eitaa logo
💝خانواده بهشتی👨‍👩‍👧‍👧
1.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
111 فایل
مهارت های زندگی در سه محور هستند: 1️⃣.فردی 2️⃣.خانوادگی 3️⃣.اجتماعی 💢🔆💢 مدیر : @h_abdollahi ارتباط با مشاور @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیرزن قفل در منزلش خراب بوده، هر روز از دیوار میرفته بالا ودرب حیاط باز میکرده. تعمیرکار آمده براش مجانی درست کنه ،،،، و فقط ازش خواسته برو بالا تا فیلم بگیرم بعد درستش میکنم آمریکا غلط کنه بعد از دیدن این فیلم به ایران چپ نگاه کنه 😜😁 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
🌸شهید حسن عشوری🌸 (محمد سریال گاندو) ۲۴ خرداد ۹۶ به شهادت رسید امنیت کشور را مدیون این شهدای گمنام هستیم. هدیه به همه شهدا مخصوصا این شهید بزرگوار فاتحه و صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 عبادت، به‌جز خدمت به خانواده نیست! 💠 مسیر اصلی تقرّب به خداوند متعال در بستر خانواده است؛ یعنی در تعامل با افراد تکراری‌ای که هر روز آنها را می‌بینی و شاید محبت‌کردن به آنها دیگر برایت سخت شده باشد. 💠 شنیده‌اید که می‌گویند: عبادت به‌جز خدمت به خلق نیست؟ درست‌ترش این است که بگویی: عبادت به‌جز خدمت به خانواده نیست! فکر کردی خیلی زرنگ هستی که با دیگران و کسانی که برایت تکراری نشده‌اند و هر روز با آنها در ارتباط نیستی، خوب رفتار می‌کنی و وجدان خودت را آسوده می‌کنی که اخلاقت خوب است اما با خانوادۀ خودت بداخلاق هستی؟ اصل خوش‌اخلاقی، اول در خانه است. 🔴 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت ششم یک ربع بازی با شرکت مامان و بابا تموم شد. هرچند مامان قبل از اونم با بچه ها بازی کرده بود اما حضور همزمان پدر و مادر شور و شعف چندین برابری رو برای بچه ها داره. مامان گفت: _خب بچه ها نوبتی هم باشه نوبت شامه. رو کرد به سعید: _آقا سعید، میثمو نگه دار برم وسایل شام رو آماده کنم. امروز از صبح خیلی گریه کرده. همه ش بغلم بوده. دستم حسابی درد گرفته. سعید سرشو آورد نزدیک گوش مریم و با لبخند و یواش گفت: _یادم باشه امشب دستای نازتو یه ماساژ مشتی بدم تا خوب بشه ان شاءالله. دستشو انداخت رو شونه ی مریم. کشیدش سمت خودش. گونه ی مریمو بوسید. مریم هم یه لبخند معناداری زد و گفت: _خبه خبه. خودش خوب میشه. بعد بلندتر خندید و ادامه داد: _حالا یه شب زود اومدی خونه. روزای دیگه که نیستی چطور میخوای درد دستمو خوب کنی؟ لبخند رو لب سعید حالت سردی گرفت. به فکر فرو رفت. "مریم راست میگه. الان یه ماهه خونه نیستم. دارم با خودم و زندگیم چه کار می کنم؟ مریم چی؟ بچه هام؟" مریم عادت نداشت بی مقدمه و خیلی مستقیم از سعید انتقاد کنه. میدونه که وقتی غیر مستقیم و آروم و با هنرمندی و شوخی و ظرافت در حد چند جمله ی کوتاه نقدشو عنوان میکنه، نتیجه بهتری داره. میدونه که همه خصوصاً آقایون از انتقاد بدون مقدمه بیزارند. مریم و سعید هیچ وقت جسورانه، نامحترمانه و بدتر از اون جلوی چشم بچه ها و دیگران از هم انتقاد نمی کنند. بچه ها باز مشغول بازی شدند. سعیدم میثم به بغل تو آشپزخونه کنار مریم وایساده بود. مریم وقتی متوجه شد جمله ای که گفته سعید رو به فکر فرو برده، برای اینکه فضای ذهنیشو تغییر بده گفت: _آقا سعید بیزحمت بگو علی سفره رو پهن کنه. بچه ها هم بیان وسایل رو ببرند. سعید بچه ها رو صدا زد: _ بچه ها. وقت شامه. کی سفره رو میندازه؟ کی وسایل شامو میاره؟ علی تندی جواب داد: _من سفره رو میندازم. بعد هم با فاطمه و محمد دویدن سمت آشپزخونه. انگار که مسابقه ای در کار باشه. با هماهنگی و رضایت قبلی و قلبی بچه ها، مامان و بابا یه قانونی گذاشتن. اگه بچه ها، خودجوش وظیفه شون رو انجام بدهند امتیاز مثبت میگیرند که یه جا ثبت میشه و تا به حد نصاب برسه مستحق جایزه میشه. البته با یادآوری و تذکر مامان و بابا دیگه امتیاز نمی گیرند. اگرم کسی وظیفه شو انجام نده امتیاز منفی میگیره یا یه مثبتش کسر میشه. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
‏عکس از Miss Abdullahi
شخصی به قصد تحقیر کردن، "🐜مورچه ای "را با انگشت فشار داد. مورچه خندید و گفت: ای انسان مغرور نباش! که تو در قبرت برای من وعده غذایی بیش نیستی. در اوج قدرت خودت را گم نکن... 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد: در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت. سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.! قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم می‌گذشتند... ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم، خطرناك بود به مسجد رفتم و فكر می‌كردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود؟! در عالم معنا گفتند: شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی! گفتم: اما من كه خطایی‌انجام‌ندادم گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد! اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند... 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
بچه های بیش فعال لباس قرمز نپوشند. رنگ قرمز انرژی زا هست. مصرف کاکائو نوشابه پفک و تنقلات هم برای چنین کودکانی خوب نیست... 💯خانواده بهشتی💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ پدر شهید می گوید: من هم به خاطر خانومش گفته بودم بمونه، دو روز بعد بره ولی تو وصیت نامه‌اش جمله تکان‌دهنده‌ای نوشته بود؛ نوشته بود که اگر می‌ماندم و بچه‌ام دنیا می‌آمد، احتمال داشت دوست داشتن او مانع رفتنم شود. می‌تونست بمونه و بعد از تولد فرزندش بره ولی گفته بود من صدای کودکان شیعه سوریه را می شنونم و باید برم..! شادویادش گرامی 🌹 حرم سجاد_طاهرنیا 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت هفتم سعید گوشه های زیر سفره ای رو صاف کرد. سفره رو کمی به بالا کشید. بعد به محمد گفت: _بیا بابا دستاتو بشوره. محمد که هنوز از بازی سیر نشده بود جواب داد: _بابا بیا منو بگیر. سعید هم بلند شد و دوید دنبال محمد. سعید با بچه ها خیلی پر هیجان بازی می کنه. درست مثل خود بچه ها. اعتقاد محکمی داره به اینکه چون که با کودک سر و کارت فتاد/ هم زبان کودکی باید گشاد. تو بازی با بچه ها خودشم بچه میشه. با قوانین اونا بازی می کنه. عین اونا با شور و هیجان و اشتیاق. این برای بچه ها هم خیلی خوشاینده. این باعث شده که حتی موقع نماز هم میثم که مدت کمیه تاتی تاتی میکنه و تازه راه افتاده. میاد و مهر بابا رو بر می داره به این امید که بابا با کلی شور و هیجان بذاره دنبالش و اون فرار کنه. چندین بار که سعید و مریم حواسشون نبوده که یه مهر اضافه بردارن و تو دستشون بگیرن، میثم اومده و مهرشون رو برداشته و الفرار. سعید چند بار به دنبال محمد دور سفره دوید و چرخید. محمد هم با خنده فرار می کرد. بالاخره بابا گرفتش و دوتا ماچ آبدارش کرد. آستین های محمد رو بالا زد و بهش گفت: _خیلی تند و سرعتی می رفتی. فکر کنم چون غذاتو کامل می خوری اینقدر پاهای قوی داری. محمد هم بادی به غبغب انداخت و گفت: _الانم میخوام غذامو کامل بخورم و قوی تر بشم. بابا که داشت دست های محمد رو می شست، محمد گفت: _بابا میای بعد از شام کشتی بگیریم؟ _بعد شام که وقت خوابه بابا. _نه. بابا سه تا کشتی بگیریم دیگه. _قبوله. ولی باید قول بدی بعدش زودی بری بخوابی. بابا محمد رو گذاشت زمین. محمد دوید سمت اتاق. می خواست حوله برداره و دست و صورتشو خشک کنه. بابا دست و صورت میثم رو هم شست. اومدند پای سفره. سعید و بچه ها بدون حضور مامان لب به غذا نمی زنند. حتی اگه خیلی گرسنه باشند. چند ماه قبل بود که بابا برای قصه ی قبل خواب، داستان یه شهید رو براشون تعریف کرد. اون شهید و بچه هاش هیچ موقع بدون حضور مامان خونه غذا رو شروع نمی کردند. سعید و بچه ها هم بعد از شنیدن روایت زندگی این شهید تصمیم گرفتند هیچ وقت بدون مامان غذا نخورند. همه منتظر اومدن مامان بودند. مریم از داخل آشپزخونه از بچه ها خواست که تلویزیون رو خاموش کنند. داشت یه سریال پخش می کرد. به اصطلاح خانوادگی بود و در واقع کاملاً ضد خانواده. تو هر صحنه ش داد و دعوا و جیغ و فریاد بازیگراش به هوا بود. داستان این که دو نفر عاشق یه خانم شده بودند. تو خواستگاری رقابت داشتند. مریم و سعید قید لذت آنی تماشای خیلی از سریال های تلویزیون رو می زنند. به خاطر آرامش بچه هاشون. به خاطر وارد نشدن اضطراب بی جهت به اونا. به خاطر گزاره های منفی بسیاری که خیلی از فیلم ها و سریال ها دارن. مثلاً سریال جومونگ چون صحنه های خشن و عاشقانه رو به تصویر می کشه. یا حتی مختارنامه چون صحنه های خشن زیادی داره. اگر ضرورتی داشته باشه، یا تکرارشو می بینند یا سی دیش رو تهیه می کنند یا از اینترنت دانلود می کنند و حتماً در زمانی که بچه ها خوابند اون فیلما رو می بینند. مریم و سعید عمیقاً باور دارند که دنیای لطیف کودکی و نوجوونی نباید با تماشای چنین فیلم هایی آلوده به خشونت، هیجان و تخیل نامعقول یا حتی ترس بشه. علی تلویزیون رو خاموش کرد. مامان هم اومد و نشست پای سفره. غذای همه رو کشید. اون شب نوبت فاطمه بود تا دعای سفره رو بخونه. دست هاشو بالا گرفت و خوند: _بسم الله الرحمن الرحیم. أَللّهُمَّ ارزُقنا رزقاً حلالاً طَیِّباً واسِعاً، أَللّهُمَّ اجعَلنَا مِنَ الشّاکِرینَ یا کَریمُ. همه در حالی که دستاشون رو به حالت دعا گرفته بودند، با هم گفتند: _الهی آمین. و شروع کردند به خوردن غذا. در آرامشی مثال زدنی. میثم سعی می کرد خودش به تنهایی غذاشو بخوره. حسابی هم می ریخت روی لباسش. مامان و بابا هیچ واکنش یا حساسیتی نشون ندادند. بچه ها هم که آینه مامان و بابا هستند به همین صورت هیچ واکنشی به غذا خوردن پر دنگ و فنگ میثم نشون نمیدادند. محمد هم تقریباً همین وضع رو داشت. استاد غذا دادن به لباساشه. اما مریم و سعید از بازی کردن بچه ها با غذا هیچ ناراحت نمیشند و به خاطر کثیف شدن لباساشون بهشون تذکر نمیدند چرا که هنوز هفت سالشونم نیست. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
✌️امام علی(ع) هر که تلاش کند،💪 به آنچه می خواهد می رسد.☘😍 غررالحکم؛4:494 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
مفقود الاثر می گفت:" دوست دارم مفقودالاثر باشم، این آرزوی قلبی من است.آخر در مقابل خانواده هایی که جوانانشان به شهادت رسیدند، ولی نشانی از آنان نیست، شرمنده ام". در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند، واقعا احساس شرمندگی می کرد. می گفت:" آرزو دارم حتی اثری از بدن من به شما نرسد". در نامه ای که برای دخترش، بنت الهدی فرستاد، نوشته بود:" دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد، تو مانند رقیه امام حسین _علیه السلام_ هستی، آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید، ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما، نمی رسد". یکی از رزمندگان که از جبهه برگشته بود تعریف می کرد، که از او شنیده:" دوست دارم مفقودالاثر بمیرم، اگر شهادت نصیب من شود، دوست دارم مفقودالاثر باشم چون قبر زهرا_سلام الله علیها_ هم ناشناخته مانده است". ــــــــــــــــــــــــ خاطره ای از شهید محمدرضا عسگری/ پرواز در قلاویزان،ص132 🌷 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
◈ ✍ 🌷آیت الله مجتهـــدی (ره): اگر فامیلی دارید ڪه وضـع مالی خـــوبی ندارد شـــــما هر وقت به میروید یک گونی برنج دو ڪیلو روغن و ... برایش ببرید. اینها است، نه اینڪه راحت بـــــــروی خانه اش بنشینی میوه‌ات را بخوری و اونم به قرض بندازی و بعد بگی الحـــمدلله صله رحم به جا آوردم این صله رحــــم ثـــــواب ندارد ڪباب دارد. 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 در مراسم عروسی، در گوشه‌ی سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و‌ گفت: سلام استاد آیا منو می‌شناسید؟ معلّم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط می‌دانم دعوتی از طرف داماد هستم. داماد گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! یادتان هست سال‌ها قبل، گران قیمت یکی از بچه‌ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه‌ی دانش‌آموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را می‌برید، ولی شما را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه‌ی دانش‌آموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سال‌های بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد. استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانش‌آموزان را بسته بودم. 💠 گاه با تغافل از خطاهای طبیعی یکدیگر، زمینه‌ی رشد و تربیت را در خود و همسرمان ایجاد کنیم. تغافل، عامل مهمی در تکریم همسرتان و محبوبیّت و عزّت شماست. 💠 با مچ‌گیری، زمینه‌ی دروغگویی و مخفی‌کاری را فراهم می‌کنیم و روابط ما در خانه سرد می‌شود. امّا تغافل به‌جا، محیط خانه را به پناه‌گاهی امن برای اهل خانه تبدیل می‌کند. 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
✨﷽✨ 🔴اسیر شیطان ✍حضرت موسی (علیه‌السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیه‌السلام) ایستاد. موسی (علیه‌السلام) گفت: تو کیستی؟ ابلیس گفت: من ابلیس هستم! موسی (علیه‌السلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند! ابلیس گفت: من آمده‌ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم! موسی (علیه‌السلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟ ابلیس گفت: با رنگ‌ها و زرق و برق‌های این کلاه، دل انسان‌ها را می‌ربایم. موسی (علیه‌السلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می‌شوی و هر جا که بخواهی، او را می‌کشی. ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛ سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می‌گردم: 1- هنگامی‌که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛ 2- هنگامی‌که او عمل خود را بسیار بشمارد؛ 3- هنگامی‌که گناهش در نظرش کوچک گردد. 📚 اصول کافی، ج 2، ص 262 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
🍀 چند پرسش و پاسخ کوتاه در ارتباط با استفاده کودکان از فضای مجازی ⁉️ میزان استفاده کودک (حدود سن ۵ تا ۷ ساله) از گوشی (تبلت، موبایل و ...) چقدر باشد؟ ✅از نظر من حداکثر یک ساعت؛ آن هم نه به صورت پیوسته، بلکه مثلا در دو بازه نیم ساعته ⁉️ اگر به کودکم اجازه بدهم هر چه دلش می خواهد بازی کند، خودش دلزده نمی شود؟ ✅خیر؛ مثل این می ماند که به نوجوان تان اجازه بدهید هر چه دلش می خواهد سیگار بکشد. با توجه به عملکرد مراکز لذت مغز، این باعث اعتیاد می شود نه دلزدگی! ⁉️ آیا هر وقت کودکم خواست از زمان یک ساعته خود استفاده کند، گوشی را در اختیارش بگذارم یا خودم زمان استفاده اش را معین کنم؟ ✅هیچکدام! شما باید برای برخی بازه های زمانی محدودیت اعمال کنید، یعنی مثلا بگویید آخر شب یا سر ظهر یا اول صبح (بلافاصله پس از بیدار شدن) یا عصر که شما در حال استراحت هستید یا در منزل دیگران و ... امکان بازی کردن نیست. چند زمان را به او پیشنهاد بدهید؛ خودش از بین این بازه های زمانی مشخص شده، حق انتخاب داشته باشد. ⁉️ آیا وقتی زمان بازی کودکم تمام شد، گوشی را به اجبار از او بگیرم؟ ✅خیر؛ به گونه ای رفتار کنید که او مسئول بار بیاید و بتواند به کنترل درونی بر رفتارهایش برسد. ما همیشه تا آخر عمر نه بالای سر بچه ها هستیم و نه اگر باشیم می توانیم آنها را کنترل کنیم،؛ حتی اگر بتوانیم هم، چنین کنترلی مطلوب نیست، چون باید ندای درونی فرزندانمان را برای طی مسیر درست فعال کنیم و نه اینکه مدام ما به آنها بگوییم چه کنند و چه نکنند! پس چه باید کرد؟ چند دقیقه پیش از اتمام مدت زمان بازی اش، با آرامش به او یادآوری کنید که زمان بازی رو به اتمام است. مثلا بگویید مامان جان ۱۰ دقیقه دیگه زمان بازی ات تموم میشه. نزدیکتر که شد به او بگویید فقط یه کوچولو از زمانت باقی مونده. و اگر اعتنایی نکرد، نزدیک او بروید و بگویید مامان جان زمان بازی ات تموم شده، از این به بعد هر چقدر بازی کنی از زمان بازی فردات کم میشه و تصمیم رو به خودش واگذار کنید. زمان رو بگیرید و از مقدار بازی فرداش کسر کنید. اگر پرسید چرا، با آرامش بهش بگید مامان جان دیروز بهت یادآوری کرده بودم که زمان بازی امروزت تموم شده. درسته؟ فکر میکنم حواست تو بازی بود دقت نکردی. ایرادی نداره، اگر امروز درست از زمان استفاده کنی، فردا دوباره میتونی یک ساعت خودت رو بازی کنی. امروز هم می تونیم به جای این بازی، با هم بازی های دیگری بکنیم. اگر بچه پرخاشگری کرد و حاضر نشد گوشی رو بده چه کنیم؟ باز هم در کمال آرامش، بهش بگید که مامان جان این رفتار مناسبی نیست و اگر تکرار بشه، متاسفانه مجبور میشم اجازه ندم تا چند روز با گوشی بازی کنی. البته هر زمان که رفتارت مناسب بود باز اجازه داری از زمانت برای بازی با گوشی استفاده کنی ⁉️ رفتارهای مخرّب والدین برای کنترل کودکان چه مواردی هستند؟ ✅گریه و زاری کردن؛ بیان جملات مکرّر از قبیل اینکه از دستت راضی نیستم! کاش میمردم این روزها رو نمیدیدم! شیرم رو حلالت نمی کنم! حالا بذار بابات بیاد بهش میگم! التماس کردن! داد و بیداد کردن! تسلیم شدن! کتک زدن! رمز عوض کردن همراه با عصبانیت! نفرین کردن! و ... . این قبیل موارد عموما ضعف والدین را انتقال می دهند. والدین می توانند در کمال آرامش، فضا را مدیریت کنند. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی (دکترای روانشناسی تربیتی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران) 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 کودکان، گمشدگان سرزمین لایک و کامنت از پدیده‌هایی که این روزها در فضای مجازی بسیار دیده می‌شود، تبدیل شدن کودکان به سلبریتی‌هایی است که برای والدینشان لایک و کامنت کسب می‌کنند. شاید والدین این کودکان از این اتفاق رضایت داشته باشند اما آیا اطمینان دارند که فرزندانشان هم از این کار راضی‌اند؟ نگذاریم طمع افزایش لایک و کامنت کودکی فرزندانمان را تباه کند. 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
19.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️بلایی که اینفلوئنسرهای اینستاگرام بر سر دختر پسرا آوردند ... 💯دیدن این کلیپ آماری ممکن است برای افراد متعصب خطرناک باشد.! 🙏لطفا به دست مسئولین و خانواده ها برسونید تا از این خطر بزرگ آگاه بشن. 🎥استاد پورآقایی 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 در غرب خانواده نیست، پیشرفت هم هست! 👤 ✅ فردای بسیار تلخ و سختی در انتظار غرب خواهد بود. ➖➖➖➖➖➖➖ 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
💠 رهبر معظم انقلاب: 🌹 بنای کار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ باید باهم بسازند. این «با هم بسازند»، معنای خیلی عمیقی دارد. این را اصل قرار بدهید، تا ان شاء الله خداوند متعال برکاتش را بر شما نازل کند. ١٣٧٠/۴/٢٠ 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
شما حسودی؟ 🤨 اگه خوبی‌های دیگران رو نمی‌بینی و افسوس داشته‌هاشون رو می‌خوری و از شادی مردم ناراحت میشی، این زنگ خطریه که داری حسودی می‌کنی! 🌸🍃 💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313
وقتی به بالای قله برسی شاید همه دنیا تو را نبینن ولی تو همه دنیا را می بینی... گاهی زندگی یعنی سخت کوشی برای رویايي كه کسي جز شما قادر به دیدنش نيست... ‌‌ ‌💯خانواده بهشتی💯 ³¹³_________________________________ @khanevade_beheshti313