:
👋امام ما بی فاصله است...حی و حاضر است
سلامش دهی پاسخ می دهد.
می چرخد طرفی خم می شود و می گوید:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"
.
چه قدر آروم میشم با این جملات...
هر بار که اینجملات رو میخوندم انگار توی حرم قدم میزدم و نفس میکشیدم...🤗
.
دوباره چشم می دوزم به نوشته های کتاب:
🗣"بر میگردد طرف عمران: درباره ی کسی حرف میزنم که اگر صدایش کنی نگاهت می کند، اگر تشنه باشی آبت می دهد، اگر گرسنه باشی نانت می دهد...
امام ما امام عالم است. دور و بعيد و غريب نيست. هميشه مجاور است...
فاصله، حجاب ماست نه حجابِ او . او را حجابي نيست مگر آنكه خدا بخواهد."
.
🌊اقیانوس مشرق رو بار اول که دستم گرفتم خیلی زود توی آبی بی کرانش غرق شدم...
🥛و حالا دوست دارم دوباره با عمران مسیحی هم سفر بشم برای پیدا کردن آب حیات.
.
👌راستی گفتم آب حیات...
حس میکنم این روزها انگار همه به دنبال آب حیاتیم!
چیزی که عمران در این کتاب به دنبالش بود...
📗اقیانوس مشرق را بخوانیم در این روزهای خسته کننده شاید ما هم آب حیات را یافتیم و از این روزهای سخت بیرون آمدیم...
📚 #اقیانوس_مشرق
☎️ اگر دلتنگ آقایی و میخوای سیم دلت وصل بشه، شماره 1640 رو بگیر🤗
سلاااام آقا👋
@khaneketabkosar