«ردپای گل سرخ» روایتی از سبک زندگی مدافعان حرم.pdf
حجم:
1.57M
🎁هدیه کالای فرهنگی سالم
🌸🌸🌸کتاب pdf 🌸 «ردپای گل سرخ» روایتی از سبک زندگی مدافعان حرم
مجموعه خاطرات بسیار کوتاه درباره سبک زندگی شهدای مدافع حرم ویژه والدین و جوانان
#شهدا
#داستان
#مدافع_حرم
#والدین
#پایان_مماشات
#حجاب
@khanevadeherani
@shohadaes
zndn.pdf
حجم:
7.98M
🦋 داستان 🦋
🌞نام داستان: زندان🔥
✔️داستان شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 🌺
👦🏻مخاطب: دبستان
✍️نویسنده: حسین فتاحی
#داستان
#امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
#دبستان
@khanevadeherani
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن
#داستان شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
#امام_کاظم ع
#شهادت_امام_کاظم ع
#یا_باب_الحوائج_ع
#کودکان
@khanevadeherani
حجت خدا.pdf
حجم:
1.03M
🌞نام داستان: حجت خدا🔆
✔️داستانی از کودکی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف💚
👦🏻مخاطب: دبستان
#داستان
#امام_زمان #نیمه_شعبان
#دبستان
┄┄┅🍃🌸♥🌸🍃┅┅┄
💠داستان عید قربان برای کودکان
بچه های عزیز حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیامبران بود .
این پیامبر خدا پسری داشت به اسم اسماعیل که او هم از پیامبران بود .
در یکی از شب ها حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که یه فرشته ای نزدش آمد و فرمود خداوند متعال می فرماید :
اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن .
حضرت ابراهیم علیه السلام وحشت زده از خواب بیدار شد . و با خود فکر کرد که این خواب یه دستوری از خداست یا وسوسه شیطان .
دو شب دیگر هم این خواب را دید و کاملا متوجه شد که مامور به انجام این کار شده است.
صبح روز بعد به هاجر ( هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر اسماعیل بود ) گفت:
برخیز و به اسماعیل لباس های زیبا بپوشان! زیرا می خواهم او را به مهمانی دوست بسیار بزرگی ببرم.
هاجر، اسماعیل را شستشو داد و معطر ساخت .
حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام از هاجر خداحافظی کردند .
حضرت ابراهیم فرزند خود را برداشت و برای اینکه قربانی کردن اسماعیل از چشم مادرش دور باشد بسوی مناحرکت کرد ( بچه ها منا محلی است که در حدود ۱۰ کیلومتری مکه واقع شده است و حجاج در آنجا قربانی می کنند )
در هنگام حرکت بسوی منا، در سه جا شیطان در برابر حضرت ابراهیم ظاهر شد و به وسوسه او پرداخت ( این محل هم اکنون جمرات سه گانه است و حجاج به هر ستون از ستون شیطان که می رسند سنگ پرت می کنند )
اما حضرت ابراهیم (ع) با اراده ای استواری که داشت شیطان را از نزدیک خود راند و بسوی منا ادامه مسیر داد.
دست های جوان خویش را بست و او را مانند قربانی به زمین خواباند و کارد خود را بر گلوی او گذاشت و محکم کشید اما کارد گلوی اسماعیل را نبرید. دو بار، سه بار اینکار تکرار شد اما ابراهیم (ع) در کمال تعجب دید که کارد گلوی اسماعیل را نمی برد.
بچه های عزیز اینجا بود که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند:
ای ابراهیم ! آن رویا را تحقق بخشیدی (و به ماموریت خود عمل کردی) (۱)
سپس خداوند متعال قوچی را فرستاد و حضرت ابراهیم (ع)هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی که از بهشت برای او فرستاده شده بود را قربانی کرد.
از آن روز به بعد که روز قربان نام گرفت رسم و سنت شد که حجاج پس از انجام اعمال حج ، حیوانی را قربانی کنند و گوشت آنرا در بین فقرا تقسیم نمایند و رضایت خداوند متعال را جلب کنند.
🌀 منابع:
🔰۱- قرآن کریم- سوره صافات- آیات ۱۰۴ و ۱۰۵
#داستان
#کودکانه
#عیدقربان
@khanevadeherani
14.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎨 #قصه #داستان👆👆
💐ویژه #ولادت_حضرت_محمد (ص)
🔷زندگی حضرت #محمد (ص)
🔶قسمت دوم
#هفته_وحدت
#ایران
@khanevadeherani
خداحافظ سالار.pdf
حجم:
25.3M
#خداحافظ_سالار خاطرات همسر گرانقدر سردار #شهید_حاج_حسین_همدانی
#داستان
#زندگینامه
#رمان
#خداحافظ_سالار
#کتاب
@shohadaes
@khanevadeherani
20.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داستان شهادت امام سجاد علیه السلام🥀
#داستان #قصه #امام_سجاد #انیمیشن
┄┅═✼✿🌼✿✼═┅┄
@khanevadeherani
zndn.pdf
حجم:
7.98M
🦋 داستان 🦋
🌞نام داستان: زندان🔥
✔️داستان شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 🌺
👦🏻مخاطب: دبستان
✍️نویسنده: حسین فتاحی
#داستان
#امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
#دبستان
@khanevadeherani
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن
#داستان شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
#امام_کاظم ع
#شهادت_امام_کاظم ع
#یا_باب_الحوائج_ع
#کودکان
@khanevadeherani
💠داستان عید قربان برای کودکان
بچه های عزیز حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیامبران بود .
این پیامبر خدا پسری داشت به اسم اسماعیل که او هم از پیامبران بود .
در یکی از شب ها حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که یه فرشته ای نزدش آمد و فرمود خداوند متعال می فرماید :
اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن .
حضرت ابراهیم علیه السلام وحشت زده از خواب بیدار شد . و با خود فکر کرد که این خواب یه دستوری از خداست یا وسوسه شیطان .
دو شب دیگر هم این خواب را دید و کاملا متوجه شد که مامور به انجام این کار شده است.
صبح روز بعد به هاجر ( هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر اسماعیل بود ) گفت:
برخیز و به اسماعیل لباس های زیبا بپوشان! زیرا می خواهم او را به مهمانی دوست بسیار بزرگی ببرم.
هاجر، اسماعیل را شستشو داد و معطر ساخت .
حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام از هاجر خداحافظی کردند .
حضرت ابراهیم فرزند خود را برداشت و برای اینکه قربانی کردن اسماعیل از چشم مادرش دور باشد بسوی مناحرکت کرد ( بچه ها منا محلی است که در حدود ۱۰ کیلومتری مکه واقع شده است و حجاج در آنجا قربانی می کنند )
در هنگام حرکت بسوی منا، در سه جا شیطان در برابر حضرت ابراهیم ظاهر شد و به وسوسه او پرداخت ( این محل هم اکنون جمرات سه گانه است و حجاج به هر ستون از ستون شیطان که می رسند سنگ پرت می کنند )
اما حضرت ابراهیم (ع) با اراده ای استواری که داشت شیطان را از نزدیک خود راند و بسوی منا ادامه مسیر داد.
دست های جوان خویش را بست و او را مانند قربانی به زمین خواباند و کارد خود را بر گلوی او گذاشت و محکم کشید اما کارد گلوی اسماعیل را نبرید. دو بار، سه بار اینکار تکرار شد اما ابراهیم (ع) در کمال تعجب دید که کارد گلوی اسماعیل را نمی برد.
بچه های عزیز اینجا بود که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند:
ای ابراهیم ! آن رویا را تحقق بخشیدی (و به ماموریت خود عمل کردی) (۱)
سپس خداوند متعال قوچی را فرستاد و حضرت ابراهیم (ع)هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی که از بهشت برای او فرستاده شده بود را قربانی کرد.
از آن روز به بعد که روز قربان نام گرفت رسم و سنت شد که حجاج پس از انجام اعمال حج ، حیوانی را قربانی کنند و گوشت آنرا در بین فقرا تقسیم نمایند و رضایت خداوند متعال را جلب کنند.
🌀 منابع:
🔰۱- قرآن کریم- سوره صافات- آیات ۱۰۴ و ۱۰۵
#داستان
#کودکانه
#عیدقربان
@khanevadeherani
5_opt.pdf
حجم:
1.03M
🦋 کاردستی ، گوسفند، داستان 🦋
کاردستی گوسفند برگرفته شده از آیات قرآن سوره انبیاء آیه ی ۷۸ همراه با داستان
از آثار آقای خیری
#قرآن
#داستان
#گوسفند
#کاردستی
@khanevadeherani