eitaa logo
خانه کتاب کوثر
86 دنبال‌کننده
985 عکس
324 ویدیو
65 فایل
پیشنهادات و انتقادات خود را با مادرمیان بگذارید. ادمین @yaaghelatolarabs
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خانه کتاب کوثر
:_نرجس_شکوریان 📚 اگر از خواندن رمان های بی محتوا و معمولی چیزی گیرت نیامده جز خیال های طولانی بی سرانجام.این رمان لذت بودن های ♥️عاشقانه ♥️، ایستادن پای محبت های عمیق و زندگی شیرین را برایت ملموس می کند. ✏برشی از کتاب: حس می کنم که دیگر می توانم قد بکشم،بلند بالا بشوم فقط باید برای همیشه زیر سایه بمانم که راه را نشانم بدهد. دست گیری کند به وقته لغزیدن پاک کند هنگام آلوده شدن.. @khaneketabkosar
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشنده ترین این دیار حسین است. -مشکلت را فقط حسین حل می کند! -از من می شنوی جز با حسین با کسی دیگر در میان نگذار! –حسین را که ببینی خودش کارت را سامان می دهد! -این جا بی خود نگرد، خانه ی پسر علی از آن سوست! هق هق گریه هم را خاموش نمی کنم! جلوی اشک هایم را نمی گیرم! به خودم دلداری نمی دهم تا آرام شوم! اما خدایا! فقط حسین است که می تواند برای تو همه ی زندگی اش را ببخشد #کلیپ_معرفی_کتاب #امیر_من #عهد_مانا #نرجس_شکوریان_فرد #پویش_امت_حسینی #اربعین #نمکتاب #کتاب_خوب_بخوانیم
یک قاچ کتاب🍉: عزالدین حسین بلند شد. بچه ها سراسیمه به سمت در دویدند. محمد خود را به پدر رساند. حالا صدای سم اسبان عثمانی ها بود که هر لحظه نزدیک تر می شدند. ترسیده بودند و به پشت سرشان نگاه نمی کردند. باد در تاریکی شب زوزه می کشید. صدای فریاد مردان و زنان وحشت زده ای می آمد که بی هدف در گل و لای می دویدند تا شاید بتوانند به دامنه کوه بلند پناه ببرند، تا شاید بتوانند خود را نجات بدهند… «تو را خانه ای هست» @khaneketabkosar
کتاب نویسنده: رضا مصطفوی انتشارات:  🌀بریده کتاب: بنی اسرائیل دوران انتظار را با موفقیت و سلامت نسبی طی کردند اما پس از ظهور موسی (ع) دچار سستی و انحراف شدند😞 و در اثر نافرمانی ایشان، با رحلت موسی پروژه ظهور منجی بنی اسرائیل نافرجام ماند. 🔺بنی اسرائیل عصر موسی با وجود درک عمیق از روزگار انتظار، درک درستی از روزگار پس از ظهور نداشتند. چرا که می‌ پنداشتند کار منجی آن است که در یک لحظه و با عصا انداختنی دشمنانش را نابود و جهانی سرشار از لذت و عزت نصیب شان کند. 🔹غافل از آنکه با ظهور منجی، هجرت و جهاد و تلاشی سنگین و طاقت فرسا آغاز خواهد شد و نجات آنان در گرو تلاش و جهادی زمینی خواهد بود. از همین روی پس از ظهور موسی (ع)، به وی اعتراض می کردند که پیش از آمدنت آزار می دیدیم و اکنون نیز در سختی و گرفتاری هستیم. @khaneketabkosar
✏بریده کتاب(۱): نازنینم امروز روز بیستم زندگی جنینی تو است، مادرت تمام دیشب و امروز را با هیجان خاصی به تو فکر می کند. وقتی پدرت را دیدم با اشتیاقی عجیب گفتم از امروز قلبش می تپد، آری امروز بیستمین روز جنینی است که آغاز تپش قلب هر انسانی است. بگو ببینم تو با این قلب  چه خواهی کرد؟ با قلب پاکت چه کسی را دوست خواهی داشت؟ ✏بریده کتاب(۲): امروز از کوه برمی گشتیم تصادف کردیم، هیچ کدام آسیب جدی ندیده ایم، ولی من خیلی نگران توام. مادرت می‌داند گرچه لطیفی ولی مقاوم تر از آنی که نتوانی. عزیزم نشکن که راه تو طولانی ست، راهی پر از فراز و نشیب، پر از پستی و بلندی، پر از شکست و پیروزی، راهی به درازای دنیا تا خدا، از فرش تا عرش از خاک تا افلاک. تو باید بمانی تا معنای روییدن را حس کنی، که معنای وسیع شدن را بفهمی. @khaneketabkosar
[ هنوز سالم است ] روایت شهیدی است که شانزده سال پس از شهادت با پیکری سالم به آغوش مادرش برگشت؛ شهید محمدرضا شفیعی را از زبان مادرش بخوانید…. +فردا سالگرد شهادت این شهید عزیز در گلزار شهدای قم است...🌷🌷🌷 شب جمعه ست نثار روح شهدا صلوات @khaneketabkosar
📚 کتاب: ✍️نویسنده: 📖انتشارات: 🔖 🌀معرفی پایگاه سری : قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند…روایتی از جنگ کردستان 📝 خلاصه: این کتاب روایتگری دو داستان جبهه و جنگ اولی در کردستان است. قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند. جعفر وناصر دو رفیق و همراه، در 👦🏻👦🏽یک عملیات به نوجوانی برخورد می کنند که راهنمای آنها در پیدا کردن پایگاه سری موشکی🚀 می شود. اما داستان دوم روایت نوجوانی👦 است که فرار می کند🏃🏃 و اتفاقی سوار بر قطاری🚞 می شود، که به سمت جبهه در حرکت است. ☘️ برگی از کتاب: مهدی به وسط محوطه رسید. با نگرانی، به چپ و راست چشم گرداند. هیچ صدایی جز وزش باد🌫 نمی امد. آهسته و خفیف گفت : کرامت! کرامت! هی. بچه ها کجایید؟ قطره ای💦 بر پیشانیش😓 چکید. فکر کرد که برف🌨 است با دست پاکش کرد. اما وقتی به دستش✋ نگاه کرد، از وحشت 😨😰یخ زد... @khaneketabkosar
خانه کتاب کوثر
✅اسرار سالم ماندن بدن های چند شهید دفاع مقدس بعد از گذشت ۱۶ سال علی رغم اینکه بدنهایشان را زیر نور آ
[ هنوز سالم است ] روایت شهیدی است که شانزده سال پس از شهادت با پیکری سالم به آغوش مادرش برگشت؛ شهید محمدرضا شفیعی را از زبان مادرش بخوانید….
🔸میثم، قهرمان داستان، دانشجویی نخبه است که از یک دانشگاه اروپایی دعوت به کار می‌شود. او قبلا در یک فرصت مطالعاتی در اتریش بوده و با امکانات دانشگاه‌های اروپا آشنا است. در این میان یک ماجرای عاشقانه هم برای او پیش می‌آید و ... 📚 🔹برخی از جملات کتاب واقعا حس غرور ملی و عشق به ایران عزیزمان را در دلم روشن می‌کرد. برخی از جملات هم حس اعتماد به خدا در سایه اعتقاد را تذکر می‌داد. حیفم آمد این جملات را با شما به اشتراک نگذارم. 📗📘📕 🔺گلچینی از کتاب🔻 🔹گفته بود هر چه قدر هم که آن طرف آباد باشد من دلم می‌خواهد که کشور خودم را آباد کنم. از هندی و ژاپنی که کمتر نیستم. مسعود هم باید برای ایران بماند نه برای کسانی که می‌خواهند یک ایرانی روی زمین نماند. 🔹کار با سختی‌ها و دویدن‌ها و توکل‌ و دانش بچه‌ها خوب پیش می‌رود، انگار پای نصرت خدا هم دم در ایستاده بود که تا تشکیلاتمان شکل گرفت و تثبیت شد، آن هم رسید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تعداد صفحات: ۲۴۸صفحه ناشر: قطع: رقعی جلد: شومیز مخاطب: عمومی پیشنهاد مرتبط: .............
. رمانی است درباره امام علی(ع). این رمان از کلیسایی در آغاز می شود که مردی تاجیک برای فروش کتابی که پیدا کرده به نزد کشیش می رود. عاشق کتاب های خطی و قدیمی است و با دیدن این کتاب به ارزش تاریخی آن پی می برد اما پس از خواندنش، با ارزش حقیقی کتاب که درباره شخصیت امام علی‌(ع) است، آشنا می گردد. کشیش در ادامه علاقه‌مند می‌شود که کتاب را از او بخرد، اما مرد تاجیک به دست کسانی که دنبال این کتاب ارزشمند هستند، کشته می‌شود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری می‌گذارد که به شناخت (ع) منتهی می‌شود. 📚 . این رمان نسخه‌ای پیراسته شده از رمان است که پیش‌تر توسط همین نویسنده به رشته تحریر درآمده بود. این ویرایش تازه را در سال ۱۳۹۶ و در ایام با همکاری نشر منتشر کرد. .......
جزو جدیدترین آثار انتشارات است که توسط به نگارش درآمده است. این ، حکایت مسائلی است که در ، انتظار بانوان را می کشد! حکایت نحوه مواجهه و با دنیای و و اثری و متفاوت از یک نویسنده توانا که تلاش کرده یکی از جدی ترین دغدغه های این روزهای ایران و بلکه جهان را به زیبایی هرچه تمام تر به تصویر بکشد. کتاب ارزشمند «زنان عنکبوتی» به این سوال پاسخ می دهد که چگونه شبکه های سازمان یافته ، با استفاده از بستر و با تبلیغات دروغین، شخصیت، عزت و لذتی را به زنان و دختران ما وعده می دهند که از هم سست تر است؟ داستان از این قرار است که ، و ، سه مأمور ، روی پرونده یک موسسه آموزش که در اصل یک مرکز اشاعه فساد است، در حال تحقیق هستند. نویسنده در ضمن پیش بردن داستان این پرونده ، همزمان داستان زنی را روایت می کند که برای گذر از یک ، به پناه آورده و اتفاقاتی در زندگی او در دست وقوع است.
روایت زیبایی از یک تحول تدریجی است. روایت و تأثیرگذار دختری که ناز و نعمت زندگی در پایتخت را برای رسیدن به حقیقت رها می‌کند و تن به سفر می‌دهد. قصه‌ای که شاید خیلی‌ها باورش نکنند! گاه در زندگی دوراهی‌هایی به‌وجود می‌‌آید که انتخابی سخت را سر راه قرار می‌دهد؛ انتخاب درستی برای یک ! خانم ، خاطرات زندگی خود، قبل و بعد از گرایش به اسلام را برای بازگو کرده و آن‌را به رشته تحریر درآورده است. بهزاد دانشگر، پیش از این با کتاب ، خاطرات را روایت کرده بود که داستانی نزدیک به سوژه کتاب حاضر دارد و هر دو اثر را نشر روانه بازار کرده است.