🔸میثم، قهرمان داستان، دانشجویی نخبه است که از یک دانشگاه اروپایی دعوت به کار میشود. او قبلا در یک فرصت مطالعاتی در اتریش بوده و با امکانات دانشگاههای اروپا آشنا است. در این میان یک ماجرای عاشقانه هم برای او پیش میآید و ...
📚
🔹برخی از جملات کتاب واقعا حس غرور ملی و عشق به ایران عزیزمان را در دلم روشن میکرد. برخی از جملات هم حس اعتماد به خدا در سایه اعتقاد را تذکر میداد. حیفم آمد این جملات را با شما به اشتراک نگذارم.
📗📘📕
🔺گلچینی از کتاب🔻
🔹گفته بود هر چه قدر هم که آن طرف آباد باشد من دلم میخواهد که کشور خودم را آباد کنم. از هندی و ژاپنی که کمتر نیستم. مسعود هم باید برای ایران بماند نه برای کسانی که میخواهند یک ایرانی روی زمین نماند.
🔹کار با سختیها و دویدنها و توکل و دانش بچهها خوب پیش میرود، انگار پای نصرت خدا هم دم در ایستاده بود که تا تشکیلاتمان شکل گرفت و تثبیت شد، آن هم رسید.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تعداد صفحات: ۲۴۸صفحه
ناشر: #عهد_مانا
قطع: رقعی
جلد: شومیز
مخاطب: عمومی
پیشنهاد مرتبط: #نشت_نشا
.............